آخرین بروز رسانی : شنبه 11
آبان 1398 تاریخچه مقاله
جَنْگَل، نَشْریّه، روزنامۀ سیاسی،
اجتماعی و فرهنگی به مدیریت و سردبیری حسین
کسمایی و غلامحسین کسمایی. این روزنامه به
صورت متناوب از ۱۹ شعبان ۱۳۳۵ق /
۱۱ ژوئن ۱۹۱۷م تا ۴ ربیعالآخر
۱۳۳۷ق / ۷ ژانویۀ
۱۹۱۹م در ۸ صفحۀ چاپ ژلاتینی،
و سپس چاپ سنگی، به خط نستعلیق و به عنوان ارگان جنبش جنگل (هیئت
اتحاد اسلام) در کَسما از توابع فومن گیلان انتشار مییافت.
نام کسانی مانند حسین کسمایی،
غلامحسین کسمایی، علی حبیبی، میرزا
محمد انشایی و اسماعیل دهقان، به عنوان مدیر و هدایتگـر
اصلی روزنـامۀ جنگل مطـرح شده است (نک : کسروی، ۸۱۳؛ نوزاد،
۱۰۰؛ فخرایی، سردار ... ، ۱۴۱؛
صدر هاشمی، ۲ / ۱۷۲؛ محیط،
۱۷۸؛ سرتیپپور، ۴۳)، هرچند تا شمارۀ
۱۴ روزنامه جز نام غلامحسین کسمایی و حسین
کسمایی، نام دیگری به چشم نمیخورد (نوزاد،
۹۹-۱۰۰)؛ شاید بتوان علت این پریشانی
را در آشفتگی موجود در شناسنامۀ روزنامه دانست. مثلاً در شمارۀ اول،
نام غلامحسین کسمایی به عنوان مدیر آمده، و اشارهای
به سردبیر نشده است. در شمارۀ دوم، غلامحسین کسمایی سردبیر روزنامه و به جای
او حسین کسمایی مدیر مسئول روزنامه شده، و اسم هر دو نفر
هم در شناسنامه آمده است و البته تا شمارۀ ۱۴ چنین است،
اما پس از این شماره، عنوان مدیر مسئول و سردبیر حذف شده، و نام
غلامحسین کسمایی مانند شمارۀ اول، صرفاً به
عنوان مدیر روزنامه آمده است. علت این تصمیم، کنارهگیری
حسین کسمایی از مدیریت روزنامه در همان شماره ذکر
شده است (س ۱، شم ۱۴، ص ۸؛ نیز نک : نوزاد،
همانجا). از این زمان تا آخرین شمارۀ سال دوم
روزنامه، تنها نامی که در همۀ شمارهها تحت عنوان مدیر روزنامه آمده، غلامحسین کسمایی
است. همین مسئله باعث شده است که برخی او را «مدیر مسلم
روزنامه» از آغاز تا پایان انتشار بدانند (نوزاد، همانجا)؛ اما نام سردبیر
روزنامه ذکر نشده است، و معلوم نیست که غلامحسین کسمایی این
سمت را داشته است یا کس دیگری. در میان نویسندگان نیز
جز نام حسین کسمایی (گاه به اختصار ح. ک)، غلامحسین کسمایی،
و الف. ل دهقان (اسماعیل دهقان)، کمتر نام دیگری دیده میشود
و بیشتر سرمقالهها و مقالهها بدون ذکر نام مؤلف چاپ شده است. ناگفته
نماند، نویسندگان و هیئت تحریریۀ جنگل را از
بهترین نویسندگان گیلک (نوزاد، ۹۹) و کانون روزنامهنگاران
خبرۀ گیلانی مانند حسین کسمایی، میرزا
محمد انشـایـی، اسمـاعیل دهقـان و علـی حبیبی
دانستهاند (نک : قربانی، ۱۰۵-۱۰۷).
دستاندرکاران جنگل عبارت بودند از:
۱. حسین کسمایی،
که نقش مهمی در راهبری روزنامه داشت (کسروی، همانجا) و محتوای
جنگل نیز تأثیرگذاری بالای او را در جهتگیری
مقالات و سایر نوشتهها نشان میداد. او از شخصیتهای بزرگ
انقلاب مشروطه بود و سابقۀ تحصیل و اقامت در نجف، قفقاز و اروپا را داشت؛ همچنین از
مؤسسان کمیتۀ ستار گیلان و جزو فاتحان تهران بهشمار میرفت که مدتی
نیز روزنامۀ وقت را منتشر میکرد (ملکزاده، ۵ / ۱۴۸؛
صدر هاشمی، ۳ / ۳۳۴؛ نیکویه، ۳ /
۳۵۵-۳۵۹). وی با ادبیات فارسی
و عربی و نیز با فرهنگ غربی آشنایی داشت (همانجا) و
به لحاظ فکری، به حزب دموکرات گرایش داشت (یقیکیان،
۱۱۱-۱۱۲). پیدا ست که وجود چنین
فردی در رأس روزنامه در شمارههای نخستین باعث شد که جنگل از
جهت کیفیت و محتوا با روزنامههای بزرگ آن زمان برابری
کند.
۲. غلامحسین کسمایی
(نویدی)، برادرزادۀ احمد کسمایی (شایسته، ۳۰) که بیشتر
سرمقالهها توسط او نوشته میشد.
۳. علی حبیبی،
که ظاهراً خط نستعلیق جنگل متعلق به او بود (قربانی،
۱۰۷). وی مدیریت روزنامۀ اتفاق رشت را
در ۱۳۲۷ق / ۱۹۰۹م به عهده داشت
(صدر هاشمی، ۱ / ۵۳-۵۴؛ قربانی،
۱۰۷-۱۰۸) و از روزنامهنگاران با سابقۀ گیلان
بهشمار میرفت (همانجا).
۴. میرزا محمد انشایی،
که از همکاران قدیمی میرزا کوچک خان بود و مدتی هم روزنامۀ حقایق
را منتشر میکرد (صدر هاشمی، ۱ / ۲۲۲،
۲ / ۱۷۸).
۵. اسماعیل دهقان، از
روزنامهنگاران جوان گیلانی بود که در دورۀ جمهوری
گیلان به مقام سردبیری روزنامۀ جنگل ارگان کمیتـۀ
انقلاب سـرخ رسید (جنگل، س ۲، شم ۱، ص ۱؛ نیـز نک
: واهانیان، «روزنامه ... »، ۱۳۸،
۱۳۹).
نحوۀ حضور، نقش و
سهم افراد یادشده در انتشار مطالب روزنامه چندان روشن نیست. هرچند میرزا
کوچک خان نیز جز نوشتاری کوتاه (س ۱، شم ۲۴، ص
۷) مطلب دیگری در روزنامه ننوشته است، ولی ارزشها و روشهای
حاکم بر روزنامۀ جنگل متأثر از دیدگاه او و هیئت مدیرۀ اتحاد
اسلام بوده است (رواسانی، ۳۸-۳۹)، و نویسندگان
جنگل هم روزنامۀ خود را «زبان هیئت و افراد جنگلی» میخواندند (س
۱، شم ۵، ص ۱).
ادوار انتشار جنگل
دورۀ اول
شمارۀ اول روزنامۀ جنگل
در ۱۹ شعبان ۱۳۳۵، ۱۰ روز پس از
سقوط کابینۀ وثوقالدوله منتشر شد (واهانیان، «نگاهی ... »،
۱۵۶). از این زمان تا بازگشت مجدد وثوقالدوله به قدرت در
شوال ۱۳۳۶ / ژوئیۀ
۱۹۱۸، دورهای از حکومت کابینههای
متمایل به حزب دموکرات (علاءالسلطنه، مستوفیالممالک و صمصامالسلطنه)
آغاز شد. در طول این یک سال و بهویژه، پس از انقلاب روسیه
(اکتبر ۱۹۱۷ / محرم ۱۳۳۶) فعالیت
حـزب دموکرات رونق یافت (نک : واهانیان، همانجا؛ بهار، ۱ /
۲۴-۲۸)، و روزنامههایی مانند نوبهار، زبان
آزاد، خورشید و ... در تهران انتشار یافتند. چاپ جنگل، بر بستر چنین
شرایطی، صورت گرفت و جنگلیها هم در شمارۀ اول روزنامه
(ص ۱-۳) به وضوح حمایت خود را از کابینۀ حاکم
اعلام کردند. فضای نسبتاً باز سیاسی حاکم بر تهران، باعث شد میرزا
کوچک خان به موازات فعالیت نظامی، کار فرهنگی و سیاسی
را هم سرلوحۀ برنامۀ خود قرار دهد و دقیقاً یک سال و دو ماه پس از آغاز نهضت جنگل
در شوال ۱۳۳۳ / اوت ۱۹۱۵ (واهانیان،
همانجا) انتشار روزنامۀ جنگل را آغاز کند؛ از اینرو، سال اول جنگل را میتوان مهمترین
منبع دورۀ دوم فعالیت میرزا کوچک خان و هیئت اتحاد اسلام دانست.
این دوره از حیات روزنامه، پس از انتشار ۳۱ شماره، در
۱۷ شعبان ۱۳۳۶ق / ۲۹ مۀ
۱۹۱۷م و تقریباً همزمان با پیدایش
اختلاف در میان دموکراتها، افول قدرت آنان و قدرتیابی دوبارۀ جناح
وابسته به انگلستان در تهران (واهانیان، همانجا؛ نیز نک : کسروی،
۷۸۶؛ بهار، ۱ / ۲۸-۲۹) و اندکی
پیش از حمله به جنگل، در رمضان ۱۳۳۶ / ژوئن
۱۹۱۷ (جنگلی، ۹۴) متوقف شد.
دورۀ دوم
سال دوم روزنامۀ جنگل در
۲۶ شوال ۱۳۳۶ و ۷۰ روز پس از
توقف انتشار سال اول، آغاز شد. علت این وقفه، پیشامد حملۀ انگلیسیها
به گیلان و رویارویی نظامی جنگلیها با آنان
بود که پس از دو ماه نهایتاً با امضای قرارداد صلح میان دو طرف
خاتمه یافت (س ۲، شم ۱، ص ۱-۴، شم ۲، ص
۳-۵؛ نیز نک : واهانیان، «نگاهی»،
۱۵۷، ۱۵۹). پس از این واقعه، چاپ
روزنامه مجدداً درکسما شروع شد و از شمارۀ سوم به رشت انتقال یافت (نک
: شم ۳، ص ۲۱؛ نیز واهانیان، همان،
۱۵۷). سال دوم روزنامه در حـدود ۶ مـاه (شـوال
۱۳۳۶ ـ ربیعالآخـر ۱۳۳۷ /
ژوئیۀ ۱۹۱۸- ژانویۀ
۱۹۱۹) به طول انجامید. در این مدت، تنها
۴ شماره منتشر شد. اما برخی محققان شمارۀ ۳
روزنامه را که ورقۀ فوقالعادهای بود، شمارهای مستقل نمیدانند و سال
دوم را فقط شامل ۳ شماره میپندارند (همانجا). هرچند در شمارۀ
۴ وعدۀ امیدوارکنندۀ «جنگل باقی است»، داده شد؛ ولی چاپ روزنامه بهعلت بروز
اختلاف و دودستگی در میان جنگلیها در این شماره متوقف گردید
(همو، ۱۵۷-۱۵۸).
دورۀ سوم [چهارم]
برخی انتشار روزنامۀ جنگل
را به ۳۱ شمارۀ سال اول و ۴ شمارۀ سال دوم محدود کرده، و انتشار شمارهای پس از آن را بعید
دانستهاند (فخرایی، سردار، ۱۴۸؛ نوزاد،
۱۰۲)؛ اما کسان دیگری (گیلک،
۲۹۵، ۳۰۸-۳۱۱؛ یقیکیان،
۱۲۹-۱۳۰) به مندرجات چند شمارۀ سال
سوم [چهارم] روزنامه هم اشاره کردهاند. صدر هاشمی نیز انتشار جنگل را
تا اوایل ذیقعدۀ ۱۳۳۸، مسلم دانسته است (۲ /
۱۷۲). شمارههای نویافتۀ سال سوم
[چهارم] جنگل (واهانیان، «روزنامه»،
۱۳۲-۱۴۷) هرچند صحت نوشتۀ صدر
هاشمی و دیگر نویسندگان را تأیید میکند، ولی
باید گفت که این دوره از جنگل از جهات صوری و محتوایی
کاملاً با دو دورۀ پیشین متفاوت است و تشابه این دو، تنها در یکسان
بودن عنوان جنگل در هر دو آنها ست. این دوره از جنگل یک ماه پس از تشکیل
جمهوری گیلان، در ۱۴ شوال ۱۳۳۸ق
/ ۱۰ تیر ۱۲۹۹ش انتشار یافت و
چون جنگل در سال سوم (شعبان ۱۳۳۷ تا شعبان
۱۳۳۸) منتشر نشده بود، در سرلوحۀ آن سال چهارم
قرار داده شد.
سال سوم [چهارم] جنگل شامل ۴
شماره است و چاپ آن در ذیقعدۀ ۱۳۳۸ق / ۲۸ تیر
۱۲۹۹ش متوقف شده است. در این ۴ شماره مدیر
و سردبیر سابق روزنامه یعنی غلامحسین کسمایی
کنار رفته، و جای او را اسماعیل دهقان گرفته، و روزنامه هم تغییرات
شکلی و محتوایی یافته است. روزنامه ارگان انقلاب سرخ شده،
و شعار محوری سابق یعنی: «روزنامه فقط نگاهبان حقوق ایرانیان
و منور افکار اسلامیان است»، کنار گذاشته شده است. با آنکه، این
روزنامه ناشر افکار کمیتۀ انقلاب سرخ و ارگان حکومت جمهوری شوروی ایران به رهبری
میرزا کوچک خان جنگلی بود، ولی محتوای آن هیچ
همخوانی با افکار میرزا کوچک خان ندارد. بنابراین، با توجه به
تفاوت شکلی و محتوایی این دوره از جنگل با دو دورۀ پیشین،
نمیتوان آن را ادامۀ روزنامۀ جنگل دانست. از این نظر، دیدگاه کسانی که از دو روزنامۀ جنگل،
یکی ارگان هیئت اتحاد اسلام (۱۳۳۵ق /
۱۹۱۷م)، و دیگری ارگان کمیتۀ
انقلاب سرخ (۱۳۳۸ق / ۱۹۲۰م) سخن
میگویند، صحیحتر است (فخرایی، گیلان در
گذرگاه ... ، ۳۲۱، ۳۲۲؛ نیز نک :
واهانیان، همان، ۱۳۹-۱۴۷). بدین
ترتیب، میتوان دورۀ سوم [چهارم] جنگل را عملاً سال اول جنگلِ ارگان کمیتۀ
انقلاب سرخ نامید و روزنامۀ واقعی جنگل را صرفاً شامل دو دورۀ اول و دوم
دانست. اینک در دنبالۀ این مقاله هرجا سخن از جنگل گفته میشود، منظور دورۀ اول و
دوم روزنامه است.
ترتیب انتشار
هرچند برخی جنگل را هفتهنامه
خوانده (برزین، ۱۴۹)، و از انتشار یک شماره از آن
در هفته خبر دادهاند (فخرایی، سردار، ۱۴۱)، ولی
جنگلیها نشریۀ خود را «روزنامه» نامیده، و در صورت امکان وعدۀ
انتشار چند شماره در هفته را دادهانـد (س ۱، شم ۱، ص ۱). در
شـمـارۀ دوم وعـدۀ انتشـار دو شماره در هفته داده شد (س ۱، شم ۲، ص ۱)،
ولی نه تنها چنین وعدهای تحقق نیافت، بلکه شمارۀ
۳ با ۱۰ روز تأخیر چاپ شد. از اینرو، جنگل از
خوانندگان عذرخواهی کرد و قول انتشـار یـک شـمـاره در هفتـه را داد (س
۱، شم ۳، ص ۸). این وعده باز هم وفا نشد و میان
شمارههای ۴ و ۵، ۱۹ روز فاصله افتاد (نک : س
۱، شم ۴، ص ۱، شم ۵، ص ۱). در شمارۀ
۶ (س ۱، ص ۱)، از انتشار ۴ شماره در ماه خبر داده شد. بر
این اساس، تا پایان سال اول (۱۷ شعبان
۱۳۳۶) حداقل میبایست ۴۰ شماره
منتشر میشد، ولی بیشتر از ۲۵ شماره انتشار نیافت
و وعدۀ صاحبان جنگل متحقق نشد. علت این بینظمی در انتشار
شمارههای مختلف جنگل، نواقص مطبعه، کمبود لوازم تحریر، فقدان وسایل
نشر و گاه مشکلات ناشی از آب و هوای منطقه بود (س ۱، شم
۱۵، ص ۷، شم ۲۰، ص ۲). ترتیب انتشار
در سال دوم روزنامه بدتر شد و در طول ۶ ماه تنها ۴ شماره، که یکی
هم ورقهای فوقالعاده بود، منتشر شد. انتشار روزنامه با چاپ سنگی گویای
عدم برخورداری جنگلیها از امکانات کافی چاپ و نشر بود (نک :
واهانیان، «نگاهی»، ۱۵۷؛ کهن، ۲ /
۷۴۰).
مشخصات روزنامه
روزنامۀ جنگل در
۸ صفحه، دو ستون، به قطع ۲۲×۳۵ سانتیمتر
(نوزاد، ۹۹) منتشر میشد. تا شمارۀ ۲ سال
دوم وضع چنین بود، اما از شمارۀ ۳ و پس از انتقال ادارۀ
روزنامه به رشت، چاپ روزنامه از سنگی به سربی تغییر یافت
و شمارۀ صفحات هم از ۸ به ۴ کاهش پیدا کرد (س ۲، شم ۳،
ص ۱). تاریخ انتشار روزنامه برخلاف بسیاری از روزنامههای
آن دوره تنها مطابق تقویم قمری آمده است. در سال دوم نیز شمارۀ اول و
دوم همانند سال اول بود، ولی از شمارۀ ۳ تغییرات بسیاری
در شکل روزنامه پدید آمد (واهانیان، همان، ۱۵۷).
زبان روزنامه فارسی بود و جز برخی اشعار که به زبان گیلکی
چاپ میشد، سایر مطالب به فارسی نوشته میشد.
توزیع و پخش
جنگل در چاپخانۀ کسما، مرکز
اتحاد اسلام چاپ و منتشر میگردید (صبوری،
۵۲-۵۳) و از طریق پست به رشت انتقال مییافت
و از آنجا نیز به مشترکین روزنامه در شهرهـای مختلف ارسال میشد
(س ۱، شم ۲، ص ۸، شم ۱۴، ص ۷۰). توزیع
روزنامه به صورت دستی هم انجام میگرفت (س ۱، شم ۲، ص
۸). این وضع تا شمارۀ ۳، سال دوم که چاپخانه به شهر رشت انتقال یافت، ادامه داشت
(واهانیان، همان، ۱۵۷- ۱۵۸). محدودیتهای
سیاسی و اداری موجود بر سر راه توزیع آزاد روزنامه، باعث
شده بود که جنگل همواره با مشکلات مالی مواجه باشد و دستاندرکاران آن بارها
از مشترکان خواستار پرداخت سریعتر آبونمان و دریافت قبض شوند (س
۱، شم ۲، ص ۸، شم ۱۸، ص ۶).
از تیراژ روزنامه اطلاعی در
دست نیست، ولی با توجه به مشکلات موجود از جمله سنگی چاپ شدن
آن، نباید زیاد بوده باشد. ظاهراً برخی از شمارههای جنگل
پس از انتشار نایاب میشد؛ زیرا در یک اعلان رسمی،
از مردم درخواست شده بود که در صورت در اختیار داشتن شمارههای
۴ و ۵ روزنامه، آنها را در قبال دریافت مبلغی چند برابر قیمت
فروش، تحویل دفتر روزنامه دهند (س ۱، شم ۲۶، ص ۸).
بخشهای مختلف روزنامۀ جنگل
جنگل همچون روزنامههای حرفهای
آن دوره شامل بخشها و ستونهای متعددی بود که به مهمترین آنها
اشاره میشود:
۱. سرمقاله
مهمترین بخش روزنامۀ جنگل،
سرمقالههای آن است. این سرمقالهها حداقل ۲ صفحۀ
روزنامه و گاه ۷ صفحه از ۸ صفحۀ آن را به خود اختصاص میدادند
(س ۱، شم ۱۰، ص ۱-۷). با یک آمارگیری
ساده روشن میشود که از مجموع ۲۴۸ صفحۀ سال
اول روزنامه، بیش از ۱۲۵ صفحه یعنی نصف حجم کلی
آن، شامل سرمقالهها بوده است. این امر نشاندهندۀ اهمیت
بنیادین سرمقاله در روزنامۀ جنگل و تلاش جنگلیها برای
ابراز مواضع خود به شکل تحلیلی است.
۲. مقاله
برخلاف سرمقالهها که موضوع آنها سیاست
روز بـود، مقـالههای جنگل بیشتر به موضوعات بنیادین سیاست
(نک : مقـالۀ «دولت یعنی چـه؟»، شم ۲۷، ص ۴-۵)،
فلسفـۀ اخـلاق (شم ۱۶، ص ۴-۷)، نقد خلقیات ایرانی
(شم ۲۰، ص ۶، شم ۲۹، ص ۴-۶) و تاریخ
(شم ۸، ص ۵) پرداخته، و بر مسائلی چون لزوم تشکیل دولت
دموکراتیک، مستقل و ملی با استناد به فلسفۀ تاریخ،
اخلاق و حتى ملتها تأکید کرده، و بیسوادی، غفلت، سستی و
اختلاف داخلی میان ایرانیان را موانع پیشرفت کشور
خـوانده است. بـرخی مقـالات با عنوان اصلی (شم ۲۷، ص
۴)، و برخی بدون عنوان، و با نام «مقالات وارده» چاپ شده است (شم
۲۴، ص ۸) و تقریباً بیشتر مقالهها فاقد نام نویسنده
هستند.
۳. مکتوب
سومین بخش روزنامه، مکتوبهای
محلی یا نامههای وارده به روزنامه هستند که گاه گاه و حداقل در
۹ شمارۀ جنگل چاپ شدهاند. بیشتر این مکتوبها از مناطق همجوار
کسمـا، مـانند رشـت (س ۱، شم ۱۳، ص ۴)، سیـاهکل (س
۱، شم ۲۲، ص ۶)، لاهیجـان (شم ۱۴، ص
۴)، و گاه از مناطق دوردستی مـانند کـرمـان (س ۱، شم ۱۵،
ص ۵) ارسـال شـدهاند. مـوضوع بیشتر آنها انتقاد از وضع شهر محل زندگی
نویسندۀ مکتوب (س ۱، شم ۱۴، ص ۵، شم ۱۵، ص
۵، شم ۲۲، ص ۶) و گاه اشاره به تجاوزات روسیه و
انگلیس به ایران و نقد سیاست رسمی دولت و دولتمردان در
قبال این موضوع و دفاع از عملکرد جنگلیها بود (س ۱، شم
۱، ص ۳، شم ۱۱، ص ۵، شم ۱۲، ص
۴).
