نویسنده (ها) :
ملیحه مهدوی
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 13 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
بَهاءُالدّینِ مَرْغینانی، نام دو شاعر ایرانی. زندگینامه و شرح احوال این دو شاعر و ادیب در برخی منابع با یكدیگر آمیخته است (نک : نفیسی، 1 /173-174)، اما با توجه به حكومت معاصر هریك، میتوان آن دو را از یكدیگر تشخیص داد:
1. بهاءالدین مرغینانی
شاعر سدۀ 5 و 6 ق: از احوال و آثار و اشعار او اطلاع زیادی در دست نیست. همین قدر میدانیم كه اصل او از ناحیۀ مرغینان فرغانه بوده، و از شاعران مداح دربار قطبالدین انوشتكین خوارزمشاه (حك 470-490ق /1077-1097م) به شمار میآمده است (آقابزرگ، 9(3) /1031؛ هدایت، 1 /447). برخی محققان از او با عنوان ملك الكلام بهاءالدین (رازی، 3 /447) و نیز بهاءالدین مرغیستانی (لكهنوی، 1 /116) یاد كردهاند و آقابزرگ (همانجا) سال وفات او را 537 ق /1142م، و هدایت (همانجا) 527 ق /1133م ضبط كرده است. او را شاعری شیرینبیان دانسته، و از اشعار او تعریف و تمجید كردهاند (اوحدی، 196؛ صبا، 121؛ رازی، همانجا). قصیدهای از وی با مطلع «ای زلف تابدار تو پیچیده بر قمر» در برخی از تذكرهها مذكور است كه بیانگر طبع والا و مهارت او در شعرسرایی است (نک : اوحدی، همانجا؛ رازی، 3 /447-449؛ هدایت، 1 /447- 448).
2. بهاءالدین مرغینانی
از وزرا، شاعران و درباریان فاضل سدۀ 7ق. وی از سوی پدر از خاندان شیخ الاسلام فرغانه، و از سوی مادر از فرزندان طغان خان، حكمران فرغانه محسوب میشد (نفیسی، همانجا؛ جوینی، 1 /231-232) و بهطور یقین تا 649ق /1251م در قید حیات بود (جوینی،1 /231) و حبش عمیدالملك، وزیر دربار جغتای (حك 624-649ق /1227-1251م) او را به خدمت ییسو، فرزند جغتای گماشت و بهاءالدین در عین ادب و احترام كامل در خدمت او بود، اما پس از مرگ ییسو وی بر اثر كینه و دسیسۀ مدعیان حكومت از جمله حبش عمید و قرا، پسر دیگر جغتای به همراه مال و فرزندان به اسارت درآمد و به دستور حبش عمید او را نمدمال كردند و اعضایش را در هم شكستند (جوینی، 1 /229-231). به گفتۀ عطاملك جوینی (1 /232)، بهاءالدین مناقب و فضایل بسیاری داشته، و درگاه او محل اجتماع فاضلان و ادبا بوده است و شاعران و عالمان مورد عنایت و شفقت او قرار میگرفتهاند. اشعاری از وی در تاریخ جهانگشای مذكور است (نک : همو، 1 /231).