نویسنده (ها) :
عزت ملا ابراهیمی
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 29 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
بَطَلْیوسی، ابومحمد عبدالله بن محمد بن سید (444- 15 رجب 521ق / 1052-27 ژوئیۀ 1127م)، نحوی، ادیب، لغوی، شاعر و فیلسوف اندلسی. نیاكان وی از شِلْب به بطلیوس (ه م) كوچیدند و ابومحمد در آنجا دیده به جهان گشود و همانجا رشد یافت (ابن بسام، 2(3) / 891؛ ابن خلكان، 3 / 98). وی را به سبب انتساب به جدش، ابن سید نیز خواندهاند (نک : یافعی، 3 / 228). بطلیوسی در ایام جوانی تجارت پیشه ساخت، اما دیری نپایید كه راه تحصیل و دانشاندوزی در پیش گرفت (یاقوت، 4 / 1528-1529)؛ بدینمنظور، نخست نزد برادر خود، ابوالحسن علی (د 488ق / 1095م) علوم مقدماتی را آموخت. آنگاه رهسپار المریه و سپس قرطبه شد كه در آن ایام كانون علمی و ادبی غرب جهان اسلام به شمار میرفت. او در این دوران از محضر مشاهیری چون ابوالفضل بغدادی، ابوسعید وراق، عبدالدائم قیروانی و ابوعلی غسانی مقدمات دانشهایی همچون لغت، شعر و حدیث را فرا گرفت و رفته رفته بر بیشتر علوم زمان از جمله عروض، فقه، فلسفه، منطق و علم هیأت تسلط یافت (ابن بشكوال، 282؛ ابن فرحون، 1 / 441؛ عبدالمجید، «ه ـ و»؛ امام، 5-7). بطلیوسی به مدد فضل و كمال خود مقرب امرا و كارگزاران ملوكالطوایف اندلس گشت و به دربار آنان راه یافت. او چندی در طلیطله در كنف حمایت ابن ذیالنون زیست. آنگاه از الطاف ابن رزین امیرسهله، بهرهمند شد و دبیر دربار او گردید، اما پس از چندی میان آن دو به هم خورد و به زندانی شدن بطلیوسی در شنتمریه انجامید. سرانجام وی از زندان گریخت و با سرودن قصیدهای ستایشآمیز به دربار المستعین بالله ابن هود در سرقسطه پناه برد (فتح، 221-222؛ ابن بسام، 2(3) / 894 - 895؛ دایه، 11؛ عبدالمجید، «ز ح»). بطلیوسی پس از سقوط ملوك الطوایف، گویا بر اثر اوضاع آشفتهای كه در پی تاخت و تازهای مسیحیان از یك سو و به قدرت رسیدن مرابطون از سوی دیگر بر آن دیار حاكم شده بود، از خدمت به امرا و سلاطین روی برتافت (ناصیر، 12-13) و از آن پس در بلنسیه سكنا گزید و تا پایان عمر در همانجا زیست و به تألیف، تصنیف و تربیت دانشپژوهان همت گماشت. در میان شاگردان برجستۀ وی میتوان به قاضی عیاض (ص 158-159) و ابناقلیشی (مقری، 2 / 599) اشاره كرد. بطلیوسی با بیشتر مشاهیر علم و ادب روزگار خود دوستی و مجالست داشت و مكاتباتی میان آنان رد و بدل میشد (نک : فتح، 225- 227؛ ابن بسام، 2(3) / 620). بطلیوسی را به فضل و دانش، خاصه در نحو و لغت بسیار ستودهاند (مثلاً فتح، 221؛ ابن بسام، 2(3) / 891؛ ابن بشكوال، همانجا؛ ابن خیر، 204، 258، جم ) و به شیوۀ اندلسیان او را «استاد» لقب دادهاند (ابن عطیه، 141). برخی، او را از جمله فقیهان و دانشمندان مالكی مذهب نیز شماردهاند (مخلوف، 130). بطلیوسی شعر نیز میسرود و گزیدههایی از اشعار او را به طور پراكنده در منابع مختلف میتوان یافت (نک : عمادالدین، 3 / 478-484؛ ابن شاكر، 12 / 191-193؛ صفدی، 17 / 569-571؛ مقری، 1 / 644، 645، جم ). وی در سخنوری به سبك ابوالعلاء معری و متنبی دلبستگی تام داشت، چندان كه برخی از تشبیهات و تركیبات آنان را در اشعار خود تكرار كرده است. او در اكثر موضوعات شعری از مدح، وصف و رثا گرفته، تا غزل و زهد شعر سروده است (ابن بسام، 2(3) / 892-893؛ ناصیر، 26؛ عبدالمجید، «ث»).
آثـار
از بطلیوسی تألیفاتی چند در نحو، لغت، فلسفه و ادب برجای مانده كه بدین قرارند:
الف ـ چاپی
«الاسم و المسمى»، كه به كوشش احمد فاروق در مجلة مجمع اللغة العربیة (دمشق، 1972م، شم 47(2)) به چاپ رسیده است. الحلل فی شرح ابیات الجمل، بار اول به كوشش مصطفی امام (قاهره، 1979م)، و سپس با نام الحلل فی اصلاح الخامل من كتاب الجمل به كوشش سعید عبدالكریم سعودی (بغداد، 1980م) به چاپ رسیده است. الاقتضاب فی شرح ادب الكتاب، نخست به كوشش عبدالله بستانی (بیروت، 1901م)، و سپس به كوشش مصطفی سقا و حامد عبدالمجید (قاهره، 1981م) منتشر شده است. الانتصار ممن عدل عن الاستبصار،به كوشش حامد عبدالمجید (قاهره، 1854م). الانصاف فی التنبیه علی المعانی و الاسباب التی اوجبت الاختلاف بین المسلمین فی آرائهم، به كوشش محمد رضوان دایه (دمشق، 1974م). الحدائق فی المطالب العالیة الفلسفیة العویصة، به كوشش محمدرضوان دایه (دمشق، دارالفكر). شرح سقط الزند، به كوشش مصطفی سقا و دیگران (قاهره، 1986م). شرح المختار من لزومیات ابی العلاء، به كوشش حامد عبدالمجید (قاهره، 1970م). الفرق بین الاحرف (الحروف) الخمسة به كوشش حمزه عبدالله نشرتی (قاهره، 1982م)، و چاپ دیگر به كوشش عبدالله ناصیر (دمشق، 1984م). القرط علی الكامل، به كوشش ظهور احمد ظهور (لاهور، 1980م). المثلث فی اللغة (بغداد، بدون تاریخ). المسائل و الاجوبة، به كوشش ابراهیم سامرایی (بغداد، 1964م).