۴. ادبیات
یکی از بخشهای تقریباً
ثابت روزنامۀ جنگل (به استثنای شمارههای ۵، ۱۵،
۱۶، ۲۴، ۳۱)، ستون ادبیات با محوریت
شعر بود. این ستون حتى در سال دوم، که ساختار محتوایی و صوری
جنگل دگرگون شده بود، هم ادامه یافت (بـرای نمونـه، نک : س ۱،
شم ۱، ص ۸، شم ۳، ص ۵، شم ۴، ص ۶، س
۲، شم ۲، ص ۸). شاید بتوان علت اصلی رونق ادبیات
در روزنامۀ جنگل را به حضور شاعرانی مانند حسین کسمایی
(فخرایی، گزیده ... ، ۳۸-۴۱) و اسماعیل
دهقان (همو، گیلان در قلمرو ... ،
۱۵۴-۱۵۶) مربوط دانست. بیشتر اشعار
روزنامه به زبان فارسی است و در برخی شمارهها (۱۳،
۱۸، ۱۹، ۲۷) نیز اشعاری به زبان
گیلکی چاپ شده است. این اشعار به گویش رشتی و غرب گیلان
سروده شده و عموماً فاقد ترجمۀ فارسی است (مهرداد، ۸۰، ۸۳).
در برخی شمارهها، اشعاری
از شاعران بزرگی چون دهخدا (س ۱، شم ۳، ص ۵) و اشرفالدین
گیلانی (س ۱، شم ۶، ص ۵) درج شده است، اما بیشتر
اشعار بدون ذکر نام شاعر و گاه با آوردن مشخصات کلی او (نک : س ۱، شم
۸، ص ۶، مثلاً «ترانۀ صلح سرودۀ یک شاعر جوان گیلان») چاپ شده است. محتوای اشعار
روزنامه کاملاً همسو با محتوای سرمقالهها، مقالهها و مکتوبات بوده و در
آنها به نقد موضوعاتی مانند سیاست انگلیس و انگلـوفیلهای
حـاکم در ایـران (س ۱، شم ۱۳، ص ۵، شم
۱۸، ص ۷، شم ۱۹، ص ۸)؛ خلقیـات ایرانـی
(س ۱، شم ۱، ص ۸، شم ۱۲، ص ۷) و استقبـال
از سقـوط دولت تـزاری (س ۱، شم ۸، ص ۶) پرداخته شده است.
۵. اخبار
هرچند جنگل ارگان گروهی مسلح و
انقلابیِ در حال جنگ با مخالفان خود بود، ولی برخلاف روزنامههای
همانند خود، کمتر صبغۀ خبری داشت. در برخی شمارهها، اخبار محلی و گاه اخبار
تهران (س ۱، شم ۳۱، ص ۶- ۸) و دیگر
شهرستانها (س ۱، شم ۳۰، ص ۶-۷) چاپ میشد. بیشترین
اخبار جنگل دربارۀ رخدادهای جنگ جهانی اول بود (س ۱، شم ۳، ص
۱-۳).
اخبار به شکل «راپورت واصله» (س
۱، شم ۱، ص ۷)، «سواد مکتوب تلگرافی» (س ۱، شم
۳، ص ۳)، «اخبار خارجه» (س ۱، شم ۴، ص ۴-۵)،
«مکتـوب اهـالـی» (س ۱، شم ۱۴، ص ۴-۶)، و
«اخبار شهری» (س۱، شم ۱۵، ص ۵، شم
۱۷، ص ۵) در روزنامه انعکاس مییافت. منابع مهم
اخبار روزنامه، وقایعنگارهای هوادار هیئت اتحاد اسلام در شهرهای
مختلف (س ۱، شم ۱، ص ۳-۷، شم ۳، ص
۴-۵)؛ روزنامههای داخلی اعم از تهران و شهرستانها
(س۱، شم ۲۳، ص ۸، شم ۲۹، ص
۳-۴) و روزنامههای خارجی (س ۱، شم
۱۹، ص ۶، شم ۲۲، ص ۵) بودند.
۶. چرند و پرند
متون «چرند و پرند» جنگل به تقلید
از «چرند و پرند» دهخدا در روزنامۀ صور اسرافیل (ه م) (۱۳۲۵ق /
۱۹۰۷م) نوشته میشد (کهن، ۲ /
۷۴۰). «چرند و پرند» نوعی طنز سیاسی بود و بیشتر
اوقات در صفحۀ آخر روزنامه میآمد و موضوع اصلی آن، نقد عملکرد وزرا و رجال
هوادار سیاست انگلیس و حامیان انگلیسی آنان به شیوهای
تند و هجوآمیز بود (نک : س ۱، شم ۱۲، ص ۸، شم
۱۳، ص ۸، شم ۱۵، ص ۸، شم ۲۸، ص
۷). در بـرخـی شمـارهها از عنـوانهایی مانند «دری
وری» (س ۱، شم ۴، ص ۷، شم ۷، ص ۶)، «پریشان
گفتن» (س ۱، شم ۹، ص ۸) و «چند لغت از فرهنگ» (س ۱، شم
۶، ص ۸) به جای «چرند و پرند» استفاده میشد که بهرغم
تفاوت عنوانها، محتوای آنها شبیه «چرند و پرند» بود.
۷. پاورقی
از دیگر ستونهای جنگل که با
تأخیر و از شمارۀ ۱۹ به آن اضافه شد، پاورقی است. موضوع پاورقیها
به ترتیب، تاریخچۀ تحولات ایران از مشروطه تا جنگ جهانی اول، نقد سیاستمداران
ایرانی (س ۱، شم ۱۹، ص ۲-۷)، نقد سیاست
دولت تزاری روسیـه در ایـران (س ۱، شم ۲۲، ص
۲-۶، شم ۲۳، ص ۲-۷)، تقدیـر از مـواضع
نـهضت جنگـل (س ۱، شم ۲۴، ص ۲-۶) و آمـوزش شیـوۀ کاشت،
داشت و بـرداشت سیبزمینی (س ۱، شم ۲۸، ص
۲-۷، شم ۲۹، ص ۳-۸) بود. برخی پاورقی
اخیر را نشان توجه جنگلیها به طبقۀ کشاورز و
محروم جامعه دانستهاند (کهن، همانجا). به نظر میرسد که در این
۴ پاورقی مواضع جنگلیها در حوزههای سیاست داخلی،
سیاست خارجی، مذهب و اقتصاد آمده، و آنان را گروهی مشروطهخواه،
ایراندوست، طرفدار مذهب، حامی عدالت و مخالف بیگانه نشان داده
است (کهن، ۲ / ۷۳۸-۷۴۰).
۸. توضیح
موضوع این ستون، نقد و تکذیب
مندرجات روزنامهها، نوشتهها و گفتوگوهای افراد حقیقی و حقوقی
دربارۀ روزنامۀ جنگل و هیئت اتحـاد اسلام بود (نک : س ۱، شم
۱۸، ص ۶، شم ۲۳، ص ۸) و گاه با عنوان تکذیب
(س ۱، شم ۱۶، ص ۷)، اخطار (س ۱، شم
۲۴، ص ۷) و گاه بدون هیچ کدام از این عنوانها و
صرفاً با نام جنگل (س ۱، شم ۶، ص ۵) چاپ میشد.
۹. تقریظ
محور این ستون تبریک انتشار
روزنامههای همفکر جنگل و نوشتههای آنان بود (س ۱، شم
۲۰، ص ۷، شم ۲۲، ص ۷) کـه گاه به شکل «تقدیم
تشکر» (س ۱، شم ۸، ص ۴) نیز درج میگردید.
۱۰. اعتذار
موضوع این بخش، عذرخواهی
کارکنان روزنامه از تأخیر در چاپ مطالب و مواردی نظیر ارتباط کم
با مردم بود (س ۱، شم ۲، ص ۵، شم ۳، ص ۸).
۱۱. اعلان
ستون دیگر جنگل، اعلان یا
آگهی است که بیشتر، شـامل نحوۀ اشتـراک روزنـامه (س ۱، شم
۲، ص ۸)، بیـانیههای میـرزا کوچک خان و هیئت
اتحاد اسلام (س ۱، شم ۶، ص ۸، شم ۷، ص ۸، شم
۲۹، ص ۸)، آگهیهای پستی (س ۱، شم
۱۴، ص ۷)، آگهیهای املاک (س ۱، شم
۲۵، ص ۶) و آگهی طبابت (س ۱، شم ۲۶، ص
۸) بودند. آگهیهای روزنامه کمتر صبغۀ تجاری
داشتند و بیشتر در راستای سیاستها و برنامههای راهبردی
روزنامه و نهضت جنگل بودند؛ البته، در روزنامۀ جنگل وعدۀ
انتشار کاریکاتور هم داده شده بود، ولی هرگز به مرحلۀ اجرا
نرسید (س ۱، شم ۳، ص ۸).
شیوۀ بیان و
نثر روزنامه
جنگل به زبانی ساده، روان و عاری
از پیچیدگی و ابهام نوشته میشد و در بیشتر شمارهها
نیز بر این اصل تأکید میگردید (س ۱، شم
۱۹، ص ۲؛ نیز نک : نوزاد، ۹۹). در نثر جنگل،
اصطلاحات نامأنوس فرنگی، عربی و حتى فارسی هم مورد استفاده قرار
نمیگرفت. نویسندگان جنگل از ستایشهای تملقآمیز و
اغراقگونه دربارۀ رجال محبوب خود، خودداری میکردند، ولی نسبت به
مخالفان سیاسی موضعی بسیار انتقادی و تهاجمی
داشتند و گاه با شیوهای هجوآمیز و خـارج از نزاکت، به آنان
حمله میکردند (نک : س ۱، شم ۲۱، ص ۵). از آنجایی
که جنگل به دور از قواعد و قوانین سانسور دولتی چاپ میشد، نثر
آن نمونۀ یک نثر آزاد در حوزۀ ادبیـات سیاسی و نقد سیاسـی ـ اجتماعی
بود (نک : قربانی، ۱۰۶).
تحلیل محتوای جنگل
روزنامۀ جنگل، «زبان هیئت
و افراد جنگلی» بـود (س ۱، شم ۵، ص ۱) و در بیشتـر
شمـارههای خود تلگرافها و اعلامیههای هیئت اتحاد اسلام
(س ۱، شم ۱، ص ۲-۳، شم ۱۰، ص ۷، شم
۱۸، ص ۵، شم ۳۰، ص ۷) و شـخـص مـیـرزا
کوچک خان (س ۱، شم ۲۴، ص ۷) را انعکاس میداد. در
تمامی بخشهای یازدهگانۀ روزنامه هم به شیوهای
هماهنگ و به دور از تناقض، دیدگاههای جنگلیها تبلیغ میشد
و حتى متناسب با دگرگونیها و تغییر مواضع میرزا کوچک و یارانش
محتوای روزنـامه نیز دگرگـون میشد (نک : س ۲، شم
۱ و ۲). هرچند در بیشتر بخشهای روزنامه، مواضع جنگل تشریح
شده است، ولی سرمقالهها را باید بهترین بخش برای تحلیل
محتوای روزنامه شمرد. از جهت سیاست داخلی، جنگل در ابتدا مواضع
آرام و معتدلی داشت و همصدا با روزنامههای حزب دموکرات در تهران و سیاسیون
مستقل، خواستار برگزاری انتخابات مجلس چهـارم و تغییر رئیسـان
و حاکمان گذشته بود (س ۱، شم ۱، ص ۱-۲).
این روزنامه از کابینههای
حاکم متمایل به دموکرات در فاصلۀ شعبان
۱۳۳۵ تا شوال ۱۳۳۶ به استثنای
کابینۀ عینالدوله (صفر ـ ربیعالآخر ۱۳۳۶)
حمایت میکرد (س ۱، شم ۱۹، ص ۱-۶، شم
۱۷، ص ۳-۴). همزمان با این حمایت، جنگل به
آن گروه از رجال و دولتمردان که حامی انگلیس بودند، به شدت حمله میکرد
(نک : س ۱، شم ۱۷، ص ۳-۴).
با وجود نگاه انتقادی جنگل نسبت
به وضع موجود، نویسندگان روزنامه تا شمارۀ
۳۰ (۲۰ رجب ۱۳۳۶) از احمدشاه
حمـایت میکردند و حتى خود را فدایی او میدانستند
(س ۱، شم ۲۷، ص ۱) و سکوت او را به علت عدم اطلاع از
فساد اطرافیانش میپنداشتند (همانجا). با جدی شدن حملۀ انگلیس
به جنبش میرزا کوچک، روزنامۀ جنگل از دیدگاه گذشتۀ خود دربارۀ شاه فاصله گرفت و به تندی به او حمله کرد و نوکر انگلیسیاش
خواند (س ۱، شم ۳۰، ص ۲-۵). با اینهمه،
جنگل همچنان به سیاست اصلی خـود مبنی بر دفاع از استقلال و هویت
ملی ادامه داد (س ۱، شم ۳۰، ص ۱-۵، شم
۳۱، ص ۱-۶)، سیاستی که از ابتدای
انتشار، سرلـوحۀ آن بـود (س ۱، شم ۱، ص ۱-۲). جنگلْ تجـزیـهطلبی
را اتهامی واهی، سنگین و ساخته و پرداختۀ کانونهای
فساد وابسته بـه انگلیس میپنـداشت (شم ۵، ص ۲-۵،
شم ۲۸، ص ۱-۲)؛ حتى زمانی که مساواتیهای
قفقاز دولت مستقلی با نام آذربایجان تشکیل دادند، جنگل به آنان
حمله کرد و آن ناحیه را پارۀ تن ایران دانست (س ۱، شم ۲۴، ص
۱-۵) این نشریه در سال دوم که پس از جنگهای میرزا
کوچک با انگلیس منتشر گردید، مجدداً در حفظ استقلال مملکت، تحکیم
مبانی مشروطه و استحکام سلطنت تأکید کرد (س ۲، شم ۲، ص
۱-۲، شم ۴، ص ۱).
جنگل بهرغم حمایت از سیاست
میرزا کوچک خان و جنگلیها در حفظ مرکزیت ایران (کمرهای،
۲ / ۸۵۲)، مرکزیتِ در سایۀ انگلیس
را قبول نداشت و دولتمردانی مانند عینالدوله و وثوقالدوله را که تحت
حمایت انگلیسیها بودند، نه تنها مایۀ حفظ مرکزیت
و استقلال ایران نمیدانست، بلکه آنان را نابودکنندۀ
استقلال و تمامیت ارضی ایران میپنداشت (س ۱، شم
۳۰، ص ۱-۵، شم ۱۷، ص ۱-۶، شم
۳۱، ص ۱-۶).
در حوزۀ سیاست
خارجی، جنگل به تبعیت از نهضت میرزا کوچک خان که فلسفۀ تأسیس
آن، ضدیت با روسیه بود (گیلک، ۱۳۲)، در ابتدا
با دولت تزاری روسیه و تهاجم آن به ایران مخالفت کرد. پس از آن
هم به رغم استقبال از سقوط دولت تزاری و تشکیل حکومت موقت کرنسکی،
در برابر آن موضع انتقادی گرفت (س ۱، شم ۱۱، ص
۱-۴، شم ۱۵، ص ۱-۵). جنگل با وجود آنکه
انقلاب روسیه را بشارتی از شمال میپنداشت (س ۱، شم
۹، ص ۲)، ولی باز در برابر آن با احتیاط برخورد میکرد
(س ۱، شم ۲۳، ص ۱-۷) با این همه، پس از
انقلاب اکتبر، لبۀ تیغ انتقاد جنگلیها متوجه انگلستان شد. از نظر جنگل، انگلیس
عامل اصلی بدبختی و عقب افتادگی ایران، فساد و ناامنی
و ایجـاد اختلاف میـان طبقـات مـردم بود (س ۱، شم
۲۶، ص ۱-۵؛ شم ۲۹، ص ۱-۶). جنگل
حتى خواستار مجازات و نابودی همۀ هواداران انگلیس به عنوان
ابزار خیانت این کشور در ایران بود (س ۱، شم
۱۷، ص ۱-۵، شم ۲۱، ص ۱-۶).
سیاست جنگل در برابر جنگ جهانی
اول از همان ابتدا حمایت از اصل بیطرفی بود (س ۱، شم
۱، ص ۲-۶). با این همه، در برخی شمارهها تمایل
درونی نویسندگان روزنامه به عثمانی و آلمان آشکـار میشـد
(س ۱، شم ۱، ص ۲-۷، شم ۸، ص ۱-۳).
هرچند نهضت جنگل در دیدگاه عمومی آن زمان متهم به برخورداری از
حمایت آلمان و عثمانی و تشکیلات اتحاد اسلام بود (دنسترویل،
۷۹؛ گیلک، ۱۳۴)، ولی روزنامۀ جنگل
تلاش داشت تا نشان دهد حمایت از این دو کشور تا زمانی است که
آنان به استقلال و تمامیت ارضی ایران ضربه نزنند و اگر قصد
تجاوز داشته باشند، هیچ تفاوتی با روسیه و انگلیس ندارند
(س ۱، شم ۳، ص ۲، شم ۲۸، ص ۱-۴). به
عبارت دیگر آنان حمایت از اتحاد اسلام را به معنای ترک «وظایف
ایرانیت» نمیدانستند (رواسانی، ص
۳۹-۴۰). به نظر میرسد که سیاست جنگل در
برابر عثمانی و آلمان حتى از روزنامههای حامی این دو
کشور در تهران مانند شورى، محور انقلاب و ... هم ملایمتر بود و برخلاف این
روزنامهها که در آرزوی پیروزی آلمان و عثمانی بودند،
جنگل سعی داشت، نشان دهد که این پیروزی نمیتواند
چندـان هم مایـۀ خوشحالی باشد (س ۱، شم ۳، ص ۱-۲، شم
۱۵، ص ۱-۵).
در مجموع شاید بتوان گفت که مواضع
جنگل تا حدود بسیاری با روزنامههای حامی دموکراتها در
۱۳۳۵-۱۳۳۶ق /
۱۹۱۷-۱۹۱۸م مـانند نـوبهـار و
زبـان آزاد نـزدیک بود (س ۱، شم ۲۲، ص ۷) و این
امر تقریباً مؤید دیدگاه کسانی است که برنامۀ عملی
میرزا کوچک خان را تا حدودی منطبق با مقاصد دموکراتها میدانستند
(دنسترویل، ۷۸) و شخص او را فردی ملی، علاقهمند به
اسلام و مخالف بیگانه میپنداشتند (دولتآبادی، ۴ /
۱۴۲، ۱۴۳).
مآخذ
برزین، مسعود، شناسنامۀ
مطبوعات ایران، تهران، ۱۳۷۱ش؛ بهار، محمدتقی،
تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، تهران،
۱۳۵۷ش؛ جنگل (دورۀ اول)،
۱۳۳۵ش، چ تصویری، تهران، انتشارات مولى؛ همان
(دورۀ دوم)، ۱۳۳۶ش، ضمن «نگاهی کوتـاه بـه
۴ شمارۀ دورۀ دوم روزنامۀ جنگل» (نک : هم ، واهانیان)؛ جنگلی، اسماعیل، قیام
جنگل، تهران، ۱۳۵۷ش؛ دنسترویل، ل. چ.، امپریالیسم
انگلیس در ایران و قفقاز، ترجمۀ حسین انصاری، تهران،
منوچهری؛ دولتآبادی، یحیى، حیات یحیى،
تهران، ۱۳۶۱ش؛ رواسانی، شاپور، نهضت جنگل، زمینههای
اجتماعی، تهران، ۱۳۸۸ش؛ سرتیپپور، جهانگیر،
نامها و نامدارهای گیلان، رشت، ۱۳۷۰ش؛ شایسته،
فریدون، نهضت جنگل از آغاز تا فرجام، رشت، ۱۳۸۵ش؛
صبوری دیلمی، محمدحسن، نگاهی از درون به انقلاب مسلحانۀ جنگل،
تهران، ۱۳۵۸ش؛ صدرهاشمی، محمد، تاریخ جراید
و مجلات ایران، اصفهان، ۱۳۶۳ش؛ فخرایی،
ابراهیم، سردار جنگل، تهران، ۱۳۴۶ش؛ همو، گزیدۀ ادبیات
گیلکی، رشت، ۱۳۶۸ش؛ همو، گیلان در
قلمرو شعر و ادب، رشت، ۱۳۷۷ش؛ همو، گیلان در گذرگاه
زمان، تهران، ۱۳۵۴ش؛ قربانی شرفشاده، محمدرضا،
«روزنامۀ جنگل کانون روزنامهنگاران خبرۀ گیلانی»، گیلان
ما، رشت، ۱۳۸۱ش، س ۳، شم ۱؛ کسروی،
احمد، تاریخ هجدۀ ساله آذربایجان، تهران، ۱۳۵۳ش؛ کمرهای،
محمد، روزنامۀ خاطرات، به کوشش محمدجواد مرادینیا، تهران،
۱۳۸۹ش؛ کهن، گوئل، تاریخ سانسور در مطبوعات ایران،
تهران، ۱۳۶۲ش؛ گیلک، محمدعلی، تاریخ
انقلاب جنگل، رشت، ۱۳۷۱ش؛ محیط طباطبایی،
محمد، تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران، تهران،
۱۳۷۵ش؛ ملکزاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت
ایران، تهران، ابن سینا؛ مهرداد، جعفر، مدخلی بر بازشناسی
نهضت جنگل، تهران، ۱۳۸۲ش؛ نوزاد، فریدون، تاریخ
جراید و مجلات گیلان، تهران، ۱۳۷۹ش؛ نیکویه،
محمود، «میرزا حسین خان کسمایی»، گیلاننامه، مجموعه
مقالات گیلانشناسی، به کوشش م. پ. جکتاجی، رشت،
۱۳۷۱ش؛ واهانیان، روبرت، «روزنامۀ جنگل
در ادوار سهگانه»، گیلان ما، رشت، ۱۳۸۸ش، س
۹، شم ۱؛ همو، «نگاهی کوتاه به چهار شمارۀ دورۀ دوم
روزنامۀ جنگل»، ضمیمۀ گیلان ما، رشت، ۱۳۸۵ش، س ۷، شم
۱؛ یقیکیان، گریگور، شوروی و جنبش جنگل، به
کوشش برزویه دهگان، تهران، ۱۳۶۳ش.