responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 517

چهره‌نما

نویسنده (ها) : اسماعیل شمس

آخرین بروز رسانی : سه شنبه 26 آذر 1398 تاریخچه مقاله

چِهْره‌نَما، نشریـۀ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی به مدیریت و سردبیری میرزا عبدالمحمد ایرانی، ملقب به مؤدب‌السلطان، و سپس فرزندش منوچهر مؤدب‌زاده که از ۳۰ محرم ۱۳۲۲ق / ۱۵ آوریل ۱۹۰۴م در مصر منتشر می‌شد.

برخی از نویسندگان میرزا عبدالمحمد را زادۀ سال ۱۲۵۰ش در اصفهان دانسته‌اند (صدرهاشمی، ۲ / ۱۹۷)، ولی زندگی‌نامۀ خود نوشت او که نخستین بار در این مقاله از آن استفاده شده است، نشان می‌دهد که وی در ۲۲ ذیحجۀ ۱۲۸۹ق / ۲۰ فوریۀ ۱۸۷۳م به دنیا آمده است ( چهره‌نما، س ۳۴، شم‌ ۱، ص ۲۸-۳۱).

او پس‌از گذراندن تحصیلات مقدماتی در اصفهان، ابتدا به شیراز و سپس به عتبات عالیات رفت و پس از بازگشت به ایران در ۱۳۱۴ق شرکتی تجارتی در تهران تأسیس کرد. چند سال بعد رهسپار بادکوبه (باکو) شد و پس از مدتی وکالت شرکت تجارتی «اسلامیه» را در این شهر به عهده گرفت. مهم‌ترین اتفاقی که در این زمان در زندگی او رخ داد و شاید بتوان آن را یکی از عوامل اصلی روی‌آوردن وی به روزنامه‌نگاری به‌شمار آورد، آشنایی با زین‌العابدین تقی‌اف، تاجر مشهور و حامی مالی روزنامه‌های حبـل‌المتین، ادب و تربیت بود (همان، س ۳۴، شم‌ ۲، ص ۲۱-۲۲، شم‌ ۳، ص ۱۴-۱۵).

مؤدب‌السلطان پس از چند سال اقامت در باکو در ۱۳۱۹ق / ۱۹۰۱م به استانبول و سپس اسکندریه رفت و در آنجا کتاب مشاهدات ایرانی در شرح حال تقی‌اف را چاپ کرد. وی چندی بعد به ایران بازگشت، ولی پس از اقامتی کوتاه، در ۱۳۲۱ق / ۱۹۰۴م و به قولی در ۱۳۲۲ق جلای وطن کرد و در اسکندریۀ مصـر اقـامت گـزیـد (همـان، شم‌ ۳، ص ۱۵، ۲۳، شم‌ ۴، ص ۲۳، شم‌ ۶، ص ۲۶؛ صدرهاشمی، همانجا). او روزنامۀ چهره‌نما را در ۳۰ محرم ۱۳۲۲ در این شهر منتشر کرد (نک‌ : س ۱، شم‌ ۱، ص ۱).

مؤدب‌السلطان افزون‌ بر انتشار مداوم چهره‌نما در طول ۳۲ سال، کتابهایی مانند اجمل‌التواریخ در تاریخ ایران، سراج التواریخ در تاریخ افغانستان، فؤاد التواریخ در تاریخ مصر، زردشت باستانی و فلسفۀ او، و پیدایش خط و خطاطان را نیز منتشر کرد (نک‌ : ایرانی، پیدایش ... ، ۲-۳، زردشت ... ، ۱-۲؛ سالنامۀ پارس، ۱۸۰؛ صدرهاشمی، ۲ / ۱۹۸).

پس‌ از درگذشت او در ۱۳۱۴ش فرزندش منوچهر مؤدب‌زاده مدیریت روزنامه را به عهده گرفت. وی که فارغ‌التحصیل مدرسۀ آمریکایـی بیـروت ( چهره‌نمـا، س ۲۷، شم‌ ۱۴، ص ۱۷) و استـاد ریاضیات دانشگاه قاهره بود (سالنامۀ دنیا، ۱۴۹؛ صدرهاشمی، ۲ / ۱۹۹)، توانست چهره‌نما را به مدت ۲۱ سال تا ۱۳۳۵ش به چاپ رساند و در این سال انتشار آن به پایان رسید.

برخی از پژوهشگران، دورۀ ۵۰ سالۀ انتشار چهره‌نما را به ۴ بخش متفاوت تقسیم کرده‌اند (پروین، ۲ / ۴۶۱-۴۶۲؛ قاسملو، ۲۰۹- ۲۱۰): دورۀ اول، که از آغاز انتشار در ۱۳۲۲ق تا پیروزی مشروطیت در اواخر سال ۱۳۲۴ق / ۱۲۸۵ش ادامه یافت. مؤدب‌السلطان در نخستین شمارۀ چهره‌نما هدف خود از انتشار این نشریه را اقتضای مقام انسانیت، صلاح اسلامیت، خدمت به دولت و ملت، حب وطن مقدس و اهالی آن معرفی می‌کنـد (س ۱، شم‌ ۱، ص ۳). در این مدت، چهره‌نما از کلیت سلطنت قاجار و مظفرالدین‌شاه (سل‌ ۱۳۱۳-۱۳۲۴ق / ۱۸۹۵-۱۹۰۶م) دفاع می‌کرد، ولی نقدهای او به عین‌الدوله (۱۲۶۱-۱۳۴۵ق / ۱۸۴۵-۱۹۲۶م) باعث ممنوعیت ورود آن به ایران گردید (صدرهاشمی، ۲ / ۱۹۳؛ کهن، ۱ / ۲۲۷)؛ تا اینکه سرانجام با وساطت میرزا حسن رشدیه (۱۲۶۷-۱۳۶۳ق / ۱۸۵۱-۱۹۴۴م) این دستور لغو شد و چهره‌نما اجازۀ ورود یافت (چهره‌نما، س ۱، شم‌ ۱۴، ص ۸- ۹؛ صدرهاشمی، ۲ / ۱۹۳-۱۹۴).

هنگام انتشار شمارۀ دوم از سال دوم چهره‌نما، چاپخانۀ روزنامه آتش گرفت و مدیر آن پس از چند ماه سرگردانی سرانجام به دعوت میرزا مهدی‌خان زعیم‌الدوله مدیر روزنامۀ حکمت به قاهره رفت و با کمک او نشر چهره‌نما در رمضان ۱۳۲۳ از سر گرفتـه شـد (حکمت، س ۱۳، شم‌ ۸۶؛ چهـره‌نما، س۲، شم‌ ۳، ص ۱-۲؛ نیـز نک‌ : صدرهـاشمی، ۲ / ۱۹۵- ۱۹۸).

این دوره از حیات چهره‌نما با مسافرت مدیر این روزنامه به ایران خاتمه یافت. هر چند در مدت ۱۵ ماه اقامت او در ایران روزنامه تعطیل بود، ولی مدیر آن بیانیه‌ای را با عنوان «تقریر چهره‌نما» صادر کرد و در آن از نظام مشروطه و حقوق مردم دفاع کرد («تقریر ... »، ۱- ۸).

دومین دورۀ روزنامه از جمادی‌الاول ۱۳۲۶ق و هم‌زمان با کودتای محمدعلی شاه (سل‌ ۱۳۲۴-۱۳۲۷ق / ۱۹۰۶- ۱۹۰۹م) آغاز شد. در این دوره که روزنامه‌های داخل کشور تعطیل شده بودند، چهره‌نما سخنگوی آزادی‌خواهان و افشاگر جنایات محمدعلی‌شاه شد. این بخش از چهره‌نما یکی از مهم‌ترین منابع برای بررسی تاریخ استبداد صغیر و پیروزی مشروطه‌خواهان است. در سالهای پس از ۱۳۲۹ق تا جنگ جهانی اول که مجلس دوم تعطیل شد و روزنامه‌ها منتشر نمی‌شدند، چهره‌نما مانند گذشته به نگارش آزاد دربارۀ رخدادهای ایران ادامه داد، و از ایـن نظـر ارزش بسیـاری در تـاریخ‌نگاری آن دوران دارد (نک‌ : س ۹، شم‌ ۱، ص ۲).

پس‌ از شروع جنگ جهانی اول چهره‌نما به‌تدریج از سیاستِ حمایت از اتحاد اسلام و عثمانی دست کشید و از انگلستان ــ که بر مصر مسلط بود ــ حمایت کرد و با اتخاذ این شیوه به فعالیت خود ادامه داد و همانند حبل‌المتین کلکته ــ کـه به گناه عدم حمایت از انگلیسیها تعطیـل شد ــ متوقف نگردید و گزارشها، خبرها و تحلیلهای ارزشمند بسیاری را دربارۀ جنگ جهانی اول منتشر کرد و به منبعی درجه اول دربارۀ اخبار نخستین جنگ جهانی، در عالم اسلام بدل گشت (نک‌ : اخبار و مقاله‌های چهره‌نما، از ۱۳۴۲ تا ۱۳۳۷ق).

سومین دوره از حیات روزنامه با ظهور رضاخان در تاریخ ایران آغاز شد. در این دوره مدیر چهره‌نما از گرایشهای پیشین خود مبنی بر حمایت از نظام مشروطه دست کشید و به دولت متمرکز اقتدارگرا تمایل یافت که نماد آن رضاخان بود (س ۱۸، شم‌ ۹۷، ص ۱-۳، س ۲۱، شم‌ ۳، ص ۲، س ۲۲، شم‌ ۴ و ۵، ص ۲). او با وجود سانسور روزنامه‌اش توسط کارگزاران رضاشاه، به انتقادی ملایم بسنـده کرد (س ۲۵، شم‌ ۲۱، ص ۲-۳)، ولی با تکیه بر استراتژی بقا عملاً به سانسور دولتی تن داد؛ تا جایی که در برخی شماره‌ها از مجموع ۳۲ صفحۀ روزنامه، بیش از ۲۰ صفحۀ آن به تبلیغ اقدامات و افکار رضاشاه و دولتش اختصاص یافت (به‌عنوان ‌مثال ، نک‌ : همانجا). این مسئله پس از مسافرت مؤدب‌السلطان در ۱۳۰۹ش به تهران و ملاقات با رضاشاه شدت گرفت (همان، س ۲۷، شم‌ ۱۵، ۱۶، ص ۲- ۸، نیز س ۲۸، شم‌ ۱۸، ص ۶).

چهارمین دورۀ حیات چهره‌نما با فوت مؤدب‌السلطان در آبان‌ماه ۱۳۱۴ آغاز شد. در این دوره منوچهر مؤدب‌زاده، فرزند مؤدب‌السلطان که عملاً ادارۀ روزنامه را در سالهای آخر عمر پدرش به عهده داشت و مقاله‌های اصلی را می‌نوشت، رسماً مدیریت روزنامـه را نیز عهـد‌ه‌دار شد (س ۲۷، شم‌ ۱، ص ۳-۵، نیـز، شم‌ ۶، ص ۸- ۹). در دورۀ مدیریت او چهره‌نما بیش از گذشته سمت و سوی سیاسی و تجارتی پیدا کرد و از مشی فرهنگی و اجتماعی پیشین خود فاصله گرفت. انتشار ویژه‌نامه‌های مفصل، در این دوره می‌تواند گویای این تغییر مشی باشد (س ۳۴، شم‌ ۱، فروردین ۱۳۱۶). این سیاست که با حمایت از ایدئولوژی حاکم توأم بود، به‌ویژه پس از ازدواج محمدرضا شاه با فوزیه و پیوند دو خـانوادۀ پهلـوی و ملک فاروق گسترش یـافت (نک‌ : س ۳۵، شم‌ ۵-۱۱، نیز س ۶، شم‌ ۱-۳).

مؤدب‌زاده حتى پس از سقوط رضاشاه که بیشتر روزنامه‌ها به انتقاد علنی پرداختند، به حمایت از او و جانشینش ادامه داد (س ۳۸، شم‌ ۷، ص ۱-۶). چهره‌نما در سالهای ملی شدن صنعت نفت مانند روزنامه‌ای ملی از این نهضت و رهبری آن حمایت کرد (س ۵۰، شم‌ ۱، ص ۱-۲، نیـز شم‌ ۲، ص ۱-۲)، اما پس‌از سقوط مصدق و کودتای ۲۸ مرداد به حمایت از دولت کودتا پرداخت (س ۵۰، شم‌ ۵، ص ۲-۴، شم‌ ۷، ص ۳-۴). این سیاست که لازمۀ تبلیغ سیاستهای رژیم پهلوی و حمایت از غرب و حمله به اتحاد شوروی و حزب توده بود، تا آخرین سال انتشار چهره‌نما ادامـه یافت (س ۵۱، شم‌ ۵، نیز شم‌ ۷، ص ۳). سرانجام چاپ روزنامۀ چهره‌نما پس از نیم قرن در ۱۳۳۵ش متوقف شد.

 

ترتیب انتشار و توزیع

برخی نویسندگان ترتیب انتشار چهره‌نما را هر دو هفته یک‌بار (موسوی، ۲۳۱)، و به روایتی هر ماه ۳ شماره و سپس هفتگی نوشته‌اند (رابینو، ۱۲۰؛ مهدی‌زاده، ۲۶۶)، ولی حقیقت آن است که به‌رغم وعده‌های مدیر چهره‌نما در سال اول و دوم برای انتشار منظم (س ۱، شم‌ ۱، ص ۱، س ۲، شم‌ ۳، ص ۱-۳)، تنها در سال اول ۲۰ شماره، و در سالهای دوم و سوم هم بیش از ۳۴ شماره منتشر نشد. این وضع به‌ویژه، در سالهای جنگ جهانی اول تشدید شد، به نوعی که در سال سیزدهم، تنها ۹ شماره انتشار یافت. مدیر چهره‌نما عامل این تأخیرها را در مسائلی مانند عرب بودن اعضای چاپخانه (س۱، شم‌ ۱، ص ۱)، آتش‌سوزی دفتر روزنامه در اسکندریه (صـدرهـاشمـی، ۲ / ۱۹۴-۱۹۵؛ چهره‌نما، س ۲، شم‌ ۳، ص ۱-۳)، مسافرتهـای مـدیـر روزنـامـه (س ۲۱، شم‌ ۱، ص ۲۳-۲۴؛ پرویـن، ۲ / ۶۹۴) و عدم پرداخت بـه موقع حق اشتـراک روزنـامه توسط مشترکان (س ۲، شم‌ ۲۳، ص ۱۰) دانسته است. یکی از مهم‌ترین مشکلات انتشار منظم روزنـامه، فقدان نظام واحـد و مشخص شماره‌گذاری (نک‌ : س ۱، شم‌ ۱، س ۵، شم‌ ۴، س ۱۶، شم‌ ۱، س ۲۱، شم‌ ۱)، مشخص نبودن روز و زمان انتشار روزنامه و گاه چاپ دو شمـاره در یک شمـاره بـود (نک‌ : س ۲۳، شم‌ ۴ و ۵، س ۱۸، شم‌ ۱۰۰ و ۱۰۱).

چهره‌نما توسط ناوگان دریایی انگلیس ــ که پیشرفته‌ترین سیستـم پستـی آن زمـان را در اختیـار داشـت ــ تـوزیع می‌شد (حکمت، ۱۰۰) و به بیشتر شهرهای ایران، عثمانی، هندوستان، افغانستان، قفقاز، ترکستان، اروپـا، آمریکا و چیـن می‌رسید (نک‌ : شناسنامۀ روزنامه در ابتدای هر شماره، و مکتوب ارسالی از شهـرهـا، مثـلاً س ۲، شم‌ ۲۴، ص ۱۲، س ۲، شم‌ ۲۳، ص ۱۵). در بیشتر این شهرها و ازجمله شهرهای ایران نشریۀ چهره‌نما دارای امنا و وکلایی بود که وظیفۀ توزیع و جمع‌آوری آبونمان و ارسال آن بـه مؤدب‌السلطان را بـه عهـده داشتند (س ۱، شم‌ ۱۴، ص ۱۶، س ۵، شم‌ ۲، ص ۱۶، نیز شم‌ ‌۴، ص ۱۵-۱۶).

یکی از مهم‌ترین مشکلات توزیع روزنامه، سانسور و توقیف آن در کشورهای ایران و عثمانی آن زمان بود (کهن، ۱ / ۲۲۶؛ پروین، ۲ / ۳۵۹، ۴۶۱). از این نظر توزیع‌کنندگان روزنامه آن را به‌صورت پنهانی و در لابه‌لای کالاهای وارداتی و در پاکتهای ضخیم به این مناطق می‌فرستادند (کهن، ۲ / ۵۰۲؛ وطن‌دوست، ۱۴۹).

قیمت اشتراک روزنامه در ایران در آغاز سالانه ۴ تومان، و پس از انتقال دفتر روزنامه به قاهره ۳ تومان بود و این مبلغ در طول ۳۰ ‌سال هیچ تغییری نکرد. در عثمانی هم ۴ مجیدی، در هندوستان ۳ روپیه، و در اروپا و چین ۲۰ فرانک بود (س ۱، شم‌ ۱، ص ۱، نیز نک‌ : شماره‌های دیگر، ص ۱). قیمت سالانۀ روزنامه در ایران در ۱۳۱۷ش به ۸ تومان افزایش یافت و در ۱۳۲۲ش برای همۀ دنیا ۲ لیره تعیین شد (س ۵۰، ۱۳۲۲ش). البته روزنامه در دورۀ مؤدب‌السلطان برای کتابخانه‌های مدارس و فضلا و ادبا به صورت رایگان فرستاده می‌شد (س ۱۳، شم‌ ۳۲، ص ۱۲).

هزینۀ چاپ روزنامه از طریق فروش و بیشتر از آن توسط افراد سرمایه‌دار و متنفذ که نامشان در روزنامه چاپ می‌شد، تأمین می‌گردید («نامه‌ها ... »، س ۱۹، شم‌ ۷- ۹، ص ۷۵۲؛ چهره‌نما، س ۱۵، شم‌ ۵، ص ۱-۲، شم‌ ۵۱، ص ۵). در برخی از موارد هم از دولت تقاضای کمک می‌کرد که البته ظاهراً به نتیجه‌ای نمی‌رسید (بیات، ۱ / ۴۲۹-۴۳۱). در طول جنگ جهانی اول که راهها بسته و بانکها تعطیل شدند و ادارات سانسور در همه‌جا دایرگردید، شماره‌های بسیاری از روزنامه از میان رفت و این وضعیت دگرگون شد (س ۱۱، شم‌ ۱۸، ص ۳-۴، س ۱۲، شم‌ ۲۶، ص ۱-۲) و در نتیجه ارسال رایگان هم متوقف گردید (س ۱۳، شم‌ ۳۲، ص ۲).

 

مشخصات ظاهری و بخشهای مختلف نشریه

چهره‌نما در ۱۶ صفحه به قطع خشتی، و در اندازۀ ۵ / ۹ در ۵ / ۶ با حروف سربی در مطبعۀ ‌المکارم در شهر اسکندریه به چاپ می‌رسید (صدرهاشمی، ۲ / ۱۹۴؛ براون، 73؛ پروین، ۲ / ۷۴۴-۷۴۵، ۷۵۱-۷۵۲)؛ هرچند با انتقال دفتر روزنامه به قاهره و تغییر چاپخانۀ آن، تغییراتی جزئی در قطع و شماره‌بندی صفحات داده شد (همو، ۲ / ۴۶۲). در سالهای بعد و به‌ویژه در دورۀ منوچهر مؤدب‌زاده، ظاهر روزنامه و شمار صفحات آن تغییر کرد و گاه به ۳۴ صفحه رسید. روزنامه گاه به خط نستعلیق چاپ می‌شد، ولی در بیشتر موارد شیوۀ چاپی بر آن حاکم بود. نام مؤسس و صاحب امتیاز روزنامه تا اواسط سال هفدهم (۱۳۳۸ق) در صفحۀ مشخصات درج نمی‌شد و برخلاف دیگر روزنامه‌ها سردبیر هم نداشت. در ابتدا همۀ کارها به عهدۀ مؤدب‌السلطان، و پس از وی، پسرش بود. شعار اصلی روزنامه در ابتدا «مصور و آزاد و بدون القاب» (س ۱، شم‌ ۱، ص ۱) بود و پس ‌از مشروطه «اصطلاحات منسوخه» هم به القاب افزوده شد (س ۵، شم‌ ۱، ص ۱)، اما از آنجا که در نظام مشروطه هم القاب عملاً حذف شد، ظاهراً به‌ناچار مدیر روزنامه این شعار را از صفحۀ اول حذف کرد (س ۶، شم‌ ۱۶، ص ۱).

تاریخ روزنامه در ابتدا با سال قمری و میلادی می‌آمد. در سال ۲۱ نخستین‌بار ماههای شمسی نیز در کنار سال میلادی نوشته شد و در زمان مؤدب‌زاده سال‌شمار شمسی جایگزین تقویم قمری گردید. نثر روزنامه در ابتدا نثری شاعرانه و آمیخته به زبان عربی و فارسی سره بود (س ۲۵، شم‌ ۱ و ۲، ص ۲) و همین امر باعث شد که برخی آن را ضعیف و کهنه بشمارند (کهن، ۱ / ۲۲۷). نثر شاعرانۀ روزنامه به مرور به نثری ساده تغییر یافت (س ۲۵، شم‌ ۱ و ۲، ص ۲). در نثر چهره‌نما گاه به مناسبت سال جدید، سرمقاله‌ها و اخباری به زبان عربی نیز به چاپ می‌رسید (س ۲، شم‌ ۳، ص ۱-۲، س ۸، شم‌ ۱، ص ۱، س ۲۱، شم‌ ۱، ص ۱۶). گاه نیز از نوعی نثر سره برای حفظ و پالایش زبان فـارسی استفـاده می‌شـد (س ۷، شم‌ ۵، ص ۶-۷). نثـر چهره‌نما را می‌توان نمونه‌ای از نثر ایرانیان مقیم خارج در نیمۀ اول قرن بیستم دانست.

 

مباحث روزنامه در ۱۱ بخش تنظیم می‌شد و به چاپ می‌رسید

۱. سرمقاله

مهم‌ترین رکن روزنامه و نشان دهندۀ جهت‌گیری سیاسی و اجتماعی آن است. در چهره‌نما سرمقاله یا مقالۀ اساسی آن با عنوان «سیاسی» به چاپ می‌رسید (صدرهاشمی، ۲ / ۱۹۵) که در آن مهم‌ترین تحولات سیاسی روز ایران و جهان تحلیل می‌شد و از این نظر آن ستون را گاه «غلغلۀ پلیتیک» می‌خواندند (س ۵، شم‌ ۶، ص ۲). این نکته را باید یادآور شد که با وجود تداوم عنوان اصلی سیاسی تا سال هفتم در روزنامۀ چهره‌نما، سرمقاله، هرگز اهمیت دیگر روزنامه‌ها را پیدا نکرد. در این روزنامه ستون «توضیح چهره‌نما» یا «چهره‌نما» که پس از پایان یک مقاله یا خبر می‌آمد و در آن توضیحات مدیر مسئول بیان می‌شد و مهم‌ترین معرف دیدگاه سیاسی روزنامه بود (نک‌ : س ۲، شم‌ ۲۳).

 

۲. مقاله

برخلاف سرمقاله که در چهره‌نما اهمیت چندانی نداشت، مقاله در تمام سالهای انتشار این روزنامه از جایگاهی ویژه برخوردار بود. مقالات روزنامه در حوزه‌های سیاسی (س ۱، شم‌ ۱، ص ۳، س ۲۴، شم‌ ۱۹، ص ۷)، اقتصـادی (س ۱، شم‌ ۱، ص ۱۳-۱۴)، فرهنگی و اجتماعی (س ۵۰، شم‌ ۱، ص ۵، س ۱، شم‌ ۶، ص ۱۱-۱۲)، تاریخی (س ۵، شم‌ ۱، ص ۱۵، س ۳۷، شم‌ ۷، ص ۲۴) و مذهبی و اخلاقی (س ۱۲، شم‌ ۲۴، ص ۴) به چاپ می‌رسید. مقاله‌ها گاه با اسم نویسنده مانند «تعلیم زبان پارسی» بهـار (س ۳۶، شم‌ ۱۱، ص ۱۰)، گاه با عنوان کلی مانند «نگارش یکی از ایرانیان غیور» (س ۱۸، شم‌ ۹۱، ص ۱۰) و گاه به نقل از روزنامه‌های خارجی و در پاسخ دیگر جراید (س ۵، شم‌ ۴، ص ۹- ۱۰، س ۲۱، شم‌ ۹، ص ۴- ۵) نوشته می‌شد. بیشترین شمار و حجم مقاله به نقد ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران در پرتو مقایسه با دول پیشرفته اختصاص داشت.

 

۳. ادبیات

در سالهای اولیۀ انتشار چهره‌نما، ستون مستقلی با عنوان ادبیات در روزنامه وجود نداشت و اشعار و مطالب ادبی به‌صورت پراکنده چاپ می‌شد (س ۱، شم‌ ۱۱، ص ۹). در سالهای بعد ادبیات جایگاه بهتری در روزنامه پیدا کرد و ظاهراً این امر ناشی از علایق ادبی و شعری مدیر آن بود (سالنامۀ پارس، ۱۷۹-۱۸۰). در ستون ادبیات این روزنامه اشعار شعرایی همچون حافظ و خیام (س ۱۸، شم‌ ۹۱، ص۱۱، س ۲۴، شم‌ ۱، ص ۱۸) و اشعاری از شعرای معـاصر و گـاه گمنام (س ۱۳، شم‌ ۳۵، ص ۱۲، س ۱۷، شم‌ ۷۹، ص ۱۷) بـه چـاپ می‌رسید و گـاه از نـام شـاعر هم یاد می‌شد (نک‌ : س ۱۴، شم‌ ۴۲، ص ۱۱). از برجسته‌ترین شعرایی که شعر آنها در چهره‌نما چاپ می‌شد، می‌توان به جعفر خامنه‌ای اشاره کرد (آرین‌پور، ۲ / ۴۵۳).

