پَرْتویِ شیرازی، شاعر سدۀ 9 و اوایل سدۀ 10ق. همۀ تذكرهنویسان، حتى معاصرانش مانند علیشیر نوایی (ص 397) و سام میرزا (ص 86) وی را شیرازی دانستهاند (نیز نک : میرحسین دوست، 71؛ آذر، 271؛ احمدعلی، 378؛ علی حسنخان، 76). ناگفته نماند كه فخرالزمانی (ص 124-125)، پرتوی را لاهیجانی دانسته كه در جوانی به شیراز مهاجرت كرده است. هدایت نیز از دو شاعر به نامهای پرتوی لاهیجی و پرتوی شیرازی یاد كرده، و شرح احوال آن دو را درهم آمیخته است (1 / 247). از تاریخ ولادت پرتوی آگاهی دقیقی دردست نیست و در باب تاریخ وفاتش نیز اختلافنظر است. فخرالزمانی براساس نوشتۀ امیرمختار در مخزن اخبار، وفات وی را در 71 سالگی و در 941ق / 1534م، و مدفن وی را شهر بغداد ذكر كرده است (ص 126؛ نیز نک : ایمان، 96)، اما به نوشتۀ صفا وی در 928ق / 1522م در شیراز درگذشته، و در جوار آرامگاه سعدی به خاك سپرده شده است (5 / 649؛ نیز نک : آذر، همانجا). پرتوی با شهیدی قمی و اهلی شیرازی معاصر بود و جوانی وی بیشتر صرف عاشقی و میگساری و قلندری شد؛ اما در اواخر عمر از كردارهای گناهآلود دوران جوانی توبه كرد (فخرالزمانی، 124-126). وی دانشهای عقلی را نزد جلالالدین محمد دوانی (830-908ق) فرا گرفت و بهخصوص در علم تصوف و طریقت، مهارت یافت (همو، 125؛ صفا، همانجا)، چنانكه دوانی مرتبۀ وی را در مقامات عرفانی میستود و دربارۀ او میگفت: فقیرتر و مسكینتر از او [= پرتوی] ندیدهام. به نظر من او از رهروان طریق حق است (نک : داور، 106). پرتوی شیرازی در عهد ابراهیمخان ابوالفوارس زندگی میكرد (میرحسیندوست، همانجا)، اما 21 سال از آخر عمر خود را در زمان سلطنت شاه اسماعیل صفوی گذرانید (صفا، 5 / 648-649). او در علم پزشكی (علیحسنخان، همانجا) و نیز در دانش نجوم مهارت داشت (علیشیر، همانجا)، چنانكه تقویمی به نام شاه اسماعیل صفوی (حك 905-930ق) نوشت و در آن، واقعۀ چالدران (ه م) و شكست شاه اسماعیل و تصرف تبریز به دست سلطان سلیم عثمانی را ــ كه به فرار شاه اسماعیل و تغییر خطبه و سكه انجامید ــ پیشگویی كرد (نک : علیشیر، همانجا). وی بارها به سفر حج رفت (فخرالزمانی، 126؛ قس: كوثر، 51). پرتوی از گویندگان بنام عهد خویش، و در انواع سخن استاد بود، از اینرو بیشتر معاصران و نویسندگانی كه به شرح احوال او پرداختهاند، استادی او را در شاعری ستودهاند (نک : صفا، 5 / 649). دیوان وی (آقابزرگ، 9 / 157؛ منزوی، خطی مشترك، 9 / 2017) مشتمل بر حدود 4 هزار بیت (فخرالزمانی، همانجا) غزل و قصیده است. گفتهاند كه پرتوی در اواخر عمر یك مثنوی نیز به شیوۀ حدیقة الحقیقۀ سنایی سروده، اما در میان مردم چندان شهرتی نیافته است (همانجا؛ صفا، 5 / 650). شهرت پرتوی بیشتر به سبب سرودن ساقینامۀ اوست. برخی ساقینامۀ او را به فردوسی نسبت دادهاند و چنین اظهارنظر كردهاند كه فردوسی در ابتدا، پرتوی تخلص میكرده است (نک : فخرالزمانی، 124). این اثر 281 بیت و در بحر متقارب مثمن مقصور یا محذوف است. حدود 125 بیت از این مثنوی در عرفات العاشقین (اوحدی، 206-207) و تمام آن در تذكرۀ میخانه (فخرالزمانی، 127 بب) ذكر شده است. ارزش ساقینامۀ پرتوی بیشتر در گسترش مطالب و مضمونهای متداول در ساقینامهها و بیان احساسات متنوع شاعرانه و عارفانه در اینگونه اشعار است. بهطوری كه بیشتر متأخران از روش وی پیروی كردهاند (صفا، همانجا). وی در ساقینامۀ خود كه كوشیده است تا از تعقید و تكلف به دور باشد، به مدح حضرت علی(ع) پرداخته است (كوثر، 58، 61). از این ساقینامه، شماری نسخۀ خطی برجای مانده است (نک : منزوی، 4/2863-2864؛ شورا، 17/375؛ نیز مركزی، 1/743). گلچین معانی 3 غزل پرتوی را در تعلیقات خود بر تذكرۀ میخانه (نک : ص 128، 129) آورده است و تذكرهنویسان دیگر نیز بیتهایی از او را به صورت پراكنده نقل كردهاند. برخی از اشعار پرتوی به شاعرههایی ساختگی نسبت داده شده است، ازجمله «بیبی آرزوی سمرقندی» (نک : فخری، 137)، و «پرتوی طلاكش» كه اوحدی غزل پرتوی به مطلع «منم زنیك و بد دهر دم فرو برده» را از او دانسته است (نک : گلچین، «شاعرانی...»، 51). این طلاكش رفتهرفته به «بیبی پرتوی»، و سرانجام به شاعرۀ ساختگی دیگری به نام «پرتوی تبریزی» (نک : مشیر سلیمی، 1 / 74؛ كشاورز صدر، 66) تبدیل شد و غزل مزبور به وی منسوب گردید (نک : گلچین، همانجا، تاریخ.... 2 / 830). شاعران دیگری نیز «پرتوی» تخلص میكردهاند كه منابع درخور توجهی در باب آنها دردست نیست و درنتیجه اطلاعاتی كه از آنها به دست میآید نیز چندان درخور اعتنا نمیتواند بود. ازجملۀ این شاعران میتوان از «پرتوی اسفراینی» (فخرالزمانی، 124) نام برد.