آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 21 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
اَبوطاهِر (خاندان)، مشهورترین
خاندان هنرمند سفالگر ایرانی، از مردم كاشان، در سدههای
۶- ۸ ق / ۱۲-۱۴ م. از زندگی آنان، جز
۲ تن كه پیشۀ خانوادگی را ترك كردند (نك : دنبالۀ مقاله، شم ۶
و ۷)، آگاهی چندانی نداریم. هنرمندان ۴ نسل از این
خاندان در دورهای حدود یك سده و نیم بر آثار هنری خود
رقم زده و نام پدر و نیای خود را ثبت كردهاند (پوپ، IV / 1569).
هر چند در كارگاه سفالگری این
خاندان ساخت و پرداخت انواع ظروف و كاشی به روشهای مختلف صورت میگرفته
(ابوالقاسم كاشانی، چ ریتر، 29-30، چ افشار،
۳۴۴-۳۴۷) و آثاری به شیوههای
یكرنگ، مینایی و نقاشی شدۀ زیر
لعاب از آنان برجای مانده، اما شهرت آنان به سبب آفرینش نفیسترین
و زیباترین محرابها و كتیبههای كاشی زرین
فامی است كه زینت بخش حرمها و بقاع متبركۀ شیعیان
بوده و هست (واتسن، «سفال زرین فام ایرانی از ... »[۱]،
68).
با مطالعۀ آثار باقیمانده
از این هنرمندان، اگرچه نمیتوان به آغاز پیشرفت سبك هنری
آنان پی برد، ولی شكوفایی و افول هنری آنان را میتوان
دنبال كرد (پوپ، همانجا). آثار متقدم آنان چه از نظر روش ساخت و چه از نظر تزیینات
ظریف، در حد اعلای زیبایی است (لین، «راهنمای
... [۲]»، 5). این آثار كه به سالهای نخستین سدۀ
۷ ق / ۱۳ م تعلیق دارند، در اوج شكوفایی هنر
سفالگری زرین فام ساخته شدهاند (بهرامی، «سرامیكهای
گرگان[۳]»، 75) و موفقیت تكنیك زرین فام را نمایش میدهند
(واتسن، «سفال زرین فام ایرانی[۴]»، 130).
در حملات ویرانگر مغول به شهر
كاشان، به سبب آشوب و ناامنی شهر، ركودی در آفرینشهای هنری
این خانواده پدید آمد، ولی با بازگشت آرامش، خلق آثار در كارگاه
آنان از نو آغاز شد (گدار، 315) و بیآنكه حملۀ مغول تأثیر
نمایانی در آنها داشته باشد، تا ۳ دهۀ نخست سدۀ
۸ ق / ۱۴ م ادامه یافت (گرابار، ۶۰۶)،
اما آثار هنری متأخر آنان نفاست آثار پیشین را ندارند و از ارزش
هنری والایی برخوردار نیستند (واتسن، همان، 131). از این
پس از خانوادۀ ابوطاهر در عرصۀ هنر سفالگری نشانی نمییابیم و احتمالاً
به سبب اوضاع نابسامان ایران، پس از برافتادن ایلخانان بزرگ به آناتولی
مهاجرت كردهاند، چنانكه نسخۀ خطی عرایس الجواهر و نفایس الاطایب ابوالقاسم
كاشانی، نزد یكی از نوادههای مؤلف آن در آناتولی
به دست آمد (دیاكنف، ۶۱).
تداوم سنت هنری در آثار این
خاندان چشمگیر است (لین، «سفالهای اولیه ... [۵]»،
39)، چنین روش كاری فقط با ابقای یك سنت بدون وقفه، از
پدر به پسر، یا به عبارتی از استاد به شاگر میتوانسته منتقل و
حفظ شود (واتسن، «سفال زرین فام ایرانی از ... »، 65). محرابهای
كاشی زرین فام آنان غالباً صفحات مسطحی در مركز دارند كه یكی
داخل دیگری قرار گرفته و با قوسهای شكسته كه بر روی
ستونهای مدور قرار دارند، احاطه شدهاند، در حالی كه مجموع آنها را
حاشیهای پهن چون قابی مستطیل شكل دربرگرفته است (لین،
«راهنمای ... »، 4). محرابها عموماً با آیههای قرآنی بر
زمینهای از پیچكها و شاخ و برگهای استیلیزۀ نیم
برجستۀ زرین فام تزیین شده است. كتیبههای حاشیه
به قلم جلی برجستۀ لاجوری نوشته شده و به آسانی از دور خوانده میشود. سیر
با وقار این حروف از میان زمینۀ شاخ و برگهایی
كه بر محور خود چرخیدهاند، نیروی حركت را با غنای حیرتآوری
از نظم تركیب میكند (لین، همان، 5). فضاهای خالی
زمینه با نقطه پرشده، یه علاوه روی اسلیمیهایی
كه بر زمینه و یا روی كتیبههای نقش شده، ردیفی
از نقطههای ریز مركب در مقابل نقطۀ بزرگتر
نشاندهاند (اتینگهاوزن، 45) و با گذشت زمان رنگ آبی فیروزهای
نیز به تزیینات افزوده شده است.
هنرمندان این خاندان اگرچه در
ساخت و تزیین آثار رزینفام بر دیگران برتری داشته
و غالباً سرپرستی عمدهترین كارگاهها را بر عهده داشتهاند (زاره،
68)، اما این هنر در انحصار آنان نبود و در این زمینه بینیاز
از همكاری با دیگر هنرمندان ماهر كاشان نبودند (پوپ، IV / 1570).
از جمله ابوزید هنرمند نامی معاصر محمد بن ابی طاهر در بزرگترین
كارهای هنری او یعنی تزیین حرمهای حضرت
رضا (ع) و حضرت معصومه (ع) با وی همكاری داشته است. این دو
هنرمند در گسترش سبك زرین فام، نقش عمدهای داشتهاند. محمد در ساخت
كاشی و نوشتن كتیبه برتری و استادی داشت و ابوزید
از تسلط و توان بیشتری در طراحی نقوش برخوردار بود (بهرامی،
همان، 79). یوسف نوۀ محمد نیز با همكاری علی بن احمد بن علی حسینی
كاتبی، پوشش تربت امامزاده یحیی در ورامین را به
اتمام رسانیده است (زاره، 67). محمد بر محراب آستانۀ حضرت معصومه
(ع) نام خود، پدر و نیایش را به ثبت رسانده است. پوپ نیز كوشیده
است تا ۳ نسل پیش از آنها را معرفی كند (IV
/ 1666)، اما در
این كار دچار خطا شده است (بهرامی، همان، 72-75). اعتمادالسلطنه
(۲ / ۵۷) نیز نام نیای این خاندان را
ابوالحسن خوانده و پس از او پوپ (همانجا) و بهرامی («استادی سفالگر
... »[۶]، 39) دچار همین لغزش شدهاند، ولی بهرامی بعداً
در «سرامیكهای گرگان» (ص 81) این خطا را تصحیح كرده است.
بدینسان هنرمندان این خاندان را به ترتیب زیر میتوان
معرفی كرد:
از ابوالحسین نیای
بزرگ خانواده تاكنون هیچ اثری هنری شناخته نشده است و تنها نام
او را در رقمهای فرزندانش مییابیم.
۱.ابوطاهر
از زندگی او اطلاعی در دست
نیست. وی احتمالاً هنرمند سازندۀ كاسهای
سفالی از نوع مینایی متعلق به پایان سدۀ
۶ ق / ۱۲ م است. این كاسه دارای زمینۀ آبی
و نقش دوایری رنگین است كه در میان هر یك تصویر
یك انسان نشسته بر سطح داخلی طرح شده و یك ردیف نوشته حاوی
دعا زیر لبۀ خارجی به خط نسخ تعلیق مانند دارد كه نام هنرمند در پایان
آن به صورت«عمل بوطاهر حسین» آمده است. محل نگاهداری: موزۀ عرب،
قاهره، «ویت، 6، شم 10؛ ایرانیكا، I /
385).
۲. محمد بن ابی طاهر
وی در اواخر سدۀ
۶ و اوایل سدۀ ۷ ق میزیسته و نخستین فرد از این خانواده
است كه نام خود را بر آثارش به طور كامل ثبت كرده است. محمد هنرمندی با
استعداد و كاشیسازی ماهر بوده (بهرامی، همان، 76, 79) و سرپرستی
مشهورترین كارگاههای سفالگری كاشان را برعهده داشته است. فعالیتهای
هنری او در اوج شكوفایی،بیشتر وقف تزیین
آستان قدس رضوی و آستانۀ حضرت معصومه شده و در اجرای این دو كار بزرگ هنری از
همكاری ابوزید كه نقاشی ماهر و سفالگری بنام بوده، بهره
گرفته است (همان، 79-80).
محراب زرین فام، کار محمد بن ابی
طاهر و ابوزید، موزۀ آستان قدس رضوی
آثار شناخته شدۀ وی اینهاست:
الف ـ پوشش كاشی زرینفام
تربت حضرت معصومه (ع) كه به سبب داشتن ویژگیهای ساخت، نفیسترین
شاهكار هنر كاشیگری زرین فام است و بر تمام آثار بزرگ هنری
در این زمینه برتری دارد. طرح كلی این پوشش محرابی
شكل، تركیبی از ۱۵ خشت كاشی زرینفام تقریباً
به یك اندازه با ۵ كتیبه است (همانجا؛ برقعی،
۵۱): ۱. كتیبۀ حاشیۀ بیرونی،
به قلم ثلث برجستۀ لاجوردی رنگ با آیههای
۲۵۵-۲۵۷ سورۀ بقره، بر زمینۀ نقاشی
شدۀ زرین فام؛ ۲. نواری باریك حاوی آیههای
۱۷-۴۱ سورۀ آل عمران (نیز نك : مدرسی، ۱ / ۴۷)، به
قلم نسخ زرین فام بر زمینۀ سفید كه بخش میانی
را احاطه كرده است؛ ۳. كتیبهای برجسته به كوفی تزیینی
حاوی آیههای ۵۵- ۵۹ سورۀ
مائده، به رنگ لاجوردی بر زمینۀ نقاشی شدۀ زرین
فام كه به صورت قابی بخش میانی و پیشانی طاق نما
مانند پوشش مرقد را در برمیگیرد؛ ۴. كتیبهای شامل
آیههای ۱-۶ سورۀ الملك، به قلم ثلث سفید رنگ
بر زمینۀ نقاشی شدۀ زرینفام با طرح اسلیمی، در حاشیۀ
۳ سوی دو خشت میانی پوشش؛ ۵. نواری باریك
با آیههای ۹-۱۲ سورۀ یونس،
به قلم نسخ خفی زرین فام، در ۳ سوی خشت مقعر میانۀ پوشش.
رقم هنرمند به صورت: «كتبه و عمله محمد بن ابی طاهر بن ابی الحسین»،بر
بخش فوقانی آخرین خشت مشاهده میشود (ستوده،
۳۳-۳۷؛ مدرسی، ۱ / ۴۷،
۴۸، نیز تصویر ۲). اسلیمیهای
درهم پیچیدۀ نیم برجسته و گل و برگهای پیچان بر پیشانی
و خشتهای میانی و نیز زنجیرههای تزیینی
و تنوع كتیبهها، هماهنگی تحسینآمیزی در این
اثر هنری پدیده آورده است. هرچند بر روی این اثر تاریخ
ساخت دیده نمیشود، ولی ابوزید تاریخ ۲ رجب
۶۰۲ را بر كتیبۀ كاشی ازارۀ تربت
مقدس ثبت كرده است (بهرامی، همان، 79-81، نیز لوحههای 7؛ مدرسی،
ج ۱، تصویرهای ۲ و ۹).
ب ـ كتیبۀ كاشی زرین
فام دورِ درِ پیش روی مبارك تربت حضرت امام رضا (ع)، به قلم ثلث برجستۀ
لاجوردی رنگ به مضمون: «بسم الله الرحمن الرحیم هذه الروضة المقدسة
المعظمة المكرمة المطهرة لمولانا الامام المعصوم الشهید المظلوم الرضا علی
بن الكاظم موسی ... » و نسب آن حضرت تا علی بن ابی طالب (ع) با
عناوین و القاب (نك : اعتمادالسلطنه، ۲ / ۵۶،
۵۷)، بر زمینۀ نقاشی شده با نقش اسلیمیهای نیمبرجسته با
گلها و غنچههای زرینفام. در میان حروف برجستۀ كتیبه،
نام بانی بنا و با فاصلهای از آن، نام هنرمند كاشیگر و تاریخ
ساخت غرۀ جمادی الاول ۶۱۲ به قلم نسخ نیم برجسته
ثبت شده است. رقم محمد در این اثر به صورت: «اضعف عبادالله محمد بن ابی
طاهر بن ابی الحسین بخطه بعد ما عمله و صنعه فی تاریخ غرة
جمادی الاولی سنة اثنی عشرة و ستمائة ... » دیده میشود.
اعتماد السلطنه به هنگام ثبت كتیبه نام نیای محمد را ابی
الحسن خوانده و كلمۀ «بخطه» را نیز نخوانده است (۲ / ۵۷).
ج ـ محراب معروف به «محراب پیش روی
حضرت رضا (ع)»، یكی از ۳ محراب كاشی زرین فام حرم
حضرت رضا (ع) است كه در طرح و تركیب كلی عالیترین
آنهاست. ابوزید در ساخت و تزیین بخش میانی آن محمد
همكاری داشته است. در بخش زیرین محراب نقش قندیلی
آویخته در میان شاخ و برگهای مو ترسیم شده (بهرامی،
«استادی سفالگر ... »، 37) و بر حاشیۀ آن سورۀ توحید
به قلم نسخ خفی نوشته شده است. این بخش را یك طاق نمای
جناقی در برگرفته و بر حاشیۀ آن به قلم ثلث خفی متن حدیث
«عن امیرالمؤمنین سیقتل رجل من ولدی بارض خراسان ... »
نوشته شده (مؤتمن، ۷۷) و در بالای آن طاق نمایی
مقرنس زرین فام قرار دارد كه بر روی نوار افقی زیر آن بر
زمینۀ سفید عبارت «اللهم اغفر لمن استغفر لابی زید بن محمد
بن ابی زیدالنقاش» ثبت شده و در پایین آن عبارت «كن فی
صلوٰتك خاشعاً» به كوفی تزیینی آمده است (اعتماد
السلطنه، ۲ / ۶۱). حاشیهای شامل آیۀ
۱۷ سورۀ آل عمران، به خط ثلث برجستۀ سفید رنگ بر زمینۀ زرین فام، از ۳ طرف
مجموع آنچه را یاد شد، احاطه كرده و بر دور آن حاشیهای پهنتر
به خط كوفی برجستۀ لاجوردی رنگ با آیۀ ۵۶ سورۀ
احزاب، بر زمینۀ نقاشی شدۀ زرین فام نیم برجسته قرار دارد (مؤتمن،۷۶-۷۷).
در پایین آن، تاریخ ساخت محراب ربیعالآخر
۶۱۲ به قلم ثلث برجستۀ لاجوردی ثبت شده است.
طاقنمایی بزرگ بر روی دو ستون مرمر بخش میانی را در
برگرفته كه با اسلیمیهای برجستۀ درهم گره خوردۀ مشابه
هم تزیین شده و حاشیۀ قوس شكستۀ آن آراسته به
آیۀ ۲۸۵ سورۀ بقره به خط كوفی برجستۀ لاجوردی بر زمینۀ نقاشی
شدۀ زرینفام است. كتیبهای حاوی حدیثی
از حضرت امام رضا (ع)، دور این قوس بوده كه بخشی از آن از میان
رفته است و در پیشانی محراب نیز حدیثی دیگر
در ثواب زیارت حضرت امام رضا (ع) نوشته شده بوده كه بخشی از آن باقی
است (اعتماد السلطنه، ۲ / ۶۰).
محراب دو حاشیۀ پهن
دارد. حاشیۀ خارجی شامل كتیبهای با آیههای
۱۳-۱۶ سورۀ هود، به كوفی تزیینی برجستۀ لاجوردی
رنگ بر زمینۀ نقاشی شدۀ زرین فام با اسلیمیهای نیم برجسته و گل و
برگهای مسطح كه نام بانی آن، عبدالعزیز بن آدم، در میان
حروف كوفی به قلم نسخ تعلیق مانند، به رنگ سفیدِ لعابِ اصلی
زمینه آمده است. حاشیۀ دوم كتیبهای شامل آیههای
۱۴۴ و ۱۴۵ سورۀ بقره، به قلم
ثلث برجسته به رنگ لاجوردی بر زمینۀ اسلیمیهای
نیمبرجسته و نقاشیهای زرین فام مسطح است. در میان
حروف این كتیبه در پایین سمت چپ، رقم محمد به قلم نسخ تعلیق
مانند به صورت: «اضعف عبادالله محمد بن ابی طاهر بن ابی الحسین
زید بخطه بعد ما عمله و صنعه ... » باقی است. این عبارت احاطۀ كامل
سازنده را به فنون مختلف گواهی میدهد. اعتمادالسلطنه كه نخستین
بار این محراب را مطالعه كرده (نك : همانجا)، رقم سازندۀ محراب
را ندیده و بهرامی نیز در مطالعات خود («سرامیكهای
گرگان»، 79)، محل قرار گرفتن «رقم» را اشتباهاً بر روی كتیبۀ كوفی
ذكر كرده، جایی كه نام بانی نوشته شده است. خطای
اعتمادالسلطنه و بهرامی سبب شده كه برخی از محققان، این محراب
را فقط در زمرۀ آثار ابوزید بدانند (واتسن، «سفال زرین فام ایرانی»،
126-180)
د ـ قسمتی از یك محراب كاشی
زرینفام، با نقش اسلیمیهای درهم گره خوردۀ نیم
برجسته و كتیبهای شامل آیۀ
۱۸ سورۀ آل عمران، به قلم ثلث برجسته با رقم ناقص «محمد» در پایان: «كتبه
محمد بن ... »، بدون تاریخ ساخت (اتینگهاوزن، تصویر 25؛ واتسن،
همانجا، 179). نقش اسلیمیهای نیم برجسته و نقاشیهای
زرین فام زمینۀ این اثر. قابل مقایسه با آثار یاد شدۀ این
هنرمند است. محل نگاهداری: مجموعۀ كلكیان[۷]، نیویورك.
۳. علی بن محمد
سفالگر نامدار خانوادۀ
ابوطاهر در اواسط سدۀ ۷ ق / ۱۳ م. آثار شناخته شدۀ وی
متعلق به پس از حملۀ مغول است. آنچه مسلم است، علی فن كاشیگری را از پدر نیاموخته
و از آنجا كه رابطۀ هنری نزدیكی بین آثار او وحسن بن عربشاه، هنرمند
سازندۀ محراب مسجد میدان كاشان با تاریخ ۶۲۳ ق،
وجود دارد (كونل، 235؛ زاره، 68)، بایستی رموز كار را از این
هنرمند فرا گرفته باشد. او در آثار نخستین خود سعی كرده مهارتهای
هنری پدر را به كار برد، چنانكه نشانههایی از كارهای قدیم
خانواده در محراب حرم حضرت رضا (ع) و قطعات محراب گرگان، آشكار است (بهرامی،
همان، 76؛ واتسن، همان، 131). از دهۀ ششم سدۀ ۷ ق استعدادهای ذاتی او آشكار شده (همانجا) و عمدهترین
كارگاههای كاشان را سرپرستی كرده است (زاره، همانجا). وی اولین
فرد از خانوادۀ ابوطاهر است كه نام خود را در آثار خوش با نسبت كاشانی آورده است
(واتسن، همان، 134). آثار او اینهاست:
الف ـ محراب كاشی زرین فام،
معروف به «محراب بالا سر مبارك»، یكی از ۳ محراب حرم حضرت امام
رضا (ع). در بخش زرین محراب طاقنمایی بر روی دو ستون
قرار دارد كه با حاشیهای از آیههای
۱۹۰ و ۱۹۱ سورۀ آل عمران، به
قلم ثلث برجستۀ لاجوردی احاطه شده و آیهها در داخل طاقنما ادامه یافته
است. در پایین نقش قندیلی برجسته كه از ۳ زنجیر
آویخته شده، بر زمینهای از اسلیمیهای نیم
برجستۀ فیروزه ای قرار دارد. طاقنمایی بزرگتر بخش
مركزی را در میان گرفته است. این طاقنما بر روی ۲
ستون نقاشی شدۀ زرین فام با نقش ردیف گلهایی به شكل قلب قرار
دارد. كتیبۀ حاشیۀ آن شامل آیۀ ۱۸سورۀ آل عمران، به قلم ثلث برجستۀ لاجوردی رنگ است.
كتیبۀ حاشیۀ پهن
دور محراب نیز با آیههای ۷۸ و ۷۹ سورۀ بنیاسرائیل،
به خط ثلث برجسته بر زمینۀ نقاشی شدۀ زرین فام آراسته است [قطعات كتیبه به هنگام مرّمت جابهجا
نصب شده است]. رقم هنرمند سازنده در پایین بین ۲ ستون چنین
است: «عمل علی بن محمد بن ابی طاهر القاشانی غفرالله ذنوبه».
تاریخ این محراب را بهرامی (همانجا، صنایع ایران،
۸۷)، ۶۴۰ ق تعیین كرده است، اما اكنون
بر روی محراب، تاریخ ساخت دیده نمیشود. این محراب
از محرابهای پیشین كوچكتر و دارای طرحهای تزیینی
سادهتر است. علی در این اثر سعی كرده است اثری همتای
آثار پدرش محمد خلق كند، اما در این مرحله هنوز به تواناییهای
هنری خود دست نیافته بوده است. محل نگهداری: موزۀ آستان
قدس رضوی (واتسن، همان، 131).
ب ـ قطعات محراب كاشی زرین
فام، معروف به محراب گرگان، متعلق به امامزاده محمد بن جعفر الصادق (قرنگی
امام، امامزاده یحیی بن زید) گرگان. از بخشهای باقی
ماندۀ دو هلال میانی محراب، میتوان اندازۀ بزرگ
و نیز تركیب آن را دریافت كه یادآور محراب مسجد میدان
كاشان است. حروف كتیبهها، گلهای زمینه و نیز ردیف
گلهای بزرگ روی ستونها، با محراب یاد شده، كاملاً مشابه است،
متأسفانه قطعات موجود تاریخ ساخت ندارد و فقط رقم ناقص هنرمند: « ... بن ابیطاهر
القاشانی غفرالله ذنوبه» مشخص است. بهرامی به دلیل ویرانی
جرجان در ۶۱۷ ق به رغم آنكه خود شباهتهای یاد شده
را توضیح میدهد، بر آن است كه پیوند نزدیكی با
پوشش تربت حضرت معصومه (ع) دارد. بدین جهت این اثر را منسوب به پدر علی
و تاریخ ساخت آن را آغاز سدۀ ۷ ق میداند («سرامیكهای گرگان»، 75-76, 81)، ولی
از آنجا كه این بقعه در سدۀ ۸ ق دایر بوده (حمدالله مستوفی،
۱۵۹) و باقی ماندۀ رقم هنرمند بر روی محراب
(بهرامی، همان، لوحۀ 6) كاملاً شبیه به رقم علی بن محمد، بر روی محراب اثر
او تعلق به حرم حضرت رضا (ع) است و همچنین شباهتهایی كه بین
این قطعات و محراب مسجد میدان كاشان وجود دارد (همانجا؛ مصطفوی،
تصویر ص ۳۰)، این اثر ازجمله آثار «علی بن محمد» به
شمار میآید. محل نگاهداری: موزۀ ملی ایران
(واتسن، همانجا).
ج ـ بخش مركزی محراب كاشی
زرینفام، معروف به محراب قم شامل ۲ خشت كاشی كه بر سطح آن با
امتداد یافتن و گره خوردن كلمۀ «بسم» به كوفی برجسته، طاقنمایی شكل گرفته و متن و
حاشیه را از هم جدا ساخته است. كتیبهای لاجوردی رنگ به
كوفی تزیینی شامل «لااله الا الله محمد رسول الله علی
ولی الله امیرالمؤمنین و وصی رسول رب العالمین»،
بالا و درون طاقنما نوشته شده و حاشیۀ دو طرف به قلم
ثلث با آیۀ ۲۸۵ سورۀ بقره، آراسته شده و بر روی متن تا آیۀ
۲۸۶ ادامه یافته است. نوشتهها بر روی متن لوح، قندیلی
را كه با ۳ زنجیر با زمینهای از برگهای فیروزهای
نیم برجسته آویخته شده، در میان گرفته و با رقم و تاریخ
ساخت ۱۰ صفر ۶۶۳ پایان یافته است: «كتب
ذلك فی عاشر من صفر سنة ثلاث وستین و ستمائة كاتبه علی بن محمد
بن ابی طاهر بعد ما عمله وصنعه» (زراه، 64؛ نیز نك : مدرسی،
۲ / ۶۸-۷۰).
زراه عقیده دارد كه این اثر
متعلق به یكی از مقابر برخی شكل دروازۀ كاشان قم است
(همانجا) و مدرسی طباطبایی (همانجا) آن را لوح مرقد بقعۀ شاه
احمد بن قاسم در قم میداند. با توجه به متن تبصرة المسافرین (طباطبایی
تبریزی، ۱۱)، آنجا كه مینویسد: «قبر شریف
شاهزاده احمد بن موسی كاظم (ع) كه بقعۀ آن بزرگوار با
كاشی خیلی ممتاز زینت ظاهری یافته، آیات
كریمه و احادیث شریفه به خط علی بن محمد (علی؟) در
سنۀ ۶۶۳ ... »، میتوان نتیجه گرفت كه این
لوح بخش میانی محراب بقعۀ شاهزاده احمد بوده كه یكی
از ۳ بنای برجی شكل واقع در دروازۀ كاشان قم است.
محل نگاهداری: موزۀ برلین.
د ـ محراب امامزاده یحیی
در ورامین. بخش مركزی این محراب مشابه محراب قم است، با این
تفاوت كه متن فقط با اسلیمیهای نیم برجسته و قندیل
و حاشیۀ آن با آیههای ۱۸ و ۱۹ سورۀ آل
عمران، به قلم ثلث برجستۀ لاجوردی رنگ مزین است. دو طاقنما یكی پس از دیگری
بخش مركزی را در میان گرفته است كه هر یك بر روی ستونها و
سرستونهایی با نقش ردیف گلهای قلبی شكل نقاشی
شدۀ زرین فام قرار دارند. حاشیۀ طاقنمای
كوچكتر، آراسته به كتیبۀ ثلث برجسته با آیههای سورۀ قدر و طاقنمای
بزرگتر، با آیههای ۷۸ و ۷۹ سورۀ بنی
اسرائیل، به كوفی تزیینی مزین است. بر حاشیهای
باریك بین ستونها نیمۀ آیۀ
۲۵۵ و ابتدای آیۀ
۲۵۶ سورۀ بقره، به قلم ثلث برجسته نوشته شده كه بخشی از آن از میان
رفته است.
كتیبۀ بیرونی
محراب، شامل حاشیهای پهن به قلم ثلث برجستۀ لاجوردی
رنگ با آیههای ۱-۵ سورۀ جمعه، بر زمینۀ گل و
برگهای نقاشی شدۀ زرین فام است. در پایین بخش مركزی بین دو
ستون، بر خشتی مستطیل شكل نام هنرمند و تاریخ ساخت (شعبان
۶۶۳) به قلم ثلث برجستۀ لاجوردی رنگ بر زمینۀ نقاشی
شدۀ زرین فام چنین آمده است: «العمل هذا المحراب و كتبه علی
بن ابی طاهر تحریراً فی شعبان المعظم سنة
۶۶۳» (كونل، همانجا؛ پوپ، IV / 1572,
1679). محل
نگاهداری: موزۀ دانشگاه فیلادلفیا. دو خشت كاشی از كاشیهای
قاب دور محراب ناقص است كه یكی در موزۀ ارمیتاژ
و دیگری در مجموعهای در هامبورگ نگاهداری میشود
(كراچكوفسكایا، 130, 133, 134، تصویر I).
ه. ـ قطعات محراب شامل بخش مركزی
و پیشانی محراب كاشی زرین فام، در مسجد جامع سر یا
جامع زیر دالان، متصل به حرم حضرت علی (ع)، معروف به محراب نجف:. بخش
مركزی محراب از ۲ خشت كاشی زرین فام تشكیل شده و
طرح اصلی آن با تفاوتهای جزئی مشابه محراب شاهزاده احمد است. دایرۀ بالا
كه از گره خوردن كلمۀ «بسم» به خط كوفی، تشكیل شده، با عبارت «و هو السمیع
العلیم» به خط كوفی تزینی برجسته آراسته شده و آیههای
۲۸۵ و ۲۸۶ سورۀ بقره به قلم
ثلث، حاشیه نیمی از سطح متن را پركرده و قندیلی
برجسته در میان اسلیمیهای نیم برجسته در پایین
قرار گرفته است. حاشیۀ باریكی در دور، شامل كتیبهای با آیههای
۱۹۰-۱۹۲ سورۀ آل عمران به
قلم ثلث است كه به طور نامنظم در كنار هم و گاه درجهت عكس قرار دارند (نك :
آقااوغلو، 128، كه آیههای این حاشیه را
۱۸۸ و ۱۹۱ ذكر كرده است)؛ ۲. پیشانی
محراب زرین فام با نقش برجستۀ اسلیمی درهم گره خورده. این قطعات اگرچه تاریخ
ساخت و رقم ندارند، ولی با محرابهای شاهزاده احمد و امامزاده یحیی
قابل مقایسهاند و با مشابهتهای آشكاری كه با آثار یاد
شده دارند، میباید در همان كارگاه و به دست همان هنرمند یعنی
علی بن محمد ساخته شده باشند (همو، 128-131، تصاویر 1, 2)؛ ۳.
لوحهای كاشی زرینفام، در دو سوی ۴ زاویۀ ازارۀ تربت
حضرت معصومه (ع)، با طرحهای محرابی متنوع مزین به گلهای
استیلیزۀ توریقی با نقش زنجیرهای در حواشی و یك
ردیف نوشته به قلم نسخ شامل حدیثی نبوی در اطراف. رقم
هنرمند در پایان یكی از لوحهای چنین آمده است:
«كتبه علی بن محمد بن ابی طاهر»، بدون تاریخ ساخت (ستوده
۳۸؛ مدرسی، ۱ / ۵۰، نیز تصاویر
۱۱ و ۱۲).
۴. یوسف بن علی
وی آخرین فرد مشهور خانوادۀ
ابوطاهر در سفالگری است. یوسف در نیمۀ اول سدۀ
۸ ق میزیسته و آثاری از او به دو شیوۀ زرین
فام و نقاشی شدۀ زیر لعاب شفاف به یادگار مانده است. آثار اولیۀ او كه
به دهۀ نخست سدۀ ۸ ق تعلق دارد، از كیفیت هنری والایی
برخوردار است و تغییر قابل ملاحظهای نسبت به آثار سدۀ پیش
نشان نمیدهد (كونل، همانجا)، ولی با گذشت زمان آثار او دقت و ظرافت
اولیه را از دست داده است (واتسن، همان، 142). یوسف نیز مانند
محمد نیای خود از كار هنرمندان همزمانش بهره گرفته و تنها عضو خانواده
است كه خود را علاوه بر «كاشانی» با نسبت «غضایری» نیز
خوانده است (همو، «مسجد ... »[۱]، 63). آثار شناخته شدۀ او به ترتیب
زمانی اینهاست:
الف ـ لوح كاشی زرین فام،
پوشش تربت امامزاده یحیی در ورامین كه از ۴ خشت
كاشی تشكیل شده است و طرحی محرابی شكل دارد، با دو طاقنما
كه یكی دیگری را احاطه و آذین كرده و حاشیهای
پهن آنها را در برگرفته است. این حاشیه با كتیبهای شامل
آیۀ ۲۵۵ سورۀ بقره، به قلم ثلث برجسته آراسته شده كه با رقم و تاریخ ساخت
۱۰ صفر ۷۰۵ بر روی خست آخر پایان یافته
است: «كتب فی عاشر صفر لسنة ۷۰۵ عمل یوسف بن علی
[بن] محمد». پیشانی محراب را اسلیمیهای درهم پیچیدۀ مشابه
هم فرا گرفته و در پایین بر روی نواری افقی عبارت
«هذا القبر امام العالم یحیی صل الله علیه» جای
دارد. سطح طاقنمای كوچكتر را آیههای
۳۰-۳۲ سورۀ فصلت آراسته و با رقم همكار هنرمند یوسف پایان یافته
است: «صنعت علی بن احمد بن علی الحسینی الكاتبی»
(احتمالاً الكاشی، نك : اقبال، ۳۵۸-
۳۵۹). این لوح هرچند كه شبیه به آثار هنری قدیمتر
كارگاه خانوادۀ ابوطاهر است، اما تزیین كار در مقابل خوشنویسی
آن نقش كمتری دارد، به علاوه نقوش لطافت خود را از دست داده و قوس طاق نمای
داخلی از نظر هنری با قوی محرابهای قم و ورامین،
اثر پدر یوسف نمیتواند برابری كند. محل نگاهداری: موزۀ ارمیتاژ
(زاره، 67، لوحۀ IV)
ب ـ دو خشت كاشی زرین فام،
با نوشتهای به قلم برجستۀ لاجوردی رنگ بر زمینۀ اسلیمیهای ظریف،
بر یك خشت رقم «كتیبه یوسف بن علی بن محمد بن ابی
[...] طاهر» و بر خشت دوم تاریخ ساخت شعبان ۷۰۹ نوشته شده
است: «و كتب فی غرة شعبان سنة تسمع و سبعمائة». به نظر بهرامی با آنكه
كلمۀ «كتب» تكرار شده، ولی این دو متعلق به یك كتیبه
است. محل نگاهداری: موزۀ بریتانیا، لندن (بهرامی، «مسائل ... »[۲]، 191،
لوحۀ LXIV؛ هابسون، تصویر 114).
ج ـ دو خشت كاشی زرینفام،
با نوشتهای به قلم ثلث برجسته، با مشخصات مشابه اثر پیشین. بر
روی خشت اول رقم «عل یوسف بن علی بن محمد بن ابی طاهر».
محل نگاهداری: مجموعۀ كِوِركیان، نیویورك. خشت دیگر شامل تاریخ
ساخت رمضان ۷۱۰ «[رمضان المبا]رك سنة عشر و سبعمائة». محل
نگاهداری: موزۀ عرب، قاهره (اتینگهاوزن، تصویرهای 12, 13؛ نیز
نك : «هنر ایران[۳]»، 63، گالری IV).
د ـ لوح یاد بود بنا از كاشی
قالب زده و نقاشی شدۀ زیر لعاب شفاف، در مسجد كلۀ قهرود، آراسته به نوشته و نقوش
برجستۀ گیاهی به رنگ سفید در زمینۀ آبی تیره
و قلمگیری شده با رنگ سیاه كه دارای طرح معمول محرابها و
پوششهای مقابر كاشی در سدههای ۷ و ۸ ق است. بر حاشیۀ دور،
عباراتِ « ... ، هذا المسجد المبارك فی سنة ثلاث و ثمانین عند عبد
(كذا) النبی صلی الله علیه و سلم امر یتجدید عمارة
هذا المسجد المبارك العبد الضعیف محمد بن فضلالله بن علی قهرودی
فی جماد [ی الا]ول سنة س ... ع ... و س ... »، و در پایین
طاقنما، در حد فاصل ۲ سرستون كلمات شهادت نوشته شده است و سطح پایین
را با سورۀ اخلاص آراستهاند و رقم هنرمند بر روی دو سرستون داخلی بدین
مضمون دیده میشود: «عمل یوسف [بن] علی بن محمد [بن] ابی
[طا]هر الغضایری القاشانی». حروف باقی مانده از تاریخ
ساخت میتواند به صورت یكی از سالهای
۷۱۶، ۷۱۷، ۷۲۶ یا
۷۲۷ ق خوانده شود و تاریخ «۸۳» كه در نوشته
ذكر شده، احتمالاً سنت محلی بنیان مسجد است. لوح از كیفیت
هنری و فنی خوبی برخوردار نیست و اهمیت آن به دلیل
این است كه تنها اثر نقاشی شدۀ زیر لعاب شفاف است كه رقم «یوسف
بن علی» از خانوادۀ ابوطاهر بر آن ثبت شده است (واتسن، «مسجد ... .»، 62, 63، نیز لوحۀ VIIIb).
در كتیبۀ حاشیۀ لوح «عبدالنبی» خطای كتابت كاتب و در اصل «عهدالنبی»
بوده است. بدین سان تاریخ ۸۳ نیز تاریخ هجری
قمری و سال بنیانگذاری مسجد اولیه است، نه چنانكه واتسن
نوشته سنت محلی در شیوۀ كتابت.
ه ـ محراب كاشی زرین فام،
متعلق به امامزاده علی بن جعفر قم. محراب شامل ۳ طاقنماست كه یكی
دیگری را احاطه كرده، حاشیۀ پهن دور با كتیبهای
برجسته با آیههای ۵۴-۵۵ سورۀ
اعراف، به قلم ثلث لاجوردی رنگ، بخش میانی را در برگرفته، در
حالی كه رقم و تاریخ ساخت رمضان ۷۳۴ بر روی
خشت پایانی به صورت «كتبه فی غرة رمضان سنة اربع و ثلثین
و سبعمائة» و بر حاشیۀ همین خشت «عمل العبد الضعیف یوسف بن علی بن محمد
بن ابی طاهر كاشی» دیده میشود. حاشیۀ باریك
داخلی بین ستوتها در دو طرف با سورۀ فاتحه آراسته
شده و با تاریخ «۷۱۳» كه به ارقام نوشته شده، پایان
یافته است. حاشیۀ طاقنمای دوم با صوات بر ۱۴ معصوم و حاشیۀ بخش
مركزی محراب با سورۀ نصر آراسته است. چنانكه یاد شد، محراب دارای دو تاریخ
۷۱۳ و ۷۳۴ ق است، ولی حاشیۀ باریك
كه حاوی تاریخ متقدمتر است، آشكار است با بقیۀ
قسمتها تفاوت داشته و دارای كیفیت ساخت برتری است. میتوان
چنین پنداشت كه این حاشیه در كارگاه یوسف از گذشته موجود
بوده و او آن را در این محراب جای داده است (گدار، همان، 316-317).
محراب عی بن جعفر در تركیب و تزیین، مشابه محراب مسجد میدان
كاشان و از محرابهای دیگر بزرگتر است، اما تزیین قالب
گرفتۀ آن تا حدی زمخت، نقاشی آن ساده و شتابآمیز است و كیفیت
ساخت زرینفام نیز عالی نیست (واتسن، «سفال زرینفام
ایرانی»، 142). گروبه (ص 174) از این محراب به عنوان آخرین
كار ثبت شدۀ خانوادۀ ابوطاهر یاد میكند و به چند خشت كاشی در موزۀ
متروپولیتن اشاره میكند كه میتواند كاشیهای افتادۀ حاشیۀ پهن
محراب باشد. محل نگاهداری: موزۀ ملی ایران.
محراب زرین فام، کار یوسف
بن علی بن محمد بن ابی طاهر، موزۀ ملی ایران
۵. عزالدین بن علی
تنها اثر شناخته شدۀ یحیی،
منبری با رقم او و تاریخ ساخت ۷۰۳ ق است. محل
نگاهداری: موزۀ ارمیتاژ (دیاكنف، همانجا).
۶. عزالدین محمود بن علی
بن ابی طاهر كاشی صوفی نطنزی
(د ۷۳۵ ق /
۱۳۳۵ م). عزالدین هر چند كه پیشۀ پدری
را ترك كرد وبه صوفیان پیوست (نك : ه د، عزالدین كاشانی)،
اما با فن سفالگری آشنا بود و چنین پیداست كه به آن نیز میپرداخته
است. احتمالاً لوح كاشی پوشش قبر «المرتضی القداح» به رنگ فیروزهای
با نقش برجسته، به شكل محراب باید از آثار او باشد. در حاشیۀ
محراب، صلوات به قلم نسخ: «صلی علی المصطفى محمد و علی المرحومة
فاطمة و حسن حسین بن علی الصادق محمد و جعفر كاظم» نوشته شده است و بر
متن نام صاحب قبر و رقم سازنده، به صورت: «هذا قبر المرتضی القداح ... عمل
محمود بن علی ... ». تاریخ ساخت ۷۱۱ ق در بالای
هلال محراب ثبت شده است. محل نگاهداری: موزۀ عرب، قاهره (ویت،
9).
۷. جمالالدین ابوالقاسم
عبدالله بن علی
(د ح ۷۳۶ ق /
۱۳۳۶ م)، مورخ دربار ایلخانان مغول (نك : ه د،
ابوالقاسم كاشانی). اهمیت او با توجه به پیشۀ
خانوادگی به سبب تألیف كتاب عرایسالجواهر و نفایسالاطایب
به زبان فارسی است كه در ۷۰۰ ق در تبریز نوشته است
(ابوالقاسم كاشانی، ۳۴۸). مطالب كتاب در دو قسمت و یك
خاتمه تنظیم شده است: قسمت اول شامل یك مقدمه و ۳ مقاله دربارۀ
گوهرها، خواص و قیمت آنها و نیز سنگهای معدنی و خواص
آنهاست. قسمت دوم راجع به شناختن انواع عطرهاست كه در دو مقاله ترتیب یافته
و خاتمه شامل مقالهای راجع به فن سفالگری است. در این مقاله
نخست به موادی كه در سفالگری مورد استفاده است، پرداخته، سپس آماده
كردن آنها و در پایان مراحل ساخت و پرداخت انواع ظروف و كاشی به شیوههای
یكرنگ، نقاشی شدۀ زیر لعاب، زرین فام و لاجوردی را توضیح داده
است. مؤلف در شناخت جواهر و سنگهای معدنی، مهارت داشته و از قیمت
انواع گوهرها آگاه بوده و نیز به سبب پیشۀ خانوادگی
به صنعت سفالگری احاطه داشته است.
قسمت نخست عرایسالجواهر آشكارا
برگرفته از تنسوخنامۀ خواجه نصیرالدین طوسی است (نك : افشار،
۳۶۲- ۳۶۸)، اما اهمیت كتاب در «خاتمۀ» آن
است. مؤلف به عنوان عضوی از خانوادۀ ابوطاهر از رموز سفالگری و
كاشیسازی آگاه بوده و اطلاعاتی كه در این باره به دست
داده، میتواند بسیار دقیق و قابل اعتماد باشد. وی از این
راه كمك بسزایی به تاریخ سفالگری ایران در اوج
شكوفایی آن كرده است (زراه، 68). این كتاب حاوی اطلاعات
فنی فراوان و از لحاظ اصطلاحات فنی و صنعتی بسیار سودمند
است (افشار، هفت). ۳ نسخه از این كتاب تا كنون شناخته شده: ۲
نسخه در كتابخانۀ ایاصوفیای استانبول نگاهداری میشود كه یكی
احتمالاً دستخط مؤلف است كه به تاجالدین علیشاه جیلانی
تقدیم شده است. نسخۀ دیگر با تاریخ كتابت ۹۹۱ ق از لحاظ شیوۀ تحریر،
پس و پیشی عبارات و استفادۀ كلمات با نسخۀ نخست،
تفاوتهای بارزی دارد؛ سومین نسخه با تاریخ رجب
۹۱۳، در موزۀ بریتانیا نگاهداری میشود (افشار، هجده ـ نوزده؛
اقبال، ۳۵۴-۳۵۵). این كتاب در
۱۳۴۵ ش در تهران به كوشش ایرج افشار به چاپ رسیده
است. قبل از آن، بخش استانبول انجمن باستانشناسی آلمان با ترجمه و چاپ
بخشهایی از آن به معرفی كتاب پرداخته (ریتر، 1-30) و ترجمۀ انگلیسی
همین بخش را آلن[۴] با عنوان «رسالۀ ابوالقاسم
دربارۀ سرامیكها»[۵]، در مجلۀ ایران در لندن به چاپ
رسانده است.
مآخذ
ابوالقاسم كاشانی، عبدالله بن علی،
عرایس الجواهر و نفایس الاطایب، به كوشش ایرج افشار،
تهران، ۱۳۴۵ ش؛ همو، همان (نك : مل ، ریتر)؛
اعتمادالسلطنه، محمد حسن خان، مطلع الشمس، تهران، ۱۳۰۱ ق؛
افشار،ایرج، دیباچه و مقدمه و تعلقات بر عرایس الجواهر (نك :
هم ، ابوالقاسم كاشانی)؛ اقبال آشتیانی، عباس، ضمائم عرایس
الجواهر (نك : هم ، ابوالقاسم كاشانی)؛ برقعی، علیاكبر،
راهنمای قم، قم، ۱۳۱۷ ش؛ بهرامی، مهدی،
صنایع ایران، تهران، ۱۳۲۷ ش؛ حمدالله مستوفی،
نزهةالقلوب، به كوشش گ. لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ ق /
۱۹۱۳ م؛ دیاكنف، میخائیل، «آثار فرهنگ
ایران در موزۀ ارمیتاژ در لنینگراد»، پیام نو،
۱۳۲۴ ش، س ۱، شم ۹؛ ستوده، منوچهر، «كتیبههای
آستانۀ مقدسۀ قم»، معارف اسلامی، ۱۳۵۳ ش، شم ۲
(مسلسل ۱۶)؛ طباطبایی تبریزی، محمد حسن،
تبصرة المسافرین، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز؛ گرابار، «هنرهای تجسمی
۴۴۲-۷۵۱ ق /
۱۰۵۰-۱۳۵۰ م»، تاریخ ایران
كمیریج، ج ۵، به كوشش جی. آ. بویل، ترجمۀ حسن
انوشه، تهران، ۱۳۶۶ ش؛ مدرسی طباطبایی،
حسین، تربت پاكان، قم، ۱۳۵۵ ش؛ مصطفوی،
محمدتقی، «خانوادۀ هنرمند»، اطلاعات ماهانه، ۱۳۳۴ ش، شم ۹۰؛
مؤتمن، علی، راهنما یا تاریخ و توصیف دربار ولایتمدار
رضوی (ع)، مشهد، ۱۳۴۷ ش؛ نیز:
Aga-Oglu, M., «Framents of a Thirteenth
Century Miḥrāb at Nedjef», Ars Islamic, Michigan, 1935, vol. II; Bahrami, M., «A
Master-Potter of Kashan», Transactions of the Oriental Ceramic Society, London,
1944-1945; id, Gurgan Faïences, Cairo, 1949; id, «Le Problème des ateliers
d’étoiles de faïence Lustrée», Réuue des arts asiatiques, Paris, 1937, vol.X;
Ettinghausen, R., «Evidence for Identigication of Kashan Pottery», Ars
Islamica, Michigan, 1936, vol. III; Godard, Y., «Pièces datées de céramique de
kāshān àdécor lustré», Āthār-é Īrān, Paris, 1937, vol. II; Grube, E., «Some Lustre Painted Tiles from
Kashan», Oriental Art, London, 1962, vol. VII, no. 1; Hobson, C. B., A Guide to
the Islamic Pottery of the Near East, London, 1932; Iranica; Kratchkowskaya, V.
A., «Fragments du mihrāb de Varāmin», Ars Islamica, 1935, vol. II; Kuhnel, E., «Datad Persian Lustred
Pottery», Eastern Art, Philadelphia, 1931, vol. III; Lane, A., A Guide to the
Collection of Tiles, London, 1960; id, Early Islamic Pottery, London, 1957;
Persian Art, An Illustrated Souvenir of the Exhibition ... , London, 1931;
Pope, A., A Survey of Persian Art, Tehran, ets., 1957; Ritter, H.,
«Orientalische Steinbücher», Istanbuler Mitteilungen, Istanbul, 1935, vol. III;
Sarre, F., «Eine Keramische Werkstatt, von Kaschan im 13.- 14., Jahrhundert»,
Orientalische Steinbücher und persische Fayencetechnik, Istanbul, 1935; Watson,
O., «The Masjid-i‘Alī, Quhrūd», Iran, London, 1975; vol. XIII; id, Persian Lustre Ware, London,
1985; id, «Persian Lustre Ware form the 14th to 19th Centuries», Le Mond
iranien etl’Islam, Paris, 1975, vol. III; Wiet, G., L’Epigraphie arabe de
l’exposition d’art persan du Caire, Cairo, 1935.