اشعار روزنامه بیشتر در مـدح رجال کشوری (س ۲۱، شم‌ ۳، ص ۱۰-۱۱)، وقایع تاریخی مانند جنگ جهانی اول (س ۱۲، شم‌ ۲۴، ص ۱۴)، نوروز و اعیاد ملی (س ۱۷، شم‌ ۷۹، ص ۱۷) و تمجیـد از برخـی اقدامـات دولتهای وقت (س ۲۶، شم‌ ۱۷ و ۱۸، ص ۲۲) سروده می‌شد. پس از مرگ مؤدب‌السلطان ستون ادبیات به دو بخش شعر، و علم و ادب تقسیم شد. در ستون شعـر ــ که با عنوانهای «جهان شعر و شاعریت» (س ۳۵، شم‌ ۵ ، ص ۲۲-۲۳) و «دنـیـای سخـن» (س ۳۶، شم‌ ۸، ص ۲۰-۲۱) چـاپ می‌شـد ــ اشعاری از رجال مشهور آن دوره مانند علی‌اصغر حکمت و وثـوق‌الـدوله می‌آمـد (س ۳۴، شم‌ ۸، ص ۲۰-۲۱، س ۳۵، شم‌ ۵، ص ۲۲، ۲۳). گاه اشعار شعرای دیگری مانند زرانی کرمانشاهی و صابر همدانی هم بـه چاپ می‌رسید (س ۳۸، شم‌ ۲، ص ۲۰-۲۱). در ستون علم و ادب هم مطالبی مانند اخبار ادبی، آثار تازه منتشر شـده، تقریظ و انتقاد و جـز آنها درج می‌گردید (س ۳۴، شم‌ ۲، ص ۲۴، شم‌ ۵، ص ۲۳). از دیگر مطالب ادبی روزنامه، ستـونی بـا عنوان «فـالی از حـافظ به یاد وطن» (س ۵۰، شم‌ ۸، ص ۳) و نیز مسابقۀ مهم ادبی بود (س ۳۰، شم‌ ۵۹، ص ۷).

 

۴. اخبار

چهره‌نما در کنار مقاله و ستونهای فرهنگی و تحلیلی منبع خبری مهمی برای آگاهی از اخبار ایران، دنیای اسلام و دیگر مناطق جهان به‌شمار می‌آمد. با بررسی هر شمارۀ این روزنامه می‌توان گفت که کمتر نشریه‌ای در آن زمان توانسته بود میان جنبه‌های تحلیلی و خبری به اندازۀ چهره‌نما تناسب و تعادل برقرارکند. اخبار این روزنامه به شکل مکتوب ارسالی از مناطق مختلف (س ۶، شم‌ ۱۳، ص ۳) که گاه سرگشاده و اعتراضی بود (س ۱۰، شم‌ ۲۴، ص ۵)، تلگرافها و خلاصۀ تلگرافهای مهم (س ۲، شم‌ ۳، ص ۱۵، س ۳۴، شم‌ ۳۸، ص ۳۰)، تـرجمـه از روزنـامه‌های خارجـی (س ۶، شم‌ ۳، ص ۲)، اخبار ایران به نقل از وقایع‌نگـاران اداره (س ۱۱، شم‌ ۴، ص ۱۱-۱۲)، «متفرقه‌جات مختصره» (س ۷، شم‌ ۲۴، ص ۱۴) چاپ می‌شد. در دورۀ منوچهر مؤدب‌زاده ستون اخبار روزنامه دگرگون شد و ستونهای جدیدی مانند «اخبار مهم مصور سیاسی و اقتصادی جهان» (س ۵۰، شم‌ ۱، ص ۱۰-۱۱) و ستـون اطلاعات ایـران (س ۳۷، شم‌ ۷، ص ۲۸) به آن اضافه شد.

در چهره‌نما افزون‌ بر اخبار دنیا و جهان اسلام توجه ویژه‌ای به اخبار مصر و ایران می‌شد. اخبار مصر در ستون خاص با عنوان «مصر و خبرهای اینجا» چاپ می‌شد که تقریباً از سالهای آغازین انتشار تا پایان حیات روزنامه تداوم یافت (س ۷، شم‌ ۴، ص ۱۳، س ۵۱، شم‌ ۷، ص ۱۸). اخبار ایران هم افزون‌بر ستونهای یادشده، در ستونهای مخصوصی با عنوان «خبرنگار ما» (س ۱، شم‌ ۵، ص ۹) و «مخبرسیار» (س ۱۷، شم‌ ۷۷، ص ۴) به چاپ می‌رسید.

بدون تردید نمی‌توان تاریخ ایران از ۱۲۸۱ تا ۱۳۳۵ش را بدون مراجعه به اخبار چهره‌نما بررسی کرد، زیرا برخی از خبرهای آن در هیچ روزنامه و منبع خبری دیگر دیده نمی‌شود (س ۱۸، شم‌ ۱۰۱، ص ۱۸، س ۶، شم‌ ۱۱، ص ۱- ۵).

 

۵. تصویر

چهره‌نما از نخستین تا آخرین شماره که انتشار یافت، خود را «جریدۀ مصور» می‌نامید و تصویر، یکی از ارکان مهم این روزنامه بود. به‌نظر می‌رسد که حتى نام این روزنامه هم به نوعی به مصور بودن آن اشاره دارد: در این شماره شد آغاز سال پانزدهم / به نام آنکه بزد چهرۀ انجم / / همان که چهره‌نمای است و چهره‌آراید / بی‌نیاز ز هر چهره، چهره می‌ساید (س ۱۵، شم‌ ۱، ص ۱).

در این روزنامه هزاران عکس و تصویر از رجال ایرانی در اواخر سدۀ ۱۹ و نیمۀ اول سدۀ ۲۰م به چاپ رسیده است. به جرئت می‌توان این روزنامه را گنجینه‌ای مصور از عکسهای رجال ایران و جهان دانست و توجه به چاپ عکس در روزنامه‌، آن هم در آن روزگار را، وجود نوعی آگاهی حرفه‌ای از فن روزنامه‌نگاری در میان مدیران این روزنامه به‌شمار آورد (میرزایی، ۱۵).

همچنین تصاویر بسیاری از پادشاهان افسانه‌ای و تاریخی گذشتـۀ ایـران مـانند هـوشنگ پیشدادی (س ۵، شم‌ ۳، ص ۱۳)، پوراندخت و آزرمیدخت (س ۲۴، شم‌ ۱، ص ۱۱) و شاه اسماعیل (س ۱، شم‌ ۱، ص ۱۳) در این روزنامه آمده است. مدیر روزنامه بر تحمل زحمت بسیار در فراهم آوردن تصویرها از منابع فرنگی تأکیـد ورزیده است (س ۳، شم‌ ۳۰، ص ۵). برخی از عکسهای چاپ‌شده در چهره‌نما یگانه، تاریخی و بسیار ارزشمند است. ازجملۀ این تصاویر می‌توان به عکس تاریخی ایرانیان مقیم مصر (س ۲۴، شم‌ ۱۹، ص ۱۴) اشاره کرد. در روزنامۀ چهره‌نما عکسهای بسیاری از پادشاهان مصر، افغانستان و رجال مشهور دنیا هم دیده می‌شود که از جهات مختلف دارای اهمیت است (س ۵، شم‌ ۶۰، ص ۵، س ۱۳، شم‌ ۲۷، ص ۱، س ۳۰، شم‌ ۵۷، ص ۱).

 

۶. تقریظها

یکی از مهم‌ترین و ارزشمندترین ستونهای روزنامۀ چهره‌نما که نشان‌دهندۀ وجه فرهنگی بالای این روزنامه بود، ستون تقریظ کتب و جراید بود که چاپ آنها از نخستین شماره‌های این روزنامه (س ۱، شم‌ ۱۳، ص ۱۵-۱۶) تا شماره‌های منتشره‌شده در سالهای آخر عمر مدیر و مؤسس آن (س ۳۰، شم‌ ۵۴، ص ۱۷) دوام داشت. در این ستون که گاه به‌صورت جداگـانه بـا عنـوان «تقاریظ کتب» (س ۱۴، شم‌ ۴۴، ص ۱۵) و «تقـاریظ جـرایـد» (س ۸، شم‌ ۳، ص ۱۱، س ۲۲، شم‌ ۳، ص ۱۹) چاپ می‌شد، منابع و کتابهای مشهور تاریخی، ادبی و فرهنگی مانند جامع التواریخ خواجه رشیـدالدین فضل‌الله (س ۱۰، شم‌ ۱۶، ص ۱۳-۱۴)، شاهنامۀ فردوسی (س ۱۵، شم‌ ۵۳، ص ۱۴)، مثنوی معنوی (س ۳، شم‌ ۵۴، ص ۱۷) و روزنامه‌های مشهور آن زمان و گاه کتابهای مهم معاصر مانند آثار طالبوف (س ۳، شم‌ ۲۸، ص ۱۶، س ۲، شم‌ ۱۷، ص ۱۴) معرفی می‌شدند. این ستون منبع بسیار مهمی برای آشنایی با کتابهای تصحیح‌شده و چاپ‌شدۀ ایرانی و اسلامی در نیمۀ اول سدۀ ۲۰م است. همچنین از طریق این ستون می‌توان از برخی روزنامه‌ها و مجلات که در این دوره منتشر شده و نام آنها در کتابهای تاریخ مطبوعات به ثبت نرسیده است، مطلع شد (نک‌ : س ۱۵، شم‌ ۵۲، ص ۱۳، س ۶، شم‌ ۱، ص ۶- ۸).

 

۷. متوفیات

ستونی غیردائمی بود که در آن تاریخ درگذشت رجال سیاسی و فرهنگی، به‌ویژه رجالی که خارج از ایران زندگی می‌کردند و تاریخ فوت آنان در منابع دیگر نیامده بود، ثبت می‌شد و گاه همراه با شرح حال درگذشتگان بود که بر اهمیت و ارزش آن از نظر تحقیقات تاریخی می‌افزود (س ۲۷، شم‌ ۱۰ و ۱۱، ص ۱۵-۱۷، س ۲۷، شم‌ ۱۴، ص ۱۷-۲۰، دربارۀ زندگی مؤید‌الاسلام کاشانی). ازجملۀ این افراد می‌توان به میرزا مهدی‌خان زعیم‌الدوله مدیر روزنامۀ حکمت (س ۱۱، شم‌ ۲، ص ۱۲- ۱۳)، زین‌العابدین تقی اف (س ۷، شم‌ ۹، ص ۵-۶) و طالبوف تبریزی (س ۸، شم‌ ۷، ص ۱) اشاره کرد.

 

۸. پیامهای گوناگون

در این ستون رخدادها و اطلاعات متنوع، جـذاب و سرگرم‌کننده نقل می‌شد (س ۱۱، شم‌ ۱۱، ص ۱۴، س ۱۸، شم‌ ۱۹، ص ۲۲). شماره‌های نخستین چهره‌نما فاقد این ستون بود، اما پس ‌از افزوده‌شدن این ستون به روزنامه، چاپ آن مدتها و حتى در دورۀ مدیریت پسر مؤدب‌السلطان استمرار یافت (نک‌ : س ۳۵، شم‌ ۲، ص ۱۵).

 

۹. مکالمه و مصاحبه

ستونی که گاه و بیگاه در روزنامه به چاپ می‌رسید و مهم‌ترین امتیاز این ستون شرح دیدارها و گفت‌وگوهای مؤدب‌السلطان، مدیر روزنامه با رجال مشهوری مانند شیخ فضل‌الله نوری، سید محمد طباطبایی و دولتمردانی چون شاهزاده سالارالـدوله و رضاخان است (س ۶، شم‌ ۳، ص ۴-۶، س ۶، شم‌ ۱۳، ص ۷- ۹، س ۲۷، شم‌ ۹، ص ۲-۳). هـمچنیـن در آن مصاحبه‌های متعددی با رجال خارج از ایران مانند آقاخان محلاتی درج شده که از نظر تاریخی دارای اهمیت است (س ۵۱، شم‌ ۱۰، ص ۳).

قالب دیگر مصاحبه در این ستون، مکالمه‌های مجازی است که در آنها مسائل و مشکلات عدیدۀ آن روز ایران و ازجمله انحطاط و عقب‌ماندگی کشور و راهکارهای رفع آن مطرح می‌شد. ازجملۀ این مکالمه‌ها می‌توان به «مکالمۀ میرزا سعید سمنانی با ابومفید کرمانی» اشاره کرد که در خلال چندین شماره به‌طور مفصل چاپ شد (س ۲، شم‌ ۲۳، ص ۶). این کار بعدها هم ادامه یافت (نک‌ ‌: س ۶، شم‌ ۱۲، ص ۱۱، س ۷، شم‌ ۱، ص ۴).

 

۱۰. اعلان

از برجسته‌ترین ستونهای روزنامه که از شمارۀ نخستین تا پایان فعالیت چهره‌نما در روزنامه حفظ شد، ستون اعلان و آگهی بود. در ابتدای انتشار، نرخ اعلانها سطری دو فرانک بـود (س ۱، شم‌ ۱، ص ۱)، ولی پس‌از مدتی به یک فرانک، و سرانجام به یک قران تغییر کرد. با ‌این ‌همه، نرخ اعلانهای چهره‌نما در مقایسه با دیگر روزنامه‌های آن زمان ارزان‌تر بود (پروین، ۲ / ۷۹۰).

از نحوۀ وصول پول اعلانها در ابتدا خبری در روزنامه نیامده است، اما پس‌از مدتی اعلام شد که باید پول اعلان مستقیماً به اداره داده شود (س ۱۰، شم‌ ۲۲، ص ۱). در چهره‌نما طیف گسترده و متنوعی از اعلانها شامل اعلان فروش کتاب و نشریات (س ۱۶، شم‌ ۵۸، ص ۱۶، س ۱۴، شم‌ ۴۵، ص ۱۶، س ۲۰، شم‌ ۱۰۷ و ۱۰۸، ص ۳۲)، کتـابخانـه‌ها (س ۱۰، شم‌ ۱۸، ص ۱۶، شم‌ ۲۴، ص ۱۶)، مدارس جدید (س ۱، شم‌ ۹، ص ۱۶، نیز شم‌ ۱۷، ص ۱۰)، مراکز پزشکی (س ۱۰، شم‌ ۱۶، ص ۴، س ۱۶، شم‌ ۵۸، ص ۱۵)، اختراعات جدید (س ۱، شم‌ ۱۹، ص ۱۶، س ۱۶، شم‌ ۵۹، ص ۱۶) به چاپ رسید. اعلانها در دورۀ مؤدب‌السلطان بیشتر صبغۀ فرهنگی داشت، ولی پس ‌از او بر اعلانهای تجارتی افزوده شد و برخی از آگهیها به‌صورت رنگی و مصور به چاپ رسید (برای نمونه، نک‌ : س ۳۵، شم‌ ۸، ص ۲۷).

در چهره‌نما نوع دیگری از اعلان به‌نام «اعلان مخصوص» چاپ می‌شد که مربوط به اطلاعیه‌های مدیر چهره‌نما دربارۀ آبونمان و مشترکان بود (س ۲، شم‌ ۴، ص ۲).

 

۱۱. اعتذار

از ستونهای جالب‌توجه چهره‌نما بود که در روزنامه‌های آن زمان کمتر دیده می‌شد. در این ستون مدیر روزنامه‌ به‌سبب مواردی چون تأخیر در چاپ، اشتباهات تایپی، نگارش مطلبی ناروا و جز آنها از خوانندگان عذرخواهی می‌کرد (س ۱، شم‌ ۱، ص ۱۵-۱۶، س ۱، شم‌ ۲، ص ۱-۲، س ۵، شم‌ ۵۹، ص ۱). این ستون در ابتدای فعالیت روزنامه بسیار چشمگیر و به‌طور‌کلی در دورۀ مؤدب‌السلطان مورد تأکید و توجه بود، اما در دورۀ مؤدب‌زاده از میزان و اهمیت آن کاسته شد. ستون اعتذار نشان‌دهندۀ توجه مدیر روزنامه به مخاطبان بود و در فضای آن روز تأثیر چشمگیری داشت.

پس از مرگ مؤدب‌السلطان و جایگزینی فرزندش، ستونهای جدیدی به روزنامه اضافه شد، ازجمله ستون طنز با عنوان «یک یا دو لبخند» (س ۳۴، شم‌ ۴، ص ۲۴)؛ دنیای سینما و تئاتر، آواز وساز (س ۳۴، شم‌ ۶، ص ۲۳)؛ صفحـۀ اجتماعی و ترجمۀ رمان (س ۳۶، شم‌ ۸، ص ۲۵)؛ ویژه‌نامه (س ۳۶ و ... )؛ ستون اطلاعات ایران (س ۳۷، شم‌ ۷، ص ۲۸)؛ جهان مُد (س ۳۷ و ۳۸)؛ کشکول اسرار (س ۵۰، شم‌ ۷، ص ۳-۴)؛ یادداشتهای روزانه یا شوخیهای جدی (س ۵۰، شم‌ ۱، ص ۸).

در طول بیش از نیم سده فعالیت حرفه‌ای چهره‌نما شماری از ستونها هم از روزنامه حذف شد و گاه مطالب مهم به‌صورت پراکنده به چاپ می‌رسید.

 

