responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 71

ابیض، شهر


نویسنده (ها) :
علی رفیعی علامرودشتی
آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 31 اردیبهشت 1399
تاریخچه مقاله

اُبَیِّض، شهری در غرب جمهوری سودان و مركز استان كُردُفان شمالی. این شهر در °13 و ´11 عرض شمالی و °30 و ´14 طول شرقی و در 446 میلی فاشر و 230 یا 292 میلی جنوب غربی خرطوم قرار گرفته و 869‘1 پا (ح 570 متر) از سطح دریا ارتفاع دارد (EI2, V / 266؛ آمریكانا، XX / 588؛ شقیر، 1 / 107؛ بعلبكی، 4 / 50؛ بریتانیكا، ‌XII / 98). در برخی از منابع نام آن به شكل «العبید» ثبت شده كه گویا از آوانگاری آن به لاتین سرچشمه گرفته است، چنانكه ضبط آن به صورت «الاومبیض» نیز ممكن است ناشی از تلفظ محلی آن باشد (هالت، 6، 87؛ نیز نک‌ : تقویم، 323، 328).

سیمای طبیعی

این شهر در فلاتی شنی و در جلگه‌ای وسیع قرار گرفته و با جنگلی گسترده احاطه شده است كه از ورود طوفانهای شن به شهر جلوگیری می‌كند. شهرهای باره در 40 میلی شمال و طیاره در 35 میلی مشرق و ابوحراز در 30 میلی جنوب غربی گرداگرد آن قرار دارند. كوههای «نوبه» نیز كه برخی شمار آنها را 99 دانسته‌اند، در جنوب كردفان از نیل ابیض در شرق آغاز می‌شود و تا دارفور در غرب كردفان ادامه دارد و به منزلۀ حصاری طبیعی، استان كردفان و شهر ابیض را در پناه خود می‌گیرد. نزدیك‌ترین این كوهها به ابیض، كوه قدیر در 160 میلی و كوههای دلن و دایر هستند كه به ترتیب در فاصلۀ سه روز راه و دو روز راه از آن قرار گرفته‌اند (شقیر، 1 / 107- 108؛ بریتانیكا، همانجا).

جمعیت

غیر از افراد بومی، خانواده‌هایی از قبیله‌های جعلی و دنقلی و بعضی از بازرگانان شام، مصر، حجاز، هند و اروپا ساكنان این شهر را تشكیل می‌دهند. جمعیت شهر در آمار مربوط به پیش از انقلاب سودان 000‘50 نفر برآورد شده بود (شقیر، 1 / 107) كه در 1955-1956 م به 372‘52 نفر (گونیلی، 2 / 68) و در 1964 م به 000‘60 نفر (بروكهاوس، V / 470) رسیده است. این آمار در سالهای بعد به 000‘70 و 000‘95 نفر افزایش یافته ( الموسوعة، 1 / 43؛ بعلبكی، همانجا)، چنانكه جمعیت شهر در سرشماری 1980 م در حدود 000‘150 نفر بوده است (بریتانیكا، همانجا).

سابقه و حوادث تاریخی

دربارۀ‌ سابقۀ ابیض اطلاعات دقیقی در دست نیست، جز اینكه نوشته‌اند كه این شهر در زمان سلطنت فور، آباد و خرم بوده (شقیر، همانجا) و در 1748 م منطقۀ كردفان مورد نزاع بین دو سلطنت‌نشین فونج و فور قرار داشته است (ضرار، 20). اینكه در برخی منابع نوشته شده كه ابیض را مصریها در 1821 م تأسیس كرده‌اند (بریتانیكا، بعلبكی، همانجاها) صحیح نیست، زیرا چنانكه یاد شد، این شهر مدتها پیش از این تاریخ وجود داشته و ظاهراً روزگاری حاكم‌نشین منطقۀ كردفان بوده است، اما می‌توان گفت كه مصریها پس از فتح ابیض در 1821 م، در آبادانی و توسعۀ آن نقشی عمده داشته‌اند (شقیر، 1 / 107، 3 / 12-13؛ ضرار، 39-40؛ نیز نک‌ : شبیكه، تاریخ، 330، 331).

از رویدادهای تاریخی مهمی كه در این شهر اتفاق افتاده است، 3 رویداد را می‌توان ذكر كرد:

1. فتح ابیض به دست محمد بیك دفتردار

وی كه فرمانده سپاه و داماد محمدعلی پاشا حاكم مصر در دورۀ عثمانی بود، با سپاهی مركب از 000‘4 تن پیاده و سوار و ده آتشبار توپخانه از قاهره حركت كرد و با گذشتن از ناحیۀ دبه در صحرا به باره رسید و مقدوم مسلم حاكم كردفان را به تسلیم فرا خواند. مقدوم مسلم در پاسخ، نامه‌ای اعتراض‌آمیز برای او فرستاد و سرانجام با نیروهای خود از ابیض خارج شد و در 16 آوریل 1821 در باره با دفتردار برخورد كرد، اما سپاهیان وی به وسیلۀ سلاحهای آتشین توپخانۀ محمدبیك دفتردار تارومار شدند و خود مقدوم مسلم نیز كشته شد و دفتردار شهر ابیض را تصرف كرد و نیرویی برای حفاظت شهر گماشت و خود به سنّار رفت (همان، 300-331، 346؛ شقیر، همانجا؛ هالت، 61). از آن پس، این شهر و منطقۀ كردفان و دیگر مناطق سودان در تصرف مصریان بود وسالها بر آنجا حكومت كردند، تا آنكه شورشهایی بر ضد آنان آغاز شد.

2. قیام محمد بن احمد (المهدی)

قیام المهدی در شعبان 1298 / ژوئیۀ 1881 مهم‌ترین مبارزه‌ای است كه بر ضد حكومت مصریان صورت گرفت. محمد بن احمد كه خود را مهدی منتظر معرفی می‌كرد، به زودی طرفدارانی پیدا كرد. در 12 اوت 1881 با سپاهیانش رئوف پاشا، حاكم سودان، در منطقۀ ابا به جنگ پرداخت و شكستی فاحش به آنان وارد ساخت. وی در 12 رمضان 1299 ق / 28 ژوئیۀ 1882 م به قصد حمله به ابیض حركت كرد و در 17 شوال همان سال در 6 میلی جنوب غربی ابیض اردو زد. بیشتر مردم شهر قبلاً دعوت وی را پذیرفته بودند. الیاس پاشا ام‌بریر از بازرگانان معروف ابیض كه پیش‌تر حاكم شهر بود و از این سمت بركنار شده بود، همراه با مردم شهر، المهدی را به فتح شهر تشویق و دعوت كرده بودند. المهدی نامه‌ای به محمد سعید پاشا حاكم شهر نوشت و او را به تسلیم شدن دعوت كرد، ولی محمدسعید پاشا این دعوت را نپذیرفت و نه تنها به نامۀ ‌المهدی پاسخ نداد، بلكه دو تن فرستادۀ وی را نیز به قتل رساند. المهدی پس از شنیدن این خبر، در حمله به شهر مصمم‌تر شد و با سپاهی كه شمار آن را 000‘100 نفر نوشته‌اند، در 24 شوال 1299 ق / 8 سپتامبر 1882 م به ابیض حمله كرد، ولی با مقاومت شدید و آتشبار نیروهای مصری داخل شهر روبه‌رو شد و بین 000‘10 تا 000‘12 تن از نیروهایش ــ از جمله برادرانش ــ را از داست داد، اما از تصمیم خود بازنگشت و به مدت چهار ماه شهرهای ابیض و باره را همزمان محاصره كرد. كمبود مواد غذایی، نخست شهر باره را به تسلیم واداشت وسپس در 19 ژانویۀ 1883 شهر ابیض را از پا در آورد. المهدی با سپاهش وارد شهر شد و در مسجد نماز شكرانه به جا آورد (شبیكه، السودان، 259-260؛ ضرار، 117، 130-133؛ هالت، 97-100؛ شقیر، 1 / 107، 3 / 155-166؛ زیدان، 15(2) / 531-533).
برخی نوشته‌اند كه المهدی پس از تصرف شهر، آن را ویران نمود، و در كنار آن شهری به نام دیم بنا كرد (شقیر، 1 / 107، بریتانیكا، XII / 98). در صحت این سخن می‌توان تردید كرد، زیرا المهدی مدتها در این شهر اقامت كرد و سپس مقر حكومت خود را به ام درمان انتقال داد (خانجی، 2 / 245). ممكن است پس از این انتقال، شهر رونق خود را از دست داده باشد، اما پس از واقعۀ ام درمان كه حكومت طرفداران المهدی از میان رفت و بازگشت حكومت به شهر ابیض، به ویژه در 1899 م كه فدراسیون انگلیس و مصر در سودان تشكیل شد، این شهر رونق خود را بازیافت و تجدید بنا گردید و توسعه یافت (بریتانیكا، همانجا).

3. حملۀ ویلیام هیكس به ابیض

این افسر انگلیسی كه فرمانده سپاه تازه نفس مصر بود، برای خاموش ساختن انقلاب المهدی به سودان اعزام گردیده بود. او به همراه علاءالدین حكمدار سودان، در 5 نوامبر 1883 با 600‘8 پیاده و 400‘1 نفر سواره به ابیض نزدیك شد و در 30 میلی آن در محلی به نام شیكان مورد حملۀ المهدی و سپاهیانش كه بیش از 000‘50 نفر بودند، قرار گرفت. هیكس و علاءالدین كشته شدند و سپاهیانش نیز تارومار گردیدند و مهدی با جمع‌آوری غنائم به ابیض بازگشت. از آن پس مردم سودان به سوی ابیض می‌شتافتند و با المهدی بیعت می‌كردند (شبیكه، همان، 270، 276- 278؛ ضرار، 138-141؛ شقیر، 3 / 180-183).

اوضاع اقتصادی

شهر ابیض به سبب آنكه حلقۀ اتصال دو استان دارفور و خرطوم است و همچنین ازآن‌روی كه از مشهورترین بازارهای برده‌فروشی در سودان بوده، از موقعیت مهم اقتصادی برخوردار بوده است (همو، 3 / 51؛ ضرار، 133). این شهر از دیرباز بر سر راه كاروانهای تجاری قرار داشته، زیرا راه مستقیم كوبیه به سنّار از این شهر می‌گذشته است و بعدها نیز كه این راه دچار ناامنی گردید و كاروانها جادۀ شمالی‌تری را به شندی اختیار كردند، باز از این شهر می‌گذشتند (هالت، 17). این شهر بزرگ‌ترین بازار برده‌فروشی را داشته است و برده‌فروشان برده‌هایی را از دارفور، جبال نوبه، بحر الغزال و حوالی خط استوا و حبشه بدانجا می‌بردند و از آنجا به شهرهای دیگر مانند خرطوم و كشورهای حجاز و مصر صادر می‌كردند (شقیر، همانجا). تجارت اصلی ابیض شامل دانه‌های روغنی، صمغ عربی، عاج، ذرت و كنجد بوده و شغل اصلی مردم آن تولید صمغ عربی و دامداری و پرورش شتر بوده است. همۀ فرآورده‌هایی كه در سراسر سودان وجود داشته، در بازار ابیض خرید و فروش می‌شده است ( آمریكانا، XX / 588؛ ضرار، همانجا؛ الموسوعة، 1 / 43). مبلغین مسیحی نیز از این شهر به عنوان پایگاه خویش جهت اعزام مبشرین به جبال نوبه استفاده می‌كردند (ضرار، همانجا). این شهر از دورانهای گذشته دارای مسجد جامع، بیمارستان، مدرسه و پایگاه نیروهای نظامی بوده است (شقیر، 1 / 107). بجز راههایی كه از دیرباز این شهر را به دیگر شهرها می‌پیوندد، در 1911 م راه آهنی كه از بندرگاه جدید در كنار نیل آبی تا خرطوم ادامه می‌یافت و از آنجا به سنار در غرب می‌رفت، در سر راه خود به ابیض رسید. خط تلگرافی نیز كه بین سالهای 1866 تا 1875 م در سودان كشیده شد، با گذشتن از ابیض و پیوستن به مرزهای دارفور، ارتباط خرطوم با غرب را برقرار كرد (هالت، 89، 137؛ تقویم، 329). این شهر دارای فرودگاهی نیز هست (بریتانیكا، XI / 98).

مآخذ

بعلبكی، منیر، موسوعة المورد، بیروت، 1981 م؛
تقویم البلدان الاسلامیة، الامانة العامة لمؤتمر العالم الاسلامی، كراچی، 1964 م؛
خانجی، محمد امین، منجم العمران، 1325 ق / 1907 م؛
زیدان، جرجی، مؤلفات الكاملة، بیروت، دارالجیل؛
شبیكه، مكی، تاریخ شعوب وادی النیل، بیروت، 1400 ق / 1980 م؛
همو، السودان عبر القرون، بیروت، 1965 م؛
شقیر، نعوم، تاریخ السودان القدیم والحدیث و جغرافیته، مصر، 1903 م؛
ضرار، ضرار صالح، تاریخ السودان الحدیث، بیروت، 1968 م؛
گونیلی، حسین، جغرافیای ممالك اسلامی، قارۀ افریقا، سودان، تهران، 1343 ش؛
الموسوعة العربیة المیسرة، به كوشش محمدشفیق غربال، قاهره، 1965 م؛
هالت، پی ام و ام دبلیو دالی، تاریخ سودان بعد از اسلام، ترجمۀ محمدتقی اكبری، مشهد، 1366 ش نیز:

Americana;
Britannica, 1986;
Brockhaus;
EI2.

علی رفیعی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 71
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست