responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 41

ابوالعباس مروزی


نویسنده (ها) :
علی میرانصاری
آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 21 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اَبوالْعَبّاسِ مَرْوَزی، یا عباس مروزی، از شاعران خراسان كه به گفتۀ عوفی نخستین شاعر پارسی‌گوی بوده و در سدۀ 2 ق / 8 م در مرو می‌زیسته است. وی از بزرگ‌زادگان و دانشمندان آن دیار به شمار می‌رفته و با ادب فارسی و عربی آشنایی كامل داشته است (عوفی، 1 / 21؛ اوحدی، 301، 666؛ هدایت، 1 / 131). سیوطی از نخستین شاعر با عنوان ابوالعباس بن خرد مروزی یاد می‌كند (ص 109) و خوانساری او را ابوالعباس بن جبود مروزی می‌خواند (4 / 176). منبع سخن سیوطی مشارب التجارب «ابوالحسن بستی» است و برخی از محققان احتمال داده‌اند كه ابوالحسن بستی از مؤلفان نزدیك به زمان ابوالعباس بوده باشد، اما تحقیقات دقیق‌تر محمد قزوینی نشان می‌دهد كه مشارب التجارب و غوارب الغرائب، از «ابوالحسن علی بن زید بیهقی» (د 565 ق) و ذیلی بر تاریخ یمینی بوده است (نامه‌ها، 127- 129).
دهخدا، بعید نمی‌داند كه ابوالعباس مروزی و ابوالعباس عباسی یكی باشند ( لغت‌نامه، ذیل ابوالعباس عباسی). بارتولد، ابوالینبغی عباس بن طرخان را همان ابوالعباس مروزی دانسته و ریپكا نظر او را تأیید می‌كند (ص 221)، اما صادقی پذیرفتن نظر بارتولد را با توجه به اینكه عباس بن طرخان از اطرافیان برمكیان بوده و در بغداد می‌زیسته است، مشكل می‌داند (ص 98).
سیوطی از دو ابوالعباس مروزی یاد كرده است: یكی را ــ با همان عنوان كه ذكر شد ــ نخستین شاعر پارسی‌سرای دانسته و دیگری را ــ با عنوان ابوالعباس قاسم بن مهدی مروزی سیاری ــ فقیه، محدث، صوفی خوانده و اولین كسی دانسته كه در مرو در احوال صوفیه سخن گفته است (ص 109، 112؛ نیز نك‌ : علی دده، 31، 70). برخی از محققان معاصر مانند صفا (1 / 178) و نفیسی (نک‌ : صادقی، همانجا)، این دو را یك تن پنداشته‌اند، در حالی كه ابوالعباس فقیه و صوفی، همان ابوالعباس سیاری است كه در 342 ق / 953 م، در مرو درگذشته است (سیوطی، همانجا؛ نیز نك‌ : صادقی، همانجا).
عوفی 4 بیت از قصیدۀ ابوالعباس در مدح مأمون عباسی را ثبت كرده است (همانجا):

ای رسانیده به دولت فرق خود تا فرقدین گسترانیده به جود و فضل در عالم بدین
مر خلاقت را تو شایسته چو مردم دیده را دین یزدان را تو بایسته چو رخ را هر دو عین
كس براین منول پیش از من چنین از من چنین شعری نگفت مر زبان پارسی را هست با این نوع بین
لیك زان گفتم من این مدحت ترا تا این لغت گیرد از مدح و ثنای حضرت تو زیب و زین

اندكی تأمل در سبك و سیاق بیان این ابیات، صحت قول عوفی را در انتساب این اشعار به شاعری از سدۀ 2 ق مورد تردید قرار می‌دهد، زیرا واژگان و تركیب كلام این ابیات به هیچ روی با اشعار بازمانده از سده‌های 2 و 3 ق همخوانی ندارد و بیشتر به قصاید دوره‌های بعد می‌ماند (نک‌ : قزوینی، «قدیم‌ترین»، 2-3؛ اقبال، 13؛ صادقی، 94-96).
انتساب این اشعار به شاعری در اواخر سدۀ 2 ق نظرهای مختلفی را در میان محققان معاصر برانگیخته است. از یك سو، كازیمیرسكی كثرت واژگان عربی و آوردن مترادف را دلیلی بر آن می‌داند كه این ابیات به سدۀ 7 یا 8 ق تعلق دارد(نک‌ : همو، 94)؛ از سوی دیگر، همایی فراوان كلمات عربی را با توجه به اینكه شاعر ذواللسانین بوده و شعر را برای ممدوحی عرب زبان سروده است، طبیعی می‌شمارد (ص 508). ریپكا معتقد است كه اصل این اشعار متعلق به سدۀ 2 ق بوده و با دگرگونی زبان و موازین شعر فارسی در دوره‌های بعد تغییر یافته و به این صورت درآمده است (همانجا)، اما به نظر صادقی نمی‌توان پذیرفت كه دستكاری و اصلاح كاتبان، شعری را تا این اندازه دگرگون سازد و قبول این ابیات به عنوان اثری بازمانده از سدۀ 2 ق نیز مشكل به نظر می‌رسد، اگر هم شاعری به نام ابوالعباس یا عباس مروزی در هنگام ورود مأمون عباسی به مرو برای او قصیده‌ای سروده باشد، شعر او از میان رفته است (ص 97). از منابع موجود، تنها هدایت به زمان مرگ ابوالعباس اشاره دارد و آن را در 200 ق / 816 م، دانسته است (همانجا).

مآخذ

اقبال آشتیانی، عباس، «شعر قدیم ایران»، كاوه، برلین، 1339 ق / 1921 م، شم‌ ‌2؛
اوحدی، بلیانی، محمد بن معین‌الدین، عرفات‌العاشقین، نسخۀ خطی كتابخانۀ ملك، شم‌ ‌5324؛
خوانساری، محمد باقر بن زین‌العابدین، روضات الجنات، به كوشش اسدالله اسماعیلیان، قم، 1391 ق؛
ریپكا، یان و دیگران، تاریخ ادبیات ایران، ترجمۀ عیسی شهابی، تهران، 1354 ش؛
سیوطی، الوسائل، به كوشش محمد سعید بن بسیونی زغلول، بیروت، 1986 م؛
صادقی، علی اشرف، «نخستین شاعر فارسی‌سرای و آغاز شعر عروضی فارسی»، معارف، تهران، 1363 ش، س1، شم‌ ‌2؛
صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1336 ش؛
علی دده، علاءالدین، محاضرة الاوائل و مسامرة الاواخر، قاهره، 1300 ق؛
عوفی، محمد بن محمد، لباب الالباب، به كوشش ادوارد براون، لیدن، 1906 م؛
قزوینی، محمد، «قدیم‌ترین شعر فارسی»، كاوه، برلین، 1337 ق / 1919 م، شم‌ ‌35؛
همو، نامه‌های [او] به تقی‌زاده، به كوشش ایرج افشار، تهران، 1353 ش؛
لغت‌نامۀ دهخدا؛
هدایت، رضاقلی، مجمع الفصحا، به كوشش مظاهر مصفا، تهران، 1336 ش؛
همایی، جلال‌الدین، تاریخ ادبیات ایران، تهران، 1340 ش.

علی میرانصاری (بته كن)

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 41
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست