نویسنده (ها) :
زهرا زارعی
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 23 مهر 1398 تاریخچه مقاله
حالَتی، مصطفى عزمیزاده افندی (977-1040ق / 1570-1631م)، از شاعران و دانشمندان عثمانی. وی در استانبول به دنیا آمد. پدرش پیرمحمد عزمی افندی خود یکی از شاعران عثمانی و معلم سلطان مراد سوم بود (گیب، III / 221؛ EI2, III / 91; IA, V(1) / 125). حالتی از دوران کودکی علاقۀ فراوانی به کسب دانش داشت و نزد علمای بزرگی چون خواجه سعدالدین تحصیل علم کرد (EI2، نیز IA، همانجاها؛ دائرةالمعارف ... ، 7 / 273)، و تحت تأثیر همین استاد نخستین گامهای ترقی را بسیار سریع برداشت. او سپس مدرس مدرسۀ حاجة / خواجه خاتون شد (محبی، 4 / 390-391؛ نعیما، 3 / 73؛ گیب، همانجا) و در 1011ق / 1602م، به منصب قضای دمشق رسید و سالهای زیادی از عمر خود را در شهرهای بیتالمقدس، قاهره، بروسه، ادرنه و استانبول به همین شغل اشتغال داشـت (EI2، نیـز IA، همـانجاها؛ محبـی، 4 / 391؛ نیـز نک : گیب، III / 222). حالتی یکبار در 1032ق / 1623م قاضی عسگر آناطولی و بـار دیگر در 1037ق / 1627م قـاضی عسگر روم ایلـی شد (همو، نیز EI2، نعیما، دائرةالمعارف، همانجاها؛ شیخی، 1 / 74). حالتی علاوه بر قضاوت در سرودن شعر نیز توانا بود. وی به گفتۀ معاصرانش یکی از دانشمندترین شخصیتهای زمان خود بهشمار میآمد و کتابخانهای مشتمل بر حدود 4 هزار جلد کتاب داشت که بر تمامی آنها حاشیه نوشته بود (گیب، EI2، دائرةالمعارف، همانجاها؛ هامر پورگشتال، 3 / 1946). اگرچه حالتی را نمیتوان شاعری بزرگ شمرد، اما اشعارش از لحاظ شکل و محتوا از استحکام لازم برخوردار است؛ شهرت و مقامش در ادبیات ترکی مربوط به رباعیات او ست و به همین دلیل وی را با عمرخیام مقایسه کردهاند. وی علاوه بر اشعار ترکی و ترکی شرقی اشعاری به زبان فارسی و عربی هم سروده است (گیب، III / 223-224؛ محبی، 4 / 390؛ EI2, III / 91-92).
آثـار
از حالتی آثاری در نظم و نثر بر جای مانده که از آن جمله است:
الف ـ منظوم
1. دیوان، شامل قصیده، غزل و رباعی. برخی نسخههای دیوان وی فاقد رباعیات است. رباعیات حالتی (ح 600 تا 700 بیت) در کتاب مستقلی به نام رساله نیز به چاپ رسیده است (همان، III / 92؛ گیب، III / 224). 2. ساقی نامه، شامل 15 بخش (مقاله)، یک مقدمه و یک مؤخره که به تقلید از ساقینامههای حافظ و جامی سروده شده است (همو، EI2; III / 224-226، همانجا؛ ثریا، 2 / 104). 3. ترجمۀ مثنوی مهر و مشتری محمد عصار تبریزی (د ح 784ق / 1382م) که توسط پدرش آغاز شده و با مرگ وی ناتمام مانده بود. حالتی با افزودن 000‘1 بیت آن را به اتمام رسانید (گیب، III / 226؛ EI2, III / 91; IA, V / 126؛ دائرةالمعارف، 7 / 274).
ب ـ منثور
که بیشتر در زمینۀ فقه است، ازجمله: حاشیه بر المنار ابنملک، شرح بر الدر، حاشیه بر هدایه و مصباح، تعلیقات بر مفتاح و شرح بر مغنی اللبیب (ثریا، IA، همانجاها؛ سامی، 3 / 1916).
ج ـ منشآت
که مجموعهای است از نامههای حالتی به شخصیتهای مهم آن دوران. هرچند این نامهها به نثری ساده نگاشته شده، ولی دربرگیرندۀ مطالب بسیار و قابل توجهی دربارۀ وقایع و احوال و شخصیتهای زمان نویسندۀ آن است (IA، نعیما، ثریا، همانجاها؛ EI2, III / 92). حالتی در استانبول درگذشت و در حیاط مدرسهاش در محلۀ صوفیها (صوفیلر) به خاک سپرده شد (بروسهلی، 2 / 312؛ سامی، همانجا؛ EI2, III / 91).