نویسنده (ها) :
سید محمد سیدی
آخرین بروز رسانی : شنبه 16 شهریور 1398 تاریخچه مقاله
اَشْرَفِ مَراغی، ابوعلی حسین بن حسن مراغی تبریزی، شاعر سدۀ 9 ق. وی را اشرف خیابانی، اشرف هراتی و درویش اشرف نیز گفتهاند (تربیت، 147؛ خیامپور، 43، 44؛ اته، 178؛ نخجوانی، 312). دربارۀ زندگی او آگاهی بسیار اندكی در دست است. نام وی در مآخذ نزدیك به روزگار شاعر دیده نمیشود؛ تنها چند مأخذ از جمله علیشیر نوایی (ص 11) و اوحدی (ص 552) از وی یاد كردهاند، اما این هر دو وی را شرف خیابانی نامیدهاند. اشرف از شاعران صوفی مشرب و منسوب به فرقۀ نعمت اللهی است (نخجوانی، همانجا) كه احتمالاً بیشتر عمر خود را در تبریز، مراغه و بغداد گذرانده است (دولتآبادی، 2 / 972-973؛ علیشیرنوایی، همانجا). به گفتۀ هرمان اِته (ص 84، 178) وی در روزگار سلطنت شاهرخ در هرات میزیسته، و احتمالاً از همین روی به اشرف هراتی نیز شهرت یافته بوده است (نیز نك : منزوی، 4 / 2671). وی معاصر نظامالدین قاری و شاه نعمتالله ولی بوده است. نظامالدین یكی از اشعار وی را استقبال كرده (ص 93-94)، و اشرف قصیده و ماده تاریخی در وفات شاه نعمتالله ولی سروده است (دولتآبادی، 2 / 975). در دیوان اشرف كه نزدیك به 6 هزار بیت دارد و در آن در انواع شعر از جمله قصیده، غزل، مثنوی و ترجیعبند طبعآزمایی كرده، هیچ شعری در ستایش و یا هجو كسی دیده نمیشود (نخجوانی، دولتآبادی، همانجاها). اشعارش بیشتر دارای مضامین اخلاقی و عرفانی و تقریباً تهی از باریك اندیشیها و صور خیال شاعرانه است (برای نمونه ای از اشعار وی، نك : نخجوانی، 314- 318). گفتهاند كه اشرف سالها ملازم و معاشر شاهزاده پیر بوداق از شاهزادگان قراقویونلو بوده است و چندان به وی دلبستگی داشته كه پس از كشته شدن او به دست پدرش جهانشاه، بغداد را ترك كرد و به تبریز آمد و تا پایان عمر از آمیزش با مردم خودداری كرد. با اینهمه، در دیوان وی شعری دربارۀ این دوست صمیمی و احتمالاً ولی نعمت او دیده نمیشود (همو، 313؛ دولتآبادی، 2 / 972-973). شاید همین گوشهگیری و دوری از مردم (اوحدی، همانجا) سبب گمنامی او بوده است. دربارۀ تاریخ درگذشت اشرف مراغی اختلاف است. به گزارش صحف ابراهیم، وی پس از كشته شدن پیر بوداق به تبریز بازگشت و «در بر روی مردم ببست و تازنده بود، در مجلس كسی نرفت، تـا سنۀ 854 ق از این دار ناپایدار درگذشت» (نك : دولتآبادی، همانجا). اگر بتوان به گزارش صحف ابراهیم دربارۀ مسافرت وی به تبریز اعتماد كرد ــ كه البته برخی قراین نیز آن را تأیید میكند ــ میتوان گفت كه وی پس از 870 یا 871 ق درگذشته است، زیرا به نوشتۀ التاریخ الغیاثی (5 / 291) پیر بوداق در روز یكشنبه دوم ذیقعدۀ 870 ق، و بنابر گزارش ابوبكر طهرانی (ص 516)، در 871 ق كشته شده است. ازاینرو، گزارش صحف ابراهیم دربارۀ تاریخ درگذشت شاعر و همچنین تاریخ 864 ق كه تربیت (همانجا) آورده است، نادرست مینماید.
آثـار
اشرف شاعری پر كار بوده (دانشپژوه، 6 / 625؛ تربیت، 147)، و علاوه بر دیوان كه مشتمل بر 4 بخش (عنوان الشباب، خیرالامور، باقیات الصالحات و مجدد التجلیات) است و نخجوانی (ص 312) و تربیت (همانجا) نسخههایی از آن را در اختیار داشتهاند، 5 مثنوی با عنوان پنج گنج به شیوۀ خمسۀ نظامی سروده (اوحدی، همانجا) كه شامل مثنویهای منهج الابرار، شیرین و خسرو یا ریاض العاشقین، لیلی و مجنون، هفت اورنگ یا عشق نامه و ظفرنامه است (نخجوانی، 312-313؛ تربیت، 148؛ اته، 178- 179). از خمسۀ وی نیز نسخهای در دارالكتب قاهره موجود است (منزوی، 4 / 2677، 3245). افزون بر این آثار، وی كلمات قصار علی بن ابی طالب (ع) را نیز به نظم پارسی درآورده كه نسخههایی از آن با عنوان صد كلمه و كلمات قصار حضرت علی در كتابخانههای مركزی، مجلس و مجموعۀ طاهری شهاب در ساری موجود است (اعتصامی، 486؛ منزوی، 2 / 1624؛ دانشپژوه، همانجا). چنین به نظر میرسد كه وی افزون بر مثنویهای پنجگانه، مثنوی دیگری با عنوان بهرام شاه داشته كه ضمن خمسۀ او آمده، و همین اثر است كه در هرات سروده شده است (منزوی، 4 / 2671).