محتوای چهره‌نما

از مطالعۀ بخشهای مختلف روزنامه تا حدودی می‌توان به محتوای آن پی برد. نکتۀ مهم در تحلیل محتوای چهره‌نما، فهم شرایط تاریخی و دوره‌ای است که مدیر مسئول این روزنامه کار خود را در آن آغاز کرد. او از آن دسته از رجال مسلمان و ایران‌گرایی بود که پس ‌از خروج از کشور و آشنایی با پیشرفت کشورهای مختلف، تحول فکری یافتند و در جست‌وجوی راهی برای رهایی ایران عصر قاجار از عقب‌ماندگی تاریخی شدند. این گروه مهم‌ترین ابزار این تحول را روزنامه می‌دانستند و معتقد بودند که از این طریق می‌توان دولت و ملت را آگاه کرد و به جادۀ پیشرفت هدایت نمود. مؤدب‌السلطان از این منظر چهره‌نما را منتشر کرد؛ اما در طول سالهای انتشار روزنامه پیوسته اندیشه‌هایش دگرگون می‌شد، چنان‌که در ابتدا دل‌بستۀ افکار سید جمال‌الدین اسدآبادی و امیرکبیر بود (س ۱۱، شم‌ ۲، ص ۹) و دل در گرو اندیشۀ اتحاد اسلام و ترقی ایران در پرتو اسلام و اندیشۀ دموکراسی‌خواهی مشروطه داشت (س ۸، شم‌ ۲۲، ص ۲-۵، س ۱۰، شم‌ ۱۳، ص ۱۴، س ۶، شم‌ ۱۳، ص ۱-۲، س ۵، شم‌ ۶۳، ص ۱-۱۴)، اما پس‌از جنگ جهانی اول به دولت متمرکز و مترقی علاقه‌مند شد؛ با‌این‌همه، اندیشۀ ترقی ایران محور اصلی مطالب روزنامه بود و در مواردی مانند انحطاط ایـران و ارائـۀ راهکار برای ترقی آن (س ۱۰، شم‌ ۲۰، ص ۱-۳)؛ ایران و امراض ایـن خانـه (س ۱۰، شم‌ ۲۱، ص ۱-۲)؛ خرابیهای متراکمۀ ایران یا قحط‌الرجال این خانۀ ویران (س ۶، شم‌ ۱۳، ص ۱- ۲)؛ ایران وطن ایرانی است؛ آشنا کردن ایرانیان با تاریخ گذشتۀ خود (سلسله مقـالات « اجمل‌التواریخ»، از س ۱، شم‌ ۱؛ داستان ‌باستان راستان در سال ۵ روزنامه)؛ تشویق به کتاب‌خوانی و گستـرش مـدارس جدید بـرای دختـران و پسران (س ۶، شم‌ ۱۴، ص ۱-۲، س ۱۱، شم‌ ۱۳، ص ۱۱، س ۱۴، شم‌ ۴۲، ص ۱۵)؛ آشنا کردن ایرانیان با پیشرفتهای مغرب‌زمین (س ۷، شم‌ ۸ ، ص ۶، نیز شم‌ ۳، ص ۷- ۸)؛ و تأکید بر توسعۀ اقتصاد با رویکرد تجارتی (س ۱۴، شم‌ ۳۶، ص ۱۱، نیز شم‌ ۴۰، ص ۱۱، س ۷، شم‌ ۳، ص ۷- ۸) تبلور یافت.

از آنجا که او به‌عنوان اقلیتی قومی و مذهبی در کشور خارجی زندگی می‌کرد، از نخستین شمارۀ روزنامه توجه ویژه‌ای به حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی در ایران داشت و نخستین مقالۀ بلند روزنامۀ چهره‌نما را به «سلوک ملوک اجانب با رعایای مختلف‌المذهب» اختصاص داد (س ۱، شم‌ ۱، ص ۶-۷) و این رویه را در سراسر سالهای انتشار چهره‌نما حفظ کرد و همواره از حقوق اقلیتهای مذهبی و قومی حمایت کرد تا جایی که به‌سبب این نوشته‌ها با اتهامهایی روبه‌رو شد و ناچار مجبور به‌دفاع از سلامت عقیدۀ خود گردید (س ۱۸، شم‌ ۸۹، ص ۱۹). او افزون‌بر آن به حقوق زنان توجه ویژه‌ای داشت و توسعۀ علمی و آشنایی آنان با دنیای جدید را یکی از ملزومات ترقی ایران می‌دانست (س ۱۱، شم‌ ۱۱، ص ۷-۱۱، س ۱۳، شم‌ ۲۹، ص ۱۱-۱۳).

با وجود نقش مهم چهره‌نما در تحولات تاریخ ایران داوری پژوهشگران دربارۀ آن یکسان نیست. گروهی از آنان چهره‌نما را روزنامه‌ای وزین، معتبر و پرنفوذ دانسته (سالنامۀ دنیا، ۱۴۹) و گروهی نیز آن را یک نشریۀ متوسط و متناسب با اوضاع و احوال روز خوانده‌اند (محیط، ۹۱).

 

مآخذ

آرین‌پور، یحیى، از صبا تا نیما، تهران، ۱۳۷۲ش؛ ایرانی، عبدالمحمد، پیدایش خط و خطاطان، قاهره، ۱۳۴۵ق؛ همو، زردشت باستانی و فلسفۀ او، قاهره، ۱۹۳۳م؛ بیات، کاوه و مسعود کوهستانی‌نژاد، اسناد مطبوعات، تهران، ۱۳۷۲ش؛ پروین، ناصرالدین، تاریخ روزنامه‌نگاری ایرانیان و دیگر پارسی‌نویسان، تهران، ۱۳۷۹ش؛ «تقریر چهره‌نما»، قبالۀ تاریخ، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۸ش، تصویر ۱۴۶؛ چهره‌نما، اسکندریه / قاهره، شماره‌های مختلف؛ حکمت، قاهره، س ۱۳، شم‌ ۸۶؛ حکمت، علی، «آشنایی با جراید فارسی‌زبان برون‌مرزی» (میزگرد دوم)، یـاد، تهران، ۱۳۸۶ش، س ۲۱، شم‌ ۸۳؛ رابینو، ی. ل.، روزنامه‌های ایران، ترجمۀ جعفر خمامی‌زاده، تهران، ۱۳۸۰ش؛ سالنامۀ پارس، تهران، ۱۳۱۵ش، شم‌ ۱۱؛ سالنامۀ دنیا، تهران، ۱۳۲۷ش، س ۱؛ صدرهاشمی، محمد، تاریخ جراید و مجلات ایران، اصفهان، ۱۳۶۳ش؛ قاسملو، فرید، «چهره‌نما»، دانشنامۀ جهان اسلام، تهران، ۱۳۸۷ش، ج ۱۲؛ کهن، گوئل، تاریخ سانسور در مطبوعات ایران، تهران، ۱۳۶۲ش؛ محیط طباطبایی، محمد، تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران، تهران، ۱۳۶۶ش؛ موسوی عبادی، علی‌اصغر، «گلگشتی در روزنامۀ چهره‌نما» یاد، تهران، ۱۳۸۶ش، س ۲۲، شم‌ ۸۴؛ مهدی‌زاده، نعیمه، «چهره‌نمای فارسی در قاهره»، همان، ۱۳۸۶ش، س ۲۱، شم‌ ۸۳؛ میرزایی، محسن، «مطبـوعـات فارسی‌زبان در مصر»، ایران، تهران، ۱۳۸۵ش، س ۱۲، شم‌ ۳۵۰۸؛ «نامه‌های روزنامه‌نگاران به معاضد‌السلطنه»، آینده، تهران، ۱۳۷۲ش، س ۱۹، شم‌ ۷- ۹؛ وطن‌دوست، غلامرضا، «جایگاه روزنامۀ ثریا در میان جراید فارسی»، یاد، تهران، ۱۳۸۶ش، س ۲۱، شم‌ ۸۳؛ نیز:

 

Browne, E. G., The Press and Poetry of Modern Persia , Los Angeles, 1983.

 

اسماعیل شمس

 

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 517
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست