تَبْریزی ، یار علی بن عبدالله، ادیب، شاعر و نویسندۀ ایرانی در نیمۀ دوم سدۀ ۹ و اوایل سدۀ ۱۰ق / 15 و 16م. وی اهل تبریز بود و در همین شهر پرورش یافت و به کمال رسید. در جوانی دلباختۀ نوجوانی تبریزی شد و چون کارش به رسوایی کشید، رخت سفر بربست و راهی حجاز گردید؛ سپس به آسیای صغیر رفت و در عهد سلطان سلیم، پادشاه عثمانی در شهر بورسه سکنا گزید (پورجوادی، ۱۱). تبریزی در ۹۱۸ق / ۱۵۱۲م کتابی نوشت به نام نثر اللئالی که ترجمۀ منظومی است از مائة کلمة، منسوب به حضرت علی(ع) و آن را به سلطان سلیم اهدا کرد (آل داود، ۵۹). در تذکرۀ مجالس النفائس، در ذیل نام شیخ فتحالله، نوۀ دختری جلالالدین دوانی، از یار علی تبریزی یاد شده، و آمده است که وی در ۹۲۰ق / 1514م در شهر بورسه بوده، و شبی شیخ فتحالله را پس از درگذشت وی، درخواب دیده است (علیشیر، ۳۸۹). یارعلی تا پایان عمر سلطان سلیم ظاهراً همچنان در بورسه ماند و در ۹۲۶ق / ۱۵۲۰م، در ماههای اول سلطنت سلیمان قانونی، به سفـارش مولانا عبدالقادر ــ یکی از فضلای بورسه و احتمالاً والی آنجا ــ کتابی ادبی به زبان فارسی با نام ریاض الافکار در توصیف خزان و بهار تصنیف کرد. در همین کتاب وی مصطفى پاشـا ــ وزیر ثانـی سلطـان سلیمـان ــ را مـدح گفت (ص 48- 49). تبریزی در شعر «ماتمی» تخلص میکرد (نک : ص ۹۳، ۹۹، ۱۱۷، ۱۲۰). تبریزی احتمالاً دیوانی هم داشته که تاکنون پیدا نشده است. اما مهمترین اثر یار علی تبریزی و تنها کتابی که تاکنون از وی به چاپ رسیده، ریاض الافکار در توصیف خزان و بهار است. این کتاب مناظرهای است به زبان حال میان بهار و پاییز، موضوعی که در ادبیات سومری در بینالنهرین و ادبیات لاتینی در قرون وسطى سابقه داشته است (پورجوادی، ۲۷-۲۶). در زبان عربی نیز مناظرهای ــ میان بهار و پاییز ــ به نام سلوة الخریف بمناظرة الربیع و الخریف نوشته، و چاپ شده است (بیروت،۱۳۰۲ و ۱۴۰۲ق)؛ این اثر به جاحظ نیز نسبت داده شده است. در تشبیب قصیدۀ بهاریۀ منوچهری دامغانی که در جشن سدۀ ۴۳۰ق / 1039م سروده شده است، شاعر پیکاری را وصف میکند که قرار است میان لشکر زمستان و لشکر بهار درگیرد (ص 30-33). در مقامات حمیدی نیز گلهای بهاری به مفاخره میپردازند (ص 45-51). بنابراین، موضوعی که یارعلی تبریزی انتخاب کرده است، کاملاً در ادبیات فارسی و عربی سابقه داشته، و او با این سوابق کم و بیش آشنایی داشته است؛ حتى به یکی از معاصران او، به نام محمود بن عثمان لامعی بروسوی نیز اثری به نام بهار و خزان نسبت دادهاند (حاجی خلیفه، 1 / ۲۵۶) که معلوم نیست پیش از ریاض الافکار تألیف شده است، یا پس از آن. بههرحال، اگرچه موضوع پیکار بهار و خزان یا زمستان (دی) تازگی نداشته است، ولی در مطالب متنوع و محتوای کتاب یارعلی، نشانههایی از ابتکار و خلاقیت دیده میشود. در ریاض الافکار نویسنده مسائل مختلفی در موضوعاتی چون فلسفه، تصوف، نجوم و موسیقی را مطرح کرده است. از مباحث جالب توجه این کتاب بحث نسبتاً مبسوطی است که نویسنده دربارۀ عشق و مراتب آن و فرق میان عشق حقیقی و مجازی پیش کشیده، و در ضمن بحث به آثار حکیمان و عارفانی چون نصیرالدین طوسی، فخرالدین عراقی، شیخ محمود شبستری و عبدالرحمان جامی استناد جسته (ص 43، ۵۹، جم )، و ابیاتِ بسیاری هم از شاعران پیشین مانند ظهیر فاریابی، ازرقی، سعدی و به ویژه حافظ نقل کرده است (ص ۵۰، ۵۴، جم ). از نظر اطلاعاتتاریخی و اوضاع ادبی شهر بورسه و مقام و منزلت زبان فارسی در این شهر نیز کتاب تبریزی درخور توجه است.
مآخذ
آل داود، علی، «مناظرۀ خزان و بهار»، نشر دانش، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۲۰، شم ۱؛ پورجوادی، نصرالله، مقدمه بر ریاض الافکار...(نک : هم ، تبریزی)؛ تبریزی، یارعلی، ریاض الافکار در توصیف خزان و بهار، به کوشش نصرالله پورجوادی، تهران، ۱۳۸۲ش؛ حاجیخلیفه، کشف؛ حمیدی، عمر، مقامات، به کوشش رضا انزابینژاد، تهران، ۱۳۶۵ش؛ علیشیرنوایی، مجالس النفائس، ترجمۀ فخری هراتی و محمد بن مبارک قزوینی، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، 1363ش؛ منوچهری دامغانی، احمد، دیوان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۶ش.