responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 242

اشرف، محمد


نویسنده (ها) :
جلال خسروشاهی
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 11 شهریور 1398
تاریخچه مقاله

اَشْرَف، مُحَمَّد (1262-1330 ق / 186-1912 م)، شاعر طنزپرداز ترك. وی در قریۀ قِرخ آغاج بخش گلنبه از توابع مانیسا (بروسه‌لی، 2 /88)، و به قولی در پاپاكوی یا یحیى كوی (كاراعلی اوغلو، «فرهنگ ادبا ... »، 212) در خانواده‌ای مذهبی زاده شد. پدرش حاجی مصطفى، امام مسجد گلنبه بود و به دَلی حافظ (حافظ دیوانه) شهرت داشت.
اشرف نخست در مكتب‌خانۀ زادگاهش به تحصیل پرداخت و دیری نپایید كه حافظ قرآن شد. چندی بعد به مانیسا رفت و در مدرسۀ خاتونیه فارسی و عربی را فرا گرفت («دائرة المعارف زبان ... »، III / 113؛ «دائرة المعارف جدید ... »، III / 858) و در همانجا اشتغال یافت و به عنوان مأمور دولت در دوائر مالیۀ شهرهای كوچك به كار پرداخت. در 1295 ق /1878 م به استانبول رفت و پس از موفقیت در امتحانات به عنوان قائم مقامی دست یافت و در بخشهای مختلف از جمله آغجا داغ، بولدان و قرخ آغاج با سمت قائم مقامی به خدمت پرداخت، اما مشاهدۀ تبعیضها و حق‌كشیها او را به سرودن هجویه‌هایی دربارۀ كشور و حكومت سلطان عبدالحمید ثانی واداشت (كاراعلی اوغلو، «فرهنگ ادبیات ... ، II / 249؛ میدان لاروس،.IV / 404). رفته رفته اشعار آكنده از طنز و كنایۀ او میان مردم رواج یافت و سرانجام، درباریان از آن آگاه شدند. با آنكه قائم مقام گوردوس بود، به فرمان حكومت اقامتگاهش در شهر ازمیر بازرسی، و تمامی آثارش ضبط شد. چند روز بعد نیز او را دستگیر كردند و به همراه دو تن از یارانش به استانبول فرستادند (اینال، I / 334). پس از آنكه 7 ماه در آنجا زندانی بود، محاكمه، و به جرم داشتن آنچه كه حكومت «اوراق مضرّه» می‌نامید، به یك سال حبس محكوم شد. در 1903 م پس از پایان دورۀ محكومیتش وی را تحت‌نظر پلیس به ازمیر فرستادند (همو، EI2, S; I / 335).
فعالیتهای اشرف سبب شد كه آزادیخواهان و روشنفكران به وی توجه كنند. در 1904 م از بیم آزار حكومت به مصر گریخت و مدتی نیز در قبرس ماند و از آنجا به سویس و فرانسه رفت («دائرة المعارف ترك»، XV / 473؛ «دائرة المعارف زبان»، نیز EI2, S، همانجاها)، ولی در طول سالهای به قول خودش «اختیار غربت» (اینال، همانجا)، هرگز دم فرو نبست و همچنان با سرود اشعار هجوآمیز دربارۀ عبدالحمید ثانی و حكومت استبدادی وی به مبارزه ادامه داد و هنگامی كه در مصر بود، اشعارش را جمع‌آوری كرد و در مجموعه‌های دجّال، حسب حال و شاه و پادشاه به چاپ رساند. انتشار مجموعۀ دجّال در مصر خشم حكومت را بر ضد وی برانگیخت و سبب شد كه غیاباً حكم
مصادرۀ اموالش را صادر كنند، اما مأموران در خانه‌اش چیزی برای مصادره نیافتند. وقتی اشرف از این ماجرا آگاه شد هجویۀ تندی سرود و برای رئیس محكمه فرستاد («دائرة المعارف ترك»، نیز اینال، همانجاها).
اشرف پس از اعلان مشروطیت و محدود شدن قدرت مطلقۀ سلطان عبدالحمید به استانبول بازگشت و مدتی با چند روزنامۀ ازمیر از جمله ینی‌گازته همكاری كرد و بعد هفته‌نامه‌ای به نام اشرف منتشر ساخت و اشعار جدیدی را كه در مصر سروده بود، گردآورد و به چاپ رساند. نیز چندی او را به معاونت والی ادرنه گماردند، ولی دیری نپایید كه حكم مأموریتش لغو شد. اشرف كه خود را سخت درمانده احساس می‌كرد، از كار دولتی كناره گرفت و به زادگاهش بازگشت و چندی بعد در آنجا درگذشت («دائرة المعارف ترك»، میدان لاروس، همانجاها).
اشرف را می‌توان واپسین شاعر طنزپرداز و هجویه‌سرای ادبیات دیوانی دانست. او در اشعارش از واژگان و تعابیر مردمی بهره می‌برد. بیشتر اشعار وی به صورت قطعه است، اما اشعاری نیز در قالب غزل و قصیده دارد («دائرة المعارف زبان»، III / 113-114). به گفتۀ بروسه‌لی، اشرف در وادی هجو و مزاح اشعاری سهل و ممتنع دارد و بخش اعظم آنها زبانزد مردم است (2 /88). بانارلی بر آن است كه برخی قطعه‌های اشرف از اشعار نفعی، شاعر طنزپرداز سدۀ 11 ق / 17 م ادبیات دیوانی ترك، برتر و قوی‌تر است (II / 976)؛ با این حال اشرف در بیشتر اشعار خود از دایرۀ ادب به در آمده، و واژگانی ناپسند به كار برده است («دائرة المعارف ترك»، همانجا). به عبارت دیگر شعر او غثّ و سمین دارد و در كنار استعاره‌های ظریف، كلماتی درشت و گاه مستهجن نیز می‌توان یافت؛ اما نباید از نظر دور داشت كه برخی از اشعار وی نمونۀ زیبایی از شعر طنز ترك است (كاراعلی اوغلو، «تاریخ ادبیات ... »، II / 343).
آثـار: 1. دجال، در دو جلد (چ 1904-1907 م). 2. استمداد، 1905 م. 3. حسب حال یا اشرف و كمال، 1908 م. 4. شاه و پادشاه، 1908 م. در این مجموعه، قصیده‌ای با عنوان «محیی دولت عالیۀ ایرانیه، حضرت مظفرالدین شاه، یا آخرین درس انتباه به عبدالحمید» وجود دارد. 5. «در ایران حریقی برپاست»، 1908 م. در این مجموعه منظومه‌ای دربارۀ به توپ بستن مجلس از سوی شاه ایران نیز وجود دارد. تمام این آثار در قاهره به چاپ رسیده‌اند.
همچنین مجموعۀ آثار وی با عنوان «كلیات شاعر اشرف، آتشین‌تر از نفعی» در 1928 م در استانبول انتشار یافته است.

مآخذ

بروسه‌لی، محمدطاهر، عثمانلی مؤلفلری، استانبول، 1333 ق؛
نیز:

Banarlı , N.S., Türk edebiyâtı târihi, Istanbul, 1971; EI2, S; İnal, M. K., Türk Şairleri, Istanbul, 1969; Karaalioğlu, S. K., Ansiklopedik edebiyat Sözlüğü, Istanbul, 1983; id, Türk edebiyati tarihi, Istanbul, 1982; id, Türk edebiyatçılar sözlğü, Istanbul, 1982; Meydan-Larousse, Istanbul, 1987; Türk ansiklopedisi, Ankara, 1968; Türk dili ve edebiyatı ansiklopedisi, Istanbul, 1978; Yeni Türk aniklopedisi, Istanbul, 1985.
جلال خسروشاهی

 

 

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 242
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست