نویسنده (ها) :
فتح الله مجتبایی
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 24 اردیبهشت 1399 تاریخچه مقاله
اِبْنِ حُسامِ خوافی، مولانا جمالالدين محمدبنحسام (د 737 ق/ 1337 م)، شاعر سدههای 7 و 8 ق/ 13 و 14 م. وی در اصل از مردم خواف بوده ولی در شهر هرات زندگی میكرده است و مرقدش نيز در آنجاست. ابنحسام از شاعران دربار ملك شمسالدين كَرت بوده و در قصيدهای كه در 729 ق به زبان عربی سروده، اين پادشاه را مدح گفته و تاريخ ابتدای سلطنت او را بيان كرده است (دولتشاه، 169؛ اوحدی، 106). از غزليات او مقدار اندكی در تذكرهها بر جای مانده و همين نمونههای مختصر نشان میدهد كه وی در غزلسرايی توانا و صاحب ذوق بوده است. وی در شعر «محمد» و «ابنحسام» تخلص میكرده است (نفيسی، 1/ 206). از او مستزادی به مطلع: آن كيست كه تقدير كند حال گدا را / در حضرت شاهی كز غلغل بلبل چه خبر باد صبا را / جز ناله و آهی در دست است كه بسيار معروف است و به گفتۀ دولتشاه سمرقندی (صص 169-170) خواجه عبدالقادر عودی تصنيفی و قولی بر آن ساخته است.
مآخذ
اوحدی بليانی، تقیالدين، عرفات العاشقين، نسخۀ خطی ملك، شم 5324؛ دولتشاه سمرقندی، تذكرة الشعرا، تهران، 1338 ش؛ نفيسی، سعيد، تاريخ نظم و نثر در ايران و در زبان فارسی، تهران، 1344 ش.