responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 623

امیرخیزی


نویسنده (ها) :
جلال خسروشاهی
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 20 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اَمیرْخیزی، اسماعیل (1294-1385ق/ 1877-1966م)، فرزند محمدتقی، متخلص به گرامی و هنر، شاعر، ادیب، محقق، مورخ، عضو فرهنگستان و از رجال نهضت مشروطیت ایران.
محمد اسماعیل، مشهور به اسماعیل (حاج اسماعیل) امیرخیزی در محلۀ امیرخیز تبریز زاده شد (امیرخیزی، 468؛ اسحاق، 1/ 387)؛ تا 14 سالگی به تحصیلات مقدماتی اشتغال داشت و پس از آن در تجارتخانۀ پدر به كار پرداخت (امیرخیزی، همانجا؛ برقعی، 6/ 3950). در 1325 ق/ 1907 م، به طرفداران نهضت مشروطیت ایران پیوست و به عنوان نمایندۀ اردبیل، به انجمن ایالتی آذربایجان راه یافت (نک‌ : امیرخیزی، 471-472). در همین زمان با ستارخان سردار ملی، آشنا شد و به درخواست همو، مشاور و منشی وی گردید (نک‌ : همانجا؛ دولتشاهی، 15-16).
پس از افتتاح مجلس شورای ملی، امیرخیزی همراه ستارخان به تهران آمد، ولی پس از حادثۀ پارك اتابك كه به تیرخوردن و مجروح شدن ستارخان انجامید، وی با اجازۀ سردار، به تبریز بازگشت (نک‌ : امیرخیزی، 485-494). در 1330ق/ 1912م، در نتیجۀ تجاوز سپاهیان روس و فشار طرفداران استبداد به استانبول هجرت كرد (همو، 294-295) و از آنجا به دعوت سیدحسن تقی‌زاده به برلین رفت و در كمیتۀ ملیون ایرانی به فعالیت پرداخت (تقی‌زاده، 482).
امیرخیزی در 1333 ق/ 1915 م، برای كمك به مقاصد ملیون رهسپار بغداد شد (رضازادۀ ملك، 216) و پس از سقوط بغداد به دست قوای انگلیس، به استانبول بازگشت و دو سال در آنجا ماند (نک‌ : امیرخیزی، 500-502). سرانجام پس از 7 سال دوری از وطن، به تبریز بازگشت (نک‌ : همو، 502) و در 1298ش به خدمت وزارت معارف درآمد و در دبیرستان محمودیه (فردوسی) به تدریس پرداخت (نک‌ : همو، 503؛ كارنگ، شش). در همین زمان امیرخیزی به شیخ محمد خیابانی ــ كه كم كم قدرت می‌یافت ــ پیوست (نک‌ : امیرخیزی، 503-504؛ كسروی، 864 بب‌ )، اما پس از قتل خیابانی، یكباره از سیاست كناره گرفت و به امور فرهنگی روی آورد (نک‌ : امیرخیزی، 508- 509؛ كارنگ، همانجا).
امیرخیزی تا 1314 ش، ادارۀ مدرسۀ فردوسی را عهده‌دار بود؛ پس از آن به تهران منتقل شد و به ریاست دارالفنون رسید. در 1321ش به تبریز بازگشت و ریاست فرهنگ آذربایجان را برعهده گرفت، اما دو سال بعد دوباره به تهران آمد و از 1325 ش بار دیگر ریاست دارالفنون را عهده‌دار گردید. وی در 1328 ش بازنشسته شد (نک‌ : امیرخیزی، 508- 509) و در 27 بهمن ماه 1344 در تهران درگذشت (كارنگ، دوازده؛ بامداد، 27- 28).

آثـار

امیرخیزی در زمینه‌های ادبی و تاریخی، آثاری از خویش برجای نهاده است: 1. تصحیح بوستان سعدی،تبریز، 1310 و 1312 ش؛ 2. قطعات منتخبۀ زبان فارسی (نظم و نثر در 3 مجلد)، تبریز، 1310 و 1314 ش؛ 3. تصحیح دیوان عنصری (چاپ نشده)؛ 4. قیام آذربایجان و ستارخان، تبریز، 1339 ش؛ 5. تاریخ فرهنگ و ادب آذربایجان (چاپ نشده)؛ 6. قصاید و اشعار، كه بیشتر در مجلۀ ارمغان منتشر شده است؛ 7. مقالات، كه بیشتر در مجلۀ وحید منتشر شده است (كارنگ، شش ـ هفت).

مآخذ

اسحاق، محمد، سخنوران نامی ایران، تهران، 1363ش؛
امیرخیزی، اسماعیل، «سرگذشت»، همراه قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران كریم طاهرزادۀ بهزاد، تهران، 1334 ش؛
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، 1353 ش؛
برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران، تهران، 1373 ش؛
تقی‌زاده، حسن، زندگانی طوفانی، به كوشش ایرج افشار، تهران، 1372 ش؛
دولتشاهی، طهماسب، «مشروطیت و امیرخیزی»، نشریۀ كتابخانۀ ملی تبریز، 1345ش، شم‌ 10؛
رضازادۀ ملك، رحیم، حیدرخان عمواوغلی، تهران، 1356 ش؛
كارنگ، عبدالعلی، «شرح حال مؤلف»، قیام آذربایجان و ستارخان، تبریز، 1332 ش؛
كسروی، احمد، تاریخ هیجده سالۀ آذربایجان، تهران، 1350 ش.

جلال خسروشاهی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 623
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست