responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 520

ح،


نویسنده (ها) :
ملیحه مهدوی
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 26 آذر 1398
تاریخچه مقاله

ح، حرف هشتم از الفبای فارسی و ابجدی، و ششم از حروف هجای عربی و ابتثی. نام آن در مآخذ گوناگون به‌صورت حِ، حا، حی، حای حُطّی و حای جیمی ضبط شده، و از اصوات صامت یا جامد است و به‌سبب نداشتن نقطه به حای مهمله، بی‌نقطه و غیرمنقوط نیز مشهور است. این حرف ویژۀ زبان عربی است و رمز «حینئذٍ»، «صَحَّ» و «حاشیه»، و آن‌گاه که حدیثی بیش از یک سند داشته باشد، نزد محدثین رمز تحویل از سندی به سند دیگر است (شمس قیس، 164؛ لغت‌نامه ... ؛ انوری، حسن؛ برهان ... ؛ نیز نک‌ : همان، «یط»؛ آنندراج؛ کیوان سمیعی، 252؛ حمد، 35؛ نیساری، 87، 91؛ نیز قس: همو، 89، که «ح» را حرف نهم از الفبای فارسی می‌داند).
این حرف ازجمله حروف آرامی کهن و سریانی نیز هست (خانلری، 1 / 294؛ اخوان، 26) و به اعتبار آنکه نام آن یعنی «حا» دو حرفی است، از حروف مسروری شمرده شده است (برهان، «یب») و به‌سبب آنکه مخرج آن را وسط حلق می‌دانند، ازحروف حلقی (سکاکی، 12؛ ابن منظور؛ کیوان‌سمیعی، 254، 256؛ نجفی، شمس‌الدین، 1 / 57- 58؛ نیساری، 30) و در زبان عربی از اصوات مهموس و رخوة (انیس، 22، 88، 135) و از حروف قمری است که چون پس از الف و لام تعریف واقع شود، حرف لام تلفظ می‌گردد (صدرالدینی، 1 / 16).
«ح» در دانشهایی چند بدین‌شرح قابل بررسی است:

الف ـ زبان‌شناسی

ح = h از صامتهای دَمِشی یا نفسی است که با فشار هوا ادا می‌شود، چنان‌که صدای نفسی از تلفظ آن برمی‌خیزد (نجفی، ابوالحسن، 57- 58؛ حق‌شناس، 46، 87). توصیف آوایی آن را بدین ترتیب برشمرده‌اند: همخوان ششی، برونسو، سخت، بی‌واک، سایشی، دهانی، چاکنایی و حلقومی. در ادای این حرف هوا هنگام عبور از مجرای چاکنای سایش ایجاد می‌کند و میزان سایش بستگی به‌جای قرارگرفتن آن دارد. در آغاز واژه پس از سکوت به‌ویژه در موضع تکیه، سایش آن بیشتر از هنگامی است که در میان دو واکه یا در پایان آن قبل از سکوت قرار گرفته باشد. گاهی سایش به‌گونه‌ای است که شنیدن آن دشوار می‌شود. h یک همخوان بی‌واک است؛ ولی گاهی سایش با ارتعاش تار آواها همراه است و این هنگامی است که تارهای صوتی در حالت تولید واک قرار می‌گیرند و هم‌زمان بـا ارتعاش آنها مقداری هوا از بیـن دو غضروف ارتی ـ نوئید با فشار عبور کرده، سایش تولید می‌کنند (ثمره، 77؛ هایمن، 375؛ صفوی، 48؛ باقری، 130، 136؛ خانلری، 1 / 70-71؛ نیساری، 87).
در زبان انگلیسی حرف h گستره‌ای از اصوات را دربرمی‌گیرد که کیفیت تلفظ آنها به‌وسیلۀ واکه‌ای که به دنبالشان می‌آید، تعیین می‌گردد (لاینز، 97). در زبان اردو برای صامت h دو نمود خطی «ح» و «ه‌ « وجود دارد (وثوقی، 1 / 344) و فارسی‌زبانان «ح» را مانند «ه‌ » ادا می‌کنند (باقری، 136؛ حق‌شناس، 46؛ نیساری، 31). در زبان عربی چگونگی تلفظ «ح» به «عین» مانند است و به‌گفتۀ ابن‌سینا ( مخارج ... ، 72) در تولید «حا» شکاف میان دو غضروف پایین حنجره تنگ‌تر می‌گردد و هوا بیشتر به جلو رانده می‌شود و به‌کنارۀ همان گودی برمی‌خورد که درهنگام تولید عین به آن برخورد می‌کند و این کناره سخت است و راندن هوا در «حا» شدید‌تر است و ازآن‌رو، رطوبت را می‌فشارد و پراکندگی‌ای در آن پدید می‌آورد که در «عین» حادث نمی‌شود (نیز نک‌ : انیس، 128). این حرف در زبان فارسی و عربی ابدالاتی داشته است، از جمله به «خ» بدل شده است: خشم ← حشم؛ و نیز بدل ه‌ : جناح ← گناه؛ بدل همزه: حدل ← ادل؛ بدل ج: حرش ← جرش؛ بدل خ: طلحیف ← طلخیف؛ بدل ز: حلقوم ← زلقوم؛ بدل عین: حدس ← عدس؛ بدل ف: احلاس ← افلاس ( لغت‌نامه).

ب ـ در دانش ریاضی و نجوم

حرف «ح» در حساب جُمَل معادل عدد 8 و از آحاد یا یگان است ( آنندراج؛ «هدایت‌نامه»، 5؛ صدری، «ز»؛ کیوان سمیعی، 265، 272). در نجوم به عطارد منسوب است و طبیعت آن را سرد دانسته‌اند (آملی، 2 / 102). همچنین این حرف را از حروف خاکی مجزوم به‌شمار آورده‌اند (معین، 66-67؛ نیز قس: ابن‌سینا، کنوز ... ، 14، 43-47، 51-53، که در دوایر گوناگون علم جفر «ح» را به بروج و عناصر دیگر نسبت داده است).

ج ـ در دانش موسیقی

این حرف نمایانگر نغمۀ هشتم از 17 نغمۀ موجود در یک هنگام است (نک‌ : ستایشگر).

د ـ در دانشهای ادبی

گاه شاعران برای بیان ترتیب یا توالی حروف الفبا از این حرف بهره‌گرفته‌اند، به‌طورمثال: تا که از روی وضع نقش کنند / شین پس از سین و حا فرود از جیم (انوری، محمد، 289)؛ و نیز در تشبیه به‌کار گرفته شده، و خواجوی کرمانی (غزل 72، بیت 2) زلف محبوب خود را به «ح» و دهان او را به دایرۀ حرف «میم» مانند کرده، و با درنظرگرفتن «حامیم / حم‌ « (از حروف مقطعۀ قرآن کریم) ایهام تناسب زیبایی آفریده است: «شکل گیسو و دهان تو به صورت حامیم» (نک‌ : ه‌ د، حم‌ ؛ حوامیم؛ حروف مقطعه). و جامی در «سلسلة‌الذهب» «ح‌ » را که در نام شاه سلطان حسین است، به غنچه مانند نموده است: «غنچۀ حاش نقد هشت جنان» (1 / 72).

مآخذ

آملی، محمد، نفائس الفنون، به کوشش ابراهیم میانجی، تهران، 1379ق؛
آنندراج، محمد پادشاه، تهران، 1336ش؛
ابن‌سینا، کنوز المعزمین، به کوشش جلال‌الدین همایی، تهران، 1331ش؛
همو، مخارج الحروف، به کوشش پرویز خانلری، تهران، 1348ش؛
ابن منظور، لسان؛
اخوان زنجانی، جلیل، پژوهش واژه‌های سریانی در زبان فارسی، تهران، 1369ش؛
انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، 1381ش؛
انوری، محمد، دیوان، به کوشش سعید نفیسی، تهران، 1376ش؛
انیس، ابراهیم، الاصوات اللغویة، قاهره، 1975م؛
باقری، مهری، تاریخ زبان فارسی، تهران، 1381ش؛
برهان قاطع، محمدحسین بن خلف تبریزی، به کوشش محمد معین، تهران، 1362ش؛
ثمره، یدالله، آواشناسی زبان فارسی، تهران، 1371ش؛
جامی، عبدالرحمان، «سلسلة الذهب»، هفت اورنگ، به کوشش جابلقا داد علیشاه و دیگران، تهران، 1378ش؛
حق‌شناس، علی‌محمد، آواشناسی، تهران، 1371ش؛
حمد، غانم قدوری، المدخل الى علم اصوات العربیة، بغداد، 2002م؛
خانلری، پرویز، تاریخ زبان فارسی، تهران، 1356ش؛
خواجوی کرمانی، محمود، غزلیات، کرمان، 1374ش؛
ستایشگر، مهدی، واژه‌نامۀ موسیقی ایران زمین، تهران، 1374ش؛
سکاکی، یوسف، مفتاح العلوم، بیروت، 1983م؛
شمس قیس رازی، محمد، المعجم، به کوشش محمد قزوینی و مدرس رضوی، تهران، 1327ق؛
صدرالدینی، علیرضا، قواعد زبان عربی، تهران، 1362ش؛
صدری، مهدی، حساب جمل در شعر فارسی و فرهنگ تعبیرات رمزی، تهران، 1378ش؛
صفوی، کورش، درآمدی بر زبان‌شناسی، تهران، 1360ش؛
کیوان سمیعی، غلامرضا، تحقیقات ادبی یا سخنانی پیرامون شعر و شاعری، تهران، 1361ش؛
لاینز، جان، زبان و زبان‌شناسی، ترجمۀ مرضیه ایزدپرست، شیراز، 1386ش؛
لغت‌نامۀ دهخدا؛
معین، محمد، تحلیل هفت‌پیکر نظامی، تهران، 1385ش؛
نجفی، ابوالحسن، مبانی زبان‌شناسی و کاربرد آن در زبان فارسی، تهران، 1371ش؛
نجفی، شمس‌الدین، فرهنگ اصیل، قم، 1367ش؛
نیساری، سلیم، دستور خط فارسی، تهران، 1374ش؛
وثوقی، حسین، «مقایسۀ دستگاه صوتی زبان فارسی و زبان اردو»، مجموعه خطابه‌های نخستین کنگرۀ تحقیقات ایرانی، به کوشش مظفر بختیار، تهران، 1350ش؛
هایمن، ل. ا. ، نظام آوایی زبان، ترجمۀ یدالله ثمره، تهران، 1368ش؛
«هدایت نامه»، مجموعۀ رسائل حروفیه، به کوشش کلمان هوار، لیدن، 1327ق / 1909م.

ملیحه مهدوی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 520
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست