responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 196

پنجابی، ادبیات


نویسنده (ها) :
بخش ادیان و فرق
آخرین بروز رسانی :
جمعه 23 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

پَنْجابی‌، اَدَبیات‌، ادبیات‌ مكتوب‌ زبان‌ پنجابی‌ در دورۀ اسلامی‌ آغاز می‌گردد و نخستین‌ كسانی‌ كه‌ این‌ زبان‌ محلی‌ را در نوشته‌های خود وسیلۀ بیان‌ احوال‌ و افكار قرار دادند، مسلمانانِ صوفی‌مسلك‌ یا شاعرانی‌ بودند كه‌ موضوعات‌ دینی‌ و عرفانی‌ را در این‌ زبان‌ منظوم‌ ساختند. هر چند كه‌ پیش‌ از رواجِ گستردۀ تصوف‌ در این‌ ناحیه‌ و در اواخر دوران‌ غزنویان‌، مسعود سعد سلمان‌ ــ شاعر پارسی‌گویِ آن‌ روزگار كه‌ در لاهور زندگی‌ می‌كرد ــ به‌ زبان‌ هندویی‌ نیز شعر می‌گفته‌، و دیوانی‌ نیز به‌ این‌ زبان‌ داشته‌ است‌ (نك‌ : عوفی‌، 423)، لیكن‌ از این‌ گونه‌ اشعارِ او امروزه‌ خبری‌ در دست‌ نیست‌ و دربارۀ چند و چونِ آن‌ چیزی‌ نمی‌توان‌ گفت‌. البته‌ روشن‌ است‌ كه‌ در این‌ مورد مقصود از زبان‌ هندویی‌ همان‌ زبان‌ رایج‌ و متداول‌ در پنجاب‌ آن‌ دوران‌ است‌، چنان‌كه‌ تا این‌ زمان‌ نیز گاهی‌ زبان‌ پنجابی‌ را هندی‌ و هندویی‌ می‌نامند (قریشی‌، 29؛ شیرانی‌، 129، 138؛ باقر، 201) و لاهور ــ كه‌ همیشه‌ از شهرهای‌ مهم‌ پنجاب‌ بوده‌ است‌ ــ مردمش‌ بدان‌ زبان‌ سخن‌ می‌گفته‌اند.
دورۀ رشد و تكاملِ زبان‌ و ادبیات‌ پنجابی‌ در دوران‌ اسلامی‌ و در سایۀ تأثیر زبان‌ و ادب‌ فارسی بوده است‌؛ از این‌ روی‌، شمار لغات‌ فارسی‌ (و عربی‌ و تركی‌ از طریق‌ فارسی‌) در آن‌ بسیار است‌ (نك‌ : تبسم‌، 16-23)؛ اشكال‌ و قالبهای‌ نظم‌ فارسی‌ نیز در تكوین‌ شعرِ این‌ زبان‌ تأثیر تمام‌ داشته‌ است‌. نخستین‌ كسانی‌ كه‌ زبان‌ پنجابی‌ را به‌ كتابت درآوردند، طبعاً خط فارسی‌ را برای‌ این‌ منظور برگزیدند؛ ولی‌ در آغاز سدۀ 11ق‌ / 17م‌ كه‌ گورو ارجن‌، پنجمین‌ گورو یا پیشوای‌ مذهب‌ سیكه‌ به‌ تنظیم‌ و تدوین‌ آدی‌ آدی گرنته‌ (یا گورو گرنته‌ )پرداخت‌، رسم‌ الخط خاصی‌ مبتنی‌ بر خطهای‌ مأخوذ از دوناگری‌ سنسكریت‌ برای‌ كتاب‌ مقدسِ مذهب‌ سیكه ترتیب‌ داد كه‌ به‌ خط گورموكهی‌ مشهور است‌، و امروزه‌ در پنجابِ هند رواج‌ دارد.
شعر پنجابی علاوه‌بر اشكال و صورتهای رایج‌ در ادب‌ فارسی‌ ــ چون‌ غزل‌ و قصیده‌ و رباعی‌ و جز آنها ــ دارای‌ برخی‌ انواع‌ و اشكال‌ خاص‌ خود نیز هست‌ كه‌ از دیرباز در میان‌ مردم‌ هند رواج‌ داشته‌، از آن‌ جمله‌ است‌:

1. سی‌حرفی

این‌ نوع‌ مجموعه‌ای‌ از قطعه‌های‌ مركب‌ از 4 مصراع‌ یا 4 پارۀ هم‌ قافیه‌ است‌ كه‌ هر قطعه‌ با یكی‌ از حروف‌ الفبا (از الف‌ تا یا) آغاز می‌شود. سی‌ حرفی‌ می‌تواند به‌ هر وزنی‌ باشد، لیكن‌ بیشتر به اوزان بلند شبیه‌ به‌ بحر طویل‌ س: این‌ نوع‌ به‌ بیانِ افسانه‌های‌ محلی‌ یا روایات‌ دینی‌ و نقل‌ داستانهای‌ معروف‌ می‌پردازد و غالباً به‌ بحر طویل‌ است‌، ولی‌ در بحور و اوزان‌ دیگر هم‌ سروده‌ می‌شود و شاعران‌ بزرگِ زبان‌ پنجابی‌ داستانهای‌ مشهور و شناخته‌ شده‌ در میان‌ مردم‌ را در این‌ قالب‌ سروده‌اند. داستانهایی‌ چون‌ هیرورانجا سرودۀ وارث‌ شاه (سدۀ 12ق‌/18م‌)، سسی وپنون‌ ساختۀ هاشم‌ (سدۀ 12ق‌)، شاه‌ بهرام‌ و گل صنوبر و چندربدن‌ سرودۀ امام‌ بخش‌ (سدۀ 13ق‌/19م‌)، سوهنی‌ مهینوال‌ سرودۀ فضل‌شاه‌ (سدۀ 13ق‌)، سیف‌ الملوك‌ ساختۀ میان‌ محمد بخش‌ (سدۀ 13ق‌)، احسن‌ القصص‌ نقل‌ و اقتباس‌ مولوی‌ غلام‌ رسول‌ (سدۀ 13ق‌)، و لیلی‌ و مجنون‌ از فضل‌ شاهِ یاد شده‌ نمونه‌های‌ مهمِ این‌ نوع‌ شعرند. روده‌ می‌شود و از لحاظ موضوع‌ و مضمون‌ نیز محدود نیست‌؛ گرچه‌ غالباً به‌ بیان‌ احوال‌ عارفانه‌ می‌پردازد.

2. كافی‌ (تلفظ عامیانۀ قافیه‌)

این‌ نوع‌ از قطعه‌های‌ سه‌ مصراعی‌ یا چهار مصراعی‌ یا بیشتر تشكیل‌ می‌یابد كه‌ در آخرِ هر قطعه‌ قافیۀ قطعۀ اول‌ تكرار می‌شود (تقریباً شبیه‌ به‌ تركیب‌بند). موضوع‌ این‌ نوع‌ شعر همیشه‌ عرفانی‌ و عشق عارفانه‌ است‌ و غالباً در مجالس‌ سماع‌ و قوالی‌ خوانده‌ می‌شود.


3. منظومه‌های‌ داستانی‌

: این‌ نوع‌ به‌ بیانِ افسانه‌های‌ محلی‌ یا روایات‌ دینی‌ و نقل‌ داستانهای‌ معروف‌ می‌پردازد و غالباً به‌ بحر طویل‌ است‌، ولی‌ در بحور و اوزان‌ دیگر هم‌ سروده‌ می‌شود و شاعران‌ بزرگِ زبان‌ پنجابی‌ داستانهای‌ مشهور و شناخته‌ شده‌ در میان‌ مردم‌ را در این‌ قالب‌ سروده‌اند. داستانهایی‌ چون‌ هیرورانجا سرودۀ وارث‌ شاه (سدۀ 12ق‌/18م‌)، سسی وپنون‌ ساختۀ هاشم‌ (سدۀ 12ق‌)، شاه‌ بهرام‌ و گل صنوبر و چندربدن‌ سرودۀ امام‌ بخش‌ (سدۀ 13ق‌/19م‌)، سوهنی‌ مهینوال‌ سرودۀ فضل‌شاه‌ (سدۀ 13ق‌)، سیف‌ الملوك‌ ساختۀ میان‌ محمد بخش‌ (سدۀ 13ق‌)، احسن‌ القصص‌ نقل‌ و اقتباس‌ مولوی‌ غلام‌ رسول‌ (سدۀ 13ق‌)، و لیلی‌ و مجنون‌ از فضل‌ شاهِ یاد شده‌ نمونه‌های‌ مهمِ این‌ نوع‌ شعرند.

4. گلزار

این‌ نوع‌ شكل‌ دیگری‌ از منظومه‌های‌ داستانی‌ است‌ كه‌ به‌ شرح‌ احوالِ پیامبران‌ اختصاص‌ دارد. از نمونه‌های‌ معروف‌ این‌ نوع‌ شعر گلزار موسی از مولوی محمدمسلم (سدۀ 13ق‌)، گلزار آدم‌ از مولوی‌ محمد دلپذیر (سدۀ 13ق‌)، گلزار اسكندری‌ و گلزار محمدی‌ از محمد مسلمِ یاد شده‌ را می‌توان‌ نام‌ برد.

5. وار

(منظومه‌های‌ حماسی‌): این‌ نوع‌ برای‌ شرح‌ فتوحات‌ یا كارهای‌ نمایان‌ شاهان‌ و امیران‌ و قهرمانان‌ به‌ كار می‌رود، چون‌ نادرشاه‌ دی‌ وار (حماسۀ نادرشاه‌) از نجابت‌ (اوایل‌ سدۀ 12ق‌)، چتهیان دی وار (حماسۀ قوم چتهی‌) از پیرمحمد (سدۀ 13ق‌) سكهان‌ دی وار (حماسۀ سیكه‌ها) از شاه‌ محمد (سدۀ 13ق‌). چند «جنگنامه‌» نیز سروده‌ شده‌ كه‌ از نوع وار است‌ و به‌ شرح‌ دلاوریهای‌ بزرگانِ دین‌ اختصاص‌ دارد. معروف‌ترینِ این‌ گونه‌ آثار جنگنامه‌های‌ مقبل‌ و حامد است‌ در شرح‌ واقعۀ كربلا، جنگنامۀ حضرت‌ علی‌ (ع‌)از مولوی‌ محمداعظم‌، و جنگنامۀ بدر از احمدیار.

6. گیت

این‌ نوع‌ سرودهای‌ محلی‌ است‌ به‌ زبان‌ ساده‌ كه‌ احوال‌ روحی‌ و عاطفیِ مردمان‌ روستاها را به‌ آواز بیان‌ می‌كند و دارای‌ اوزان مختلف است‌؛ گاهی‌ قافیه‌ دارد و گاهی‌ بدون‌ قافیه‌ سروده‌ می‌شود.

7. باره‌ ماهی‌

(دوازده‌ ماهه‌) یا اتهوارت‌ (هشت‌ روزه‌ یا هفتگی‌): این‌ نوع‌ شكلی‌ از شعر است‌ كه‌ شاعر در آن‌ احوال‌ و خواسته‌های‌ خود را در هر یك‌ از 12 ماهِ سال‌ یا 7 روزِ هفته‌ بیان‌ می‌كند. این‌ نوع‌ شعر باید در این‌ ناحیه‌ سابقه‌ای‌ كهن‌ داشته‌ باشد، زیرا مسعود سعد سلمان‌ نیز منظومه‌هایی‌ از این‌ گونه‌ دارد كه‌ در آنها به‌ ذكر ماههای‌ سال‌، روزهای‌ ماه‌ و روزهای‌ هفته‌ پرداخته‌، و در ضمنِ بیان‌ احوال‌ و شرایط باده‌گساری‌، سلطان‌ وقت‌ (ملك‌ ارسلان‌ بن‌ مسعود غزنوی‌) را مدح‌ گفته‌ است‌ (نك‌ : 2 / 937- 955).

8. دوهره‌

این‌ نوع‌ شعر چهار مصراعی‌ است‌ كه‌ هر مصراع‌ آن گاهی پارۀ كوچكی‌ به‌ همان‌ وزن‌ در پی‌ دارد (شبیه‌ به‌ مستزاد) و موضوع‌ آن‌ احوال‌ شخصی‌ و بیان‌ احساسات‌ عاشقانه‌ است‌.

9. شلوك‌

(پول‌): شلوك‌ در لغت‌ یك‌ پاره‌ یا مصراعِ شعر است‌ و در ادبیات پنجابی یك‌ بیت‌ شعر صوفیانه‌ یا عاشقانه‌ است‌ كه‌ در عینِ كوتاهی‌، می‌تواند متضمن معانی لطیف‌ و بلند شاعرانه‌ باشد.

10. نورنامه‌

این‌ نوع‌ منظومه‌ای‌ است‌ كه‌ از لحاظ ترتیبِ قوافی‌ به‌ مثنوی‌ شبیه است، لیكن‌ به‌ اوزان‌ مختلف‌ سروده‌ می‌شود و موضوعِ آن‌ شرح‌ ولادت‌ رسول‌ اكرم‌(ص‌) و وصف‌ اخلاق‌ و سیرت‌ آن‌ حضرت‌ است‌.

11. چرخنامه‌

چرخه‌ چرخ‌ پشم‌ریسی‌ و یا پنبه‌ریسیِ زنان‌ روستاهاست‌ كه‌ با انواع‌ رشته‌هایی‌ كه‌ با آن‌ تنیده‌ می‌شود، پارچه‌های‌ گوناگون‌ و رنگارنگ‌ و لباسهای‌ مختلف‌ می‌بافند. شاعر طرز عمل‌ و حاصل‌ كار این‌ چرخه‌ها را وسیلۀ بیان‌ معانی‌ و مضامین‌ اخلاقی‌ و اجتماعی‌ قرار می‌دهد و از این‌ طریق‌ به‌ ارشاد و راهنماییِ خوانندگان‌ و شنوندگان‌ می‌پردازد. رشته‌های‌ چهارلا اشاره‌ به‌ تركیب اخلاط یا عناصر چهارگانه‌ دارد، رشته‌های‌ پنج‌ لا نماد تركیب‌ و همكاری‌ حواس‌ خمسه‌، رشته‌های‌ شش‌ لا نمودار شش‌ جهت‌ و... است‌.

12. اشترنامه‌

این‌ نوع‌ شكلی‌ از شعر شبیه‌ به‌ قصیده‌ است‌ كه‌ شاعر در آن‌ صفات بردباری، شكیبایی، قناعت‌ و سخت‌ كوشیِ اشتر را شرط كامیابی‌ در ماجراهای عاشقانه‌ و دیگر امور زندگی‌ می‌شمارد (برای‌ این‌ انواع‌، نك‌ : فقیر، 229-250).
نخستین‌ آثار مكتوب‌ باقی‌مانده‌ از زبان‌ پنجابی‌ طبعاًبه‌ نظم‌ بوده‌ است‌ و غالباً به‌ دوره‌های‌ اخیر تعلق‌ دارد، هر چند كه‌ اشعار منسوب‌ به‌ فریدالدین‌ مسعود، معروف‌ به‌ بابافریدالدین‌ گنج‌ شكر (ه‌ م‌) كه شماری‌ از سروده‌های‌ او در گوروگرنته‌ (یا آدی‌ گرنته‌ )، كتاب‌ مقدسِ پیروان‌ مذهب‌ سیكه مندرج‌ است‌ (نك‌ : سبحان‌، 219 -215)، به‌ سدۀ 7ق‌ / 13م‌ بازمی‌گردد؛ ولی‌ برخی‌ از محققان‌ معاصر این‌ فریدالدین‌ را شخص‌ دیگری‌ به‌ نام‌ شیخ‌ ابراهیم‌ فریدالدین‌ ثانی‌ دانسته‌اند كه‌ با گورو نانك‌، مؤسسِ مذهب‌ سیكه (873- 945ق‌ / 1469- 1538م‌) معاصر بوده است‌ (نك‌ : گیانی‌،23-24؛ فقیر، 257؛ شردا، 105-106؛ رضوی، II / 328-329) در این‌ صورت‌ هم‌ باز سروده‌های‌ فریدالدین‌ در كتابِ یاد شده‌ از آثار باقی‌مانده‌ از سدۀ 9 یا 10ق‌ / 15 یا 16م‌، و از كهن‌ترین‌ نمونه‌های‌ موجودِ شعر پنجابی‌ خواهد بود، چنان‌كه‌ سروده‌های‌ خود نانك‌ هم‌ كه‌ در گورو گرنته‌ آمده‌ است‌، باید در این‌ شمار قرار گیرد.
در ادبیات پنجابی‌ تنوع‌ اشكال‌ و قالبهای‌ شعری‌ با تنوع‌ موضوعات‌ همراه‌ بوده‌، و در چند سدۀ اخیر آثار گوناگون‌ در موضوعات‌ مختلف‌ ــ از سروده‌های‌ صوفیانه‌ و داستانهای‌ عشقی‌ تا غزلیات‌ عاشقانه و اشعار طنزآمیز و منظومه‌های‌ علمی‌ و فقهی‌، از نصاب‌ و قواعد صرفی تا ترجمۀ منظومه‌های‌ عرفانی‌ و عاشقانۀ فارسی‌ ــ به این زبان پدید آمده‌ است‌. در شعر عرفانیِ شاه‌ حسین‌ لاهوری (946- 1008ق‌ / 1539-1599م‌)، سلطان‌ باهو (1039-1102ق‌ / 1630- 1691م‌)، سید بلهی‌ شاه‌ (سده‌های‌ 11-12ق‌ / 17- 18م‌)، علی‌ حیدر ملتانی‌ (سدۀ 12ق‌ / 18م‌)، هر چهار از سلسلۀ قادری‌ و معتقد به‌ توحید وجودی‌ ابن‌ عربی‌، وارث‌ شاه‌ (سدۀ 12ق‌)، خواجه‌ فرد فقیر (سدۀ 12ق‌)، هاشم‌ شاه‌ (سدۀ 12ق‌)، خواجه‌ غلام‌ فرید (سدۀ 13ق‌ / 19م‌) از سلسلۀ چشتیه‌، حافظ برخوردار (سدۀ 11ق‌ / 17م‌)، علی‌ حیدر (سدۀ 12ق‌) و احمدیار (سده‌های‌ 12-13ق‌) متأثر از عرفان‌ هندویی‌ و مكتب‌ ابن عربی‌، همگی‌ زبان‌ و مضامین‌ و آراء عرفانی را در زبان پنجابی و در قالب سی حرفی و كافی و منظومه‌های‌ بلند و كوتاه‌ بسط تمام‌ دادند (نك‌ : رضوی‌، II / 437-450؛ I / 440, شردا، 180-105؛ فقیر، 251- 285؛ عبدالغنی‌، 287-329).
از ویژگیهای‌ آثارِ این‌ شاعران‌ تأثیر افكار عارفانۀ هندویی‌ در مضامین‌ آنها و آمیزشِ عناصرِ فكری‌ و روشهای‌ عملیِ رایج‌ در مكتب بهكتی با آراء و آداب صوفیانه‌ است‌ (نك‌ : شردا، فصلهای‌ 11,9 ؛ رضوی‌، .(II / 390-432 آنچه‌در شعرعارفانۀ پنجابی‌شایستۀ توجه‌است‌، آن‌ است‌ كه‌ در آن‌ غالباً معشوق‌ مرد است‌ و عاشق‌ زن‌، و شاعر همچون‌ زنی‌ كه‌ با مرد خود عشق‌ورزی‌ كند، سوز و گداز عاشقانه می‌نماید، و این سنت و رسمی‌ است‌ كهن‌ در بسیاری‌ از مكاتب‌ عرفانی‌ هندویی، خصوصاً در میان‌ ویشنو پرستان‌ (نك‌ : شردا،74-75, 103, 116, 185؛ عبدالغنی‌، 291).
یكی‌ از مهم‌ترین‌ انواعِ ادبی‌ در زبان‌ پنجابی‌ داستانهای‌ محلیِ عاشقانه‌ و تاریخی‌ شناخته‌ شده‌ و معروفی‌ است‌ كه‌ شاعرانِ این‌ زبان‌ به‌ صورتهای‌ مختلف‌ آنها را به‌ نظم‌ درآورده‌، و با ذوق‌ و سلیقۀ خود رنگ‌ صوفیانه‌ به‌ آن‌ داده‌اند. از بهترین‌ نمونه‌های‌ این‌ نوع شعر منظومه‌های هیرورانجا، سسی پنون، و سوهنی مهیوال است‌ كه‌ از داستانهای‌ محلی‌ پنجاب‌ بوده‌اند؛ و نیز داستانهای‌ یوسف‌ و زلیخا، لیلی و مجنون، و احسن القصص كه از فارسی‌ ترجمه‌ شده‌اند.
گروه‌ دوم‌ پیش‌ از آنكه به پنجابی نقل شوند، در ادبیات‌ فارسی‌ از دیرباز در شمار آثار عرفانی‌ بوده‌، و شاعرانِ فارسی‌ زبان‌ آنها را وسیلۀ بیان‌ آراء و احوال‌ صوفیانه‌ قرار داده‌اند؛ اما گروه‌ اول‌ در اصل‌ از داستانهای‌ بومی‌ و محلی‌ معروف‌ و متداول‌ در میان‌ مردم‌ پنجاب‌ بوده‌، و در دوره‌های‌ اسلامی‌ و غالباً از سده‌های‌ 10 و 11ق‌ به‌ بعد در دست‌ شاعرانِ عارف‌ مسلكِ این‌ ناحیه‌ حالت‌ و كیفیت‌ عارفانه‌ به‌ خود گرفته‌اند. این‌ داستانها در میان‌ طبقات‌ مختلف‌ مردم‌ اهمیت‌ و نوعی‌ قداست‌ یافته‌اند، چنان‌ كه‌ حافظ برخوردار، شاعر عارف‌ پنجابی‌ (سدۀ 11ق‌) خواندن‌ داستانهای‌ رمزی‌ و تمثیلی‌ را عبادت‌ دانسته‌ است‌ (شردا، .(193
مهم‌ترین‌ این‌ داستانها اینهاست‌:

یكم‌ هیرورانجها، كه‌ شاعرانی‌ چون‌ دامودر (سده‌های‌ 10-11ق‌)، احمد گجر (د 1104ق‌/1692م‌)، مقبل‌ (د 1160ق‌/1747م‌)، وارث‌ شاه‌ (د 1180ق‌/1766م‌)، هاشم‌شاه‌ (سدۀ 12ق‌)، میرن‌ شاه‌ (سدۀ 13ق‌)، احمدیار (سدۀ 13ق‌)، محمدشاه‌ (سدۀ 13ق‌)، جوك‌ سنگه‌ (سده‌های‌ 13-14ق‌) و چند شاعر دیگر (نك‌ : ملك‌، 350) آن‌ را به‌ نظمِ درآورده‌اند. این‌ داستان‌ پیش‌ از آنكه‌ به‌ نظم‌ پنجابی‌ درآید، در دوران‌ سلطنت‌ اكبرشاه‌ (963-1014ق‌/1556- 1605م‌) به‌ قلم‌ حیات‌خان‌ باقی‌ كولابی‌ به‌ فارسی‌ منظوم‌ شده‌ بود (ملك‌، 336-337؛ شردا، .(202-204

دوم‌ سسی‌ پنون‌، كه‌ وارث‌ شاه‌، حافظ برخوردار، هاشم‌ شاه‌ تا احمدیار، غلام‌ رسول‌ و میرن‌ شاه‌ (سدۀ 13ق‌) آن‌ را منظوم‌ ساختند. این منظومه را منشی چوت پركاش هندو مذهب در 1135ق‌/ 1723م‌ به‌ نظم‌ فارسی‌ سروده‌ است‌ (ملك‌، 366).

سوم‌ مرزا صاحبان‌، كه پیلو (سدۀ 11ق‌) صورتِ داستانیِ ساده‌ و غیرصوفیانۀ آن‌ را به‌ شعر ساخته‌ بود و حافظ برخوردار آن‌ را به‌ منظومه‌ای‌ عرفانی‌ تبدیل‌ كرد.

چهارم‌ سوهنی‌ مهیوال‌، كه‌ وارث‌ شاه‌، حافظ برخوردار، هاشم‌ شاه‌، میرن‌ شاه‌، احمدیار، سیدفضل‌ شاه‌ (سدۀ 13ق‌) هر یك‌ به‌ شیوۀ خود آن‌ را به‌ نظم‌ درآوردند.

در ادبیات پنجابی‌ تنوع‌ اشكال‌ و قالبهای‌ شعری‌ با تنوع‌ موضوعات‌ همراه‌ بوده‌، و در چند سدۀ اخیر آثار گوناگون‌ در موضوعات‌ مختلف‌ ــ از سروده‌های‌ صوفیانه‌ و داستانهای‌ عشقی‌ تا غزلیات‌ عاشقانه و اشعار طنزآمیز و منظومه‌های‌ علمی‌ و فقهی‌، از نصاب‌ و قواعد صرفی تا ترجمۀ منظومه‌های‌ عرفانی‌ و عاشقانۀ فارسی‌ ــ به این زبان پدید آمده‌ است‌. در شعر عرفانیِ شاه‌ حسین‌ لاهوری (946- 1008ق‌/1539-1599م‌)، سلطان‌ باهو (1039-1102ق‌/ 1630- 1691م‌)، سید بلهی‌ شاه‌ (سده‌های‌ 11-12ق‌/17- 18م‌)، علی‌ حیدر ملتانی‌ (سدۀ 12ق‌/18م‌)، هر چهار از سلسلۀ قادری‌ و معتقد به‌ توحید وجودی‌ ابن‌ عربی‌، وارث‌ شاه‌ (سدۀ 12ق‌)، خواجه‌ فرد فقیر (سدۀ 12ق‌)، هاشم‌ شاه‌ (سدۀ 12ق‌)، خواجه‌ غلام‌ فرید (سدۀ 13ق‌/19م‌) از سلسلۀ چشتیه‌، حافظ برخوردار (سدۀ 11ق‌/17م‌)، علی‌ حیدر (سدۀ 12ق‌) و احمدیار (سده‌های‌ 12-13ق‌) متأثر از عرفان‌ هندویی‌ و مكتب‌ ابن عربی‌، همگی‌ زبان‌ و مضامین‌ و آراء عرفانی را در زبان پنجابی و در قالب سی حرفی و كافی و منظومه‌های‌ بلند و كوتاه‌ بسط تمام‌ دادند (نك‌ : رضوی‌، II/437-450؛ I/440, شردا، 180-105؛ فقیر، 251- 285؛ عبدالغنی‌، 287-329).
تا اواخر سدۀ 13ق‌ / 19م‌ شعر و ادب‌ پنجابی‌ از لحاظ ساختار و اسلوب‌ ادامۀ سبك و سیاق شاعران دوره‌های پیش بود و چنان‌كه‌ اشاره‌ شد، افكار و موضوعات‌ عرفانی‌ و دینی‌ بر ادبیاتِ این‌ زبان‌ غلبه‌ داشت‌، ولی در آغاز سدۀ 14ق‌ / 20م‌ و آشناییِ نزدیك‌تر با فرهنگ‌ و ادب‌ اروپایی‌، نسل‌ جوان‌ به‌ روشهای‌ نویسندگی‌ جدید روی‌ آورد و در این‌ دوران‌ نهضتی‌ آغاز شد كه‌ تاكنون‌ ادامه‌ دارد. شعر نو به‌ روش‌ اشعار شاعران‌ انگلیسی‌، ترجمۀ آثار ادبی‌ غربی‌، داستان‌نویسی‌ به‌ اسلوب‌ جدید، نمایشنامه‌نویسی‌ و تحقیقات‌ علمی‌ و ادبی‌ و اجتماعی‌ به‌ این‌ اسلوب‌ رواج‌ گرفت‌ و حركتهای‌ سیاسی‌ و اجتماعیِ این‌ دوران‌ و مبارزات‌ آزادی‌ طلبی‌ و سرانجام‌، جدا شدن‌ از هند و كسب‌ استقلال‌ سیاسی‌ و تشكیل‌ كشور پاكستان‌ با وقایع‌ و چالشهای‌ بزرگی‌ همراه‌ بود كه‌ طبعاً در حیات‌ فكری‌ و روحی‌ مردمان‌ مسلمان‌ پنجاب‌، و جوانان‌ و طبقۀ روشنفكر این‌ ناحیه‌ تأثیرات‌ بسیار عمیق‌ داشت‌ و انگیزۀ پیدایش‌ جریانهای‌ ادبی‌ و هنری‌ جدید و ایجاد فضای‌ فرهنگی‌ دامنه‌داری‌ گردید كه‌ زبان‌ پنجابی‌ را به‌رغم‌ زبان‌ رسمی‌ اردو، و به‌ موازات‌ آن‌ به‌ صورت‌ زبانی‌ غنی‌ و توانمند درآورد (نك‌ : كنجاهی‌، 395-433).

مآخذ

باقر، محمد، پنجابی‌ قصی‌ فارسی‌ زبان‌ مین‌، لاهور، 1966م‌؛ تبسم‌، غلام‌ مصطفى‌، «نفوذ فارسی‌ در زبان‌ پنجابی‌»، هلال‌، كراچی‌، 1333ش‌، ج‌ 2، شم‌ 4؛ شیرانی‌، حافظ محمود، «پنجابی‌ زبان‌ كی‌ نصاب‌»، روئداد ادارۀ معارف‌ اسلامیه‌، اجلاس‌ اول‌، لاهور، 1933م‌؛ عبدالغنی‌، «تصوف‌ اور صوفی‌ شعراء»، تاریخ‌ ادبیات‌ مسلمانان‌ پاكستان‌ و هند، لاهور، 1971م‌، ج‌ 13؛ عوفی‌، محمد، لباب‌ الالباب‌، به‌ كوشش‌ سعید نفیسی‌، تهران‌، 1335ش‌؛ فقیر، فقیرمحمد، «دوسراباب‌» (نك‌ : هم‌ ، عبدالغنی‌)؛ قریشی‌، عبدالغفور، پنجابی‌ ادب‌ دی‌ كهانی‌، به‌ كوشش‌ اقبال‌ صلاح‌الدین‌، لاهور، 1972م‌؛ كنجاهی‌، شریف‌ و عبدالرحمان‌ ملك‌، «پانچوان‌ باب‌» (نك‌ : هم‌ ، عبدالغنی‌)؛ گیانی‌، عبادالله‌، گوروگرنته‌ اور اردو، لاهور، 1966م‌؛ مسعودسعد سلمان‌، دیوان‌، اصفهان‌، 1364ش‌؛ ملك‌، عبدالرحمان‌، «پنجابی‌ كی‌ منظوم‌ داستانین‌»، تاریخ‌ ادبیات‌ مسلمانان‌ پاكستان‌ و هند، لاهور، 1971م‌، ج‌ 13؛ نیز:

Rizvi, A. A., A History of Sufism in India, New Delhi, 1986;
Sharda, S. R., Sufi Thought, New Delhi, 1927;
Sobhan, J. A., Sufism Its Saints and Shrines, New York, 1970.

بخش‌ ادیان‌ و عرفان‌

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 196
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست