responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 554

ابن وردی، ابوحفص زین الدین


نویسنده (ها) :
محمدمهدی مؤذن جامی
آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 21 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِبْنِ وَرْدی، ابوحفص زین‌الدین عمر بن مظفر بن ابی‌ الفوارس (691- 749 ق / 1292- 1348 م)، فقیه، شاعر، ادیب و مورخ صوفی. وی در مَعَرَّه النُعمان به دنیا آمد (ابن‌وردی، زین‌الدین، 2 / 339) و نسبش به ابوبکر خلیفۀ اول می‌رسد (همو، 2 / 391). دوران جوانی را در تنگدستی و پریشانی گذراند (ابن‌ایاس، 1(1) / 524)، با این حال از تحصیل علم باز نماند و نزد عبس بن عیسی بن سرجاوی (نک‌ : ابن‌وردی، زین‌الدین، 1 / 385، 545، 2 / 364) و سپس در خدمت شرف‌الدین بارزی در حماه (نک‌ : همو، 2 / 454؛ ابن‌حجر، 4 / 229) به کسب دانش پرداخت.
وی چنانکه خود تصریح می‌کند، در 715 ق در دمشق نزد ابن‌تیمیه (ﻫ م) بوده و در حضور او مباحثاتی در فقه و تفسیر و نحو داشته که موجب شگفتی وی شده است (2 / 406- 408). گرچه لحن ابن‌وردی گویای کوتاه بودن مدت شاگردی او نزد ابن‌تیمیه است، اما وی تأثیری عمیق بر افکار ابن‌وردی باقی گذاشت (نک‌ : دنبالۀ مقاله). از دیگر استادان او باید به برهان‌الدین فزاری (همو، 2 / 392، 413-414) و ابن‌خطیب جبرین (همو، 2 / 457) اشاره کرد. گرایشهای صوفیانۀ برخی استادان او از جمله شرف‌الدین بارزی و عبس سرجاوی بی‌گمان یکی از زمینه‌های پیدا شدن اندیشۀ تصوف در ابن‌وردی بوده است (نک‌ : همو، 2 / 273، 453). با اینهمه بعید نیست که لااقل نیمۀ اول زندگی ابن‌وردی با خوشگذرانی و لذت‌جویی همراه بوده باشد. اشعاری که وی در وصف خمر، مطایبه و غزل مذکر سروده، شاید دلیلی بر این مدعا باشد (سلام، 2 / 138، 240).
ابن‌وردی از آغاز جوانی نبوغ و استعداد خود را در مسائل فقهی و ادبی به ثبوت رسانید و داستان آن سندی که در حضور ابن‌صصری قاضی و دیگر بزرگان شام به شعر تنظیم کرد، مایۀ شهرت و آوازۀ بلند وی شد و در پی آن به قضای شام برگزیده شد (ابن‌ایاس 1(1) / 524-525). از آن پس در شهرهای حلب (ابن فضل‌اللـه، 16 / 293)، دمشق (ابن‌ایاس، همانجا)، مَنبِج (ابن‌حجر، همانجا) و شیزر (ابن‌وردی، زین‌الدین، 2 / 91) به کار قضا پرداخت. مدتی نیز نیابت ابن‌نقیب، قاضی حلب را برعهده داشت و گرچه به گفتۀ ابن قاضی شهبه (3 / 58) به سبب خوابی که دیده بود، از نیابت ابن‌نقیب کناره گرفت و سوگند خورد که دیگر به قضا روی نیاورد، اما او را تا واپسین سالهای عمر در مناصب مختلف قضا می‌بینیم (ابن‌وردی، زین‌الدین، 2 / 91، 441؛ ابن‌شاکر، عیون، 654). با اینهمه دور نیست که او نظر به گرایشهای صوفیانه و زاهدانه‌ای که به تدریج در وی کمال می‌یافت، گه‌گاه مسند قضا را رها کرده باشد، به‌خصوص که می‌دانیم یک‌بار در 736 ق، خود و برادرش از مقام قضا استعفا کردند (ابن‌وردی، زین‌الدین، 2 / 441).
تألیفات گوناگون ابن‌وردی و نیز مجالس درس و شهرت وی به افتاء او را به عنوان فقیهی بلندپایه، پرآوازه ساخت. ابن قاضی شهبه (همانجا) از او با عنوان فقیه حلب یاد می‌کند و پیداست که ابن‌وردی این شهر را به عنوان اقامتگاه برگزیده بوده است. صفدی که حداقل از 740 ق با ابن وردی مکاتبه داشت (صفدی، 14 / 206)، در شعبان همین سال به کسب اجازه از ابن‌وردی نایل شد (برای متن اجازۀ ابن‌وردی، نک‌ : همو، 14 / 208-213).
انزواطلبی ابن‌وردی ظاهراً اسباب تنگدستی او را نیز فراهم می‌کرد و او در شعرش دانش را قسمت خود و مال و ثروت را قسمتجاهلان دانسته است (نک‌ : سلام، 2 / 240). به هر تقدیر، تمایز دوگانۀ دنیاگرایی و دنیاگریزی که بین دو مرحله از شعر او به چشم می‌خورد (همانجا)، نمودار دو مرحله از سیر تحول فکری او در دوران جوانی است.
از جمله کسانی که بر اندیشۀ صوفیانۀ ابن‌وردی تأثیر داشته‌اند ــ چنانکه اشاره شد ــ به‌ویژه عبس سرجاوی و ابن‌تیمیه قابل ذکرند. وی نسبت به ابن‌تیمیه ارادتی خاص داشت (نک‌ : ابن‌وردی، زین‌الدین، 2 / 406-407، 408-412، قصیده در رثای ابن‌تیمیه) و احتمالاً تحت تأثیر همو بود که به خصومت با ابن‌عربی (ﻫ م) برخاست و چنانکه خود تصریح کرده است، در 744 ق یک‌بار در مدرسۀ عصرونیۀ حلب، پس از درس و به نشانۀ تحریم اندیشه‌های ابن‌عربی، فصوص او را پاره کرده، به آب شست (2 / 477- 478). وی فتوایی نیز در مخالفت با آیین فتوت خلیفه الناصرالدین اللـه دارد (همو، 2 / 191-193).
شعر ابن‌وردی مورد ستایش بسیار قرار گرفته، چنانکه سبکی (6 / 243) آن را شیرین‌تر از شکر و گرانبهاتر از گوهر دانسته است. ابن‌شاکر ( فوات، 3 / 157)، ابن فضل‌اللـه عمری (16 / 293-294) و صفدی (ابن قاضی شهبه، 3 / 58- 59) نیز نظری همانند دارند. با اینهمه، صفدی معتقد است که ابن‌وردی بسیاری از معانی شعر او را اخذ کرده است و رسالۀ الکلام علی مائة غلام ابن‌وردی جز تقلیدی از منظومۀ الحسن الصریح فی مائة ملیح، اثر خود وی نیست و او در قطعه شعری این نکته را به ابن‌وردی گوشزد کرده، اما وی با ابیاتی به این مضمون که «درهم خود را از دینار دیگران بیشتر دوست می‌دارد» تلویحاً به رد ادعای صفدی پرداخته است (صفدی، 14 / 217-223). ابن‌حجر (4 / 229-230) نیز ادعای صفدی را بی‌دلیل و غیرموجه دانسته و عکس آن را صحیح‌تر شمرده است. اشعار متعددی نیز بین صفدی و ابن‌وردی مبادله شد که در اثری با نام الحان السواجع انعکاس یافته است (زرکلی، 5 / 67). منتقدان معاصر، شعر ابن‌وردی را متوسط و مشحون از صنایع بدیعی و و به‌ویژه ایهام و جناس و بر روی هم متکلف و مصنوع می‌دانند (اسکندری، 2 / 192؛ سلام، 2 / 21). نثر وی نیز به‌ویژه در مقامه‌نویسی، مانند نثر رایج در آن زمان، مسجع و پرتکلف است (نک‌ : ابن‌وردی، زین‌الدین، 2 / 497- 498؛ سلام، همانجا). علاوه بر این، وی ناظمی زبردست و کم‌نظیر بود و کتابهایی که در علم فقه به نظم درآورده و گاه سخت مورد توجه دانشمندان بوده (مثلاً نک‌ : ابن‌حجر، همانجا)، بر این امر دلالت دارند (نک‌ : آثار). بیشتر شهرت ابن‌وردی، مربوط به کتاب تاریخی او موسوم به تتمة المختصر است که در آن مختصر ابوالفداء را تلخیص و تذییل کرده است (نک‌ : آثار).
ابن‌وردی در معره مدرسه‌ای ساخت و گویا در ماههای پایانی عم در آن اقامت گزید. در 749 ق ابن فضل‌اللـه عمری در همین مدرسه او را ملاقات کرده است (ابن‌وردی، زین‌الدین، 2 / 502-503؛ قس: ابن‌فضل‌اللـه، 16 / 293). کتاب تتمۀ ابن‌وردی، زین‌الدین، با گزارش مرگ ابن فضل‌اللـه بر اثر طاعون به پایان رسیده است (ابن‌وردی، زین‌الدین، همانجا)، اما خود او نیز اندک زمانی پس از ابن فضل‌اللـه گرفتار طاعون شد و درگذشت و صفدی در قطعه‌ای وی را رثا گفت (14 / 206).

آثـار

الف ـ چاپی

1. الفیة فی تعبیر المنامات یا الالفیة الوردیه فی تعبیر الرؤیا، مصر، 1285، 1303 و 1326 ق.
2. البهجة الوردیة یا بهجة الحاوی. این اثر که منظوم الحاوی الصغیر عبدالغافر قزوینی (د 665 ق) است، در 730 ق به پایان رسیده و شامل 063‘5 بیت است. ابن‌وردی چنان به این اثر شهرت یافت که گاه از او با عنوان ناظم الحاوی یاد می‌کردند (مقریزی، 2(3)795؛ ابن تغری بردی، 10 / 240) و به گفتۀ ابن‌حجر (همانجا) پس از ابن وردی کسی در نظم فقه به پایۀ او نرسیده است. بر این کتاب شرحهای متعدد نوشته‌اند که قدیم‌ترین آنها را باید شرح ابوزرعه که در 2 مجلد بوده، دانست (ابن قاضی شهبه، 4 / 105). البهجة در 1311 ق و 1905 م (1323 ق) در مصر به چاپ رسیده است.
3. تتمة المختصر فی اخبار البشر یا تاریخ ابن‌وردی که خلاصه و نیز ذیلی است بر کتاب المختصر فی اخبار البشر ابوالفداء، این اثر پس از مرگ ابوالفداء (732 ق) (نک‌ : ابن‌وردی، زین‌الدین، 1 / 9، 2 / 422) و پیش از 740 ق (نک‌ : صفدی، 14 / 212-213) تألیف شده است. وی حجم المختصر را به یک سوم تقلیل داد و در مقابل نکاتی از نظم و نثر خود و نیز برخی اخبار و روایات تاریخی، به آن افزود (نک‌ : 1 / 10، نیز برای نمونه: 1 / 152، 154، 161، 165، جم‌ ). در میان اضافات او، اخبار برخی زاهدان و متصوفان و ذکر اقوال و کرامات ایشان درخور اعتنـاست (مثلاً نک‌ : 2 / 112، 130، 140، 144، 181). وی حتی گاهی به ابوالفداء که در برخی موارد سخن را به درازا کشانده، خرده گرفته که در حق این بزرگان کوتاهی کرده است (2 / 111، نیز نک‌ : 1 / 547). ابن‌وردی در سبب تألیف کتاب خود گوید (2 / 369) که چون ابوالفداء، المختصر را به حوادث 710 ق خاتمه داده، وی ناچار به تکمیل آن پرداخته و ذکر وقایع را تا 749 ق (که سال مرگ او نیز هست) کشانده است. این اثر در قاهره (1285 ق)، استانبول همراه با تاریخ ابوالفداء (1286 ق) و نیز به کوشش احمد رفعت بدراوی در بیروت (2 ج، 1389 ق / 1970 م) به چاپ رسیده است.
4. التحفة الوردیة فی مشکلات الاعراب یا النفحة الوردیة، ارجوزه‌ای 153 بیتی در نحو که با شرحی به زبان لاتین به کوشش ابیشت در برسلاو (1891 م) به چاپ رسیده است.
5. دیوان، که علاوه بر اشعار، رسائل، مقامات و خطبه‌های او را نیز دربردارد، از آن جمله است: رسالۀ «السیف و القلم»، رسالۀ «صفوالرحیق فی وصف الحریق»، «المقامة الانطاکیة»، «المقامة الصوفیة»، «المقامة المنبجیة»، «المقامة المشهدیة» و رساله‌ای دربارۀ طاعون ( آلوارت، شم‌ ‌7849؛ دانشنامه). دیوان ابن‌وردی همراه با آثاری دیگر به کوشش فارِس شِدیاق در مجموعة الجوائب در استانبول (1300 ق) چاپ شده است.
6. لامیة یا نصیحة (وصیة) الاخوان و مرشدة الخلان. ابن‌وردی این منظومه را که مشتمل بر پندها و توصیه‌های اخلاقی است، در 77 بیت خطاب به فرزندش سروده است. گفته می‌شود که این لامیه در اصل دیوان او نبوده و سپس به آن اضافه شده است (زرکلی، همانجا؛ بستانی، 4 / 136). این منظومه با شرح مسعود فناوی در قاهره (1301 ق) و نیز به همراه تخمیس علی بن مرزوق رشدی در همانجا (1310 ق) به چاپ رسیده است. ترجمۀ فرانسوی آن یک‌بار همراه با متن توسط اسحاق قطان در مجله تونس (1900 م) و بار دیگر توسط رو در الجزیره (1905 م) و نیز به کوشش محمد امین خانجی در قاهره (1910 م) انتشار یافته است (برای شروح مختلف آن نیز، نک‌ : GAL, II / 176;
GAL, S, II / 174
).
کتابی با عنوان خریدة العجائب که نوعی کتاب جغرافیا و تاریخ طبیعی کم‌ارزش است، به ابن‌وردی نسبت داده شده است که سالها مورد توجه خاورشناسان قرار داشت و چاپهای مختلفی از همۀ کتاب یا بخشهایی از آن صورت گرفته است (حاجی خلیفه، 1 / 701؛ بغدادی، 1 / 789؛ واندیک، 54)، اما امروزه محققان متفقند که این اثر نه از زین‌الدین ابن‌وردی که از سراج‌الدین ابوحفص عمر بن وردی (د 861 یا 850 ق) است که احتمالاً از خاندان ابن ‌وردی بوده است (نک‌ : کراچکوفسکی، 2 / 500). این کتاب به دیگران هم نسبت داده می‌شود (نک‌ : زرکلی، 5 / 67، حاشیه). به هر حال باتوجه به اینکه مؤلف، این کتاب را برای شاهینمؤید (نیمۀ اول سدۀ 9 ق / 15 م) فراهم آورده (نک‌ : ابن‌وردی، سراج‌الدین، 3)، انتساب آن به زین‌الدین ابن‌وردی نمی‌تواند درست باشد.

ب ـ خطی

فقه

1. المقلبات الوردیة یا الوسائل المهذبة فی المسائل الملقبة، منظومه‌ای در برخی مسائل ارث که نسخه‌هایی از آن در کتابخانه‌های ازهریه (ازهریه، 2 / 722)، دارالکتب (خدیویه، 3 / 316)، دانشگاه ملک سعود ( فهرس مخطوطات، 6 / 315) و با نام الملقبات الفرضیة در برلین ( آلوارت، شم‌ ‌4713) موجود است؛ 2. منظومة فی الشهود السوء و التحرز منهم، موجود در قاهره (GAL, II / 177).

نحو

1. تحریر الخصاصة فی تیسیر الخلاصة، که در آن الفیۀ ابن‌مالک به نثر بازنویسی شده است. نسخه‌هایی از آن در دارالکتب (خدیویه، 4 / 96)، اسباث و رامپور موجود است (GAL, S, II / 175)؛ 2. شرح تذکرة الغریب. این اثر شرح منظومه‌ای است با نام تذکرة الغریب (نک‌ : صفدی، 14 / 212) که اصل آن در دست نیست. این شرح در دانشگاه ییل نگهداری می‌شود (نموی، 27)؛ 3. شرح الوردیة که شرح تحفة الوردیة است. نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ برلین ( آلوارت، شم‌ ‌6703) موجود است.

ادب

1. بکاء الافکار ( ابکار الافکار)، که شامل مقامه‌ها، خطبه‌ها، رساله‌ها و اجازات مؤلف است. اصل کتاب در کتابخانۀ عمومی رباط و عکسی از آن در دانشگاه اردن نگهداری می‌شود (بخیت، 1 / 5)؛ 2. بحور الشعر، در واتیکان (GAL, S، همانجا)؛ 3. الکلام علی مائة غلام، در ازهریه (ازهریه، 5 / 219) و اسکندریه ( الفهرس التمهیدی، 285)؛ 4. الکواکب الساریة فی مائة جاریة، در ازهریه (ازهریه، 5 / 225) و اسکندریه ( الفهرس التمهیدی، همانجا).

ادب صوفیانه

1. شهاب الثاقب، در ایاصوفیه (GAL, II / 177)؛ 2. قلادة الدر المنثور فی ذکر (یوم) البعث و النشور. در نسخۀ کتابخانۀ جان رایلاندز منچستر، نامی از مؤلف نیست و فهرست‌نویس احتمالاً براساس نظر بغدادی (1 / 581) آن را به دیرینی نسبت داده است (مینگاتا، 1102)، اما در دانشگاه ملک مسعود ( فهرس مخطوطات، 5 / 275) به نام ابن‌وردی نگهداری می‌شود؛ 3. المقدمة ( الالفیة) الوردیة. نسخه‌هایی از آن در پاریس، قاهره، گارت و کتابخانۀ برلین نگهداری می‌شود (GAL، همانجا)؛ 4. المنح، در اسکندریه (همانجا)؛ 5. منطق الطیر. نسخه‌ای که از آن در مدرسۀ عمریه ظاهریه وجود دارد، مجهول المؤلف است، ولی محتملاً همان اثر ابن‌وردی است (سواس، 41؛ ظاهریه، 2 / 319-320؛ قس: صفدی، همانجا).
در میان فهرستی که ابن‌وردی از آثار خود به دست می‌دهد، نام 4 اثر نحوی به چشم می‌خورد که به دست ما نرسیده است: شرح الفیة ابن‌مالک؛ شرح الفیۀ ابن‌معطی با نام ضوءالدرر؛ اختصار منظومه‌ای به نام ملحة الاعراب از حریری و نیز قصیده‌ای به نام اللباب فی علم الاعراب که خود وی آن را شرح نیز کرده است (صفدی، همانجا؛ نیز حاجی‌خلیفه، 1 / 155، 2 / 1543، 1817؛ بغدادی، 1 / 789). گذشته از اینها وی ارجوزه‌ای هم در خواص سنگها و گوهرها داشته است (صفدی، همانجا).

مآخذ

ابن ایاس، محمد بن احمد، بدائع الزهور، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، 1402 ق / 1982 م؛
ابن تغری بردی، النجوم، ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الدررالکامنة، به کوشش عبدالوهاب بخاری، حیدرآباد دکن، 1395 ق / 1975 م؛
ابن شاکر کتبی، محمد، عیون التواریخ، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز؛
همو، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1974 م؛
ابن فضل‌اللـه عمری، احمد ابن یحیی، مسالک الابصار، فرانکفورت، 1408 ق / 1988 م؛
ابن قاضی شهبه، احمد بن محمد، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، 1399 ق / 1979 م؛
ابن وردی، زین‌الدین عمر، تتمة المختصر فی اخبار البشر (تاریخ ابن الوردی)، به کوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، 1389 ق / 1970 م؛
ابن وردی، سراج‌الدین عمر، خریدة العجائب و فریدة الغرائب، بیروت، المکتبة الشعبیة؛
ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر، بیروت، دارالمعرفة؛
ازهریه، فهرست؛
اسکندری، احمد و دیگران، المفصل فی تاریخ الادب العربی، قاهره، مکتبة الآداب؛
بخیت، محمد عدنان و نوفان رجا محمود، فهرس المخطوطات العربیة المصورة، عمان، 1405 ق / 1985 م؛
بستانی؛
بغدادی، هدیه؛
حاجی خلیفه، کشف؛
خدیویه، فهرست؛
دانشنامه؛
زرکلی، اعلام؛
سبکی، عبدالوهاب بن تقی‌الدین، طبقات الشافعیة الکبری، بیروت، دارالمعرفة؛
سلام، محمد زغلول، الادب فی العصر المملوکی، قاهره، 1980 م؛
سواس، یاسین محمد، فهرس مجامیع المدرسة العمریة، کویت، 1408 ق / 1987 م؛
صفدی، خلیل بن ایبک، اعیان العصر و اعوان النصر، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز؛
ظاهریه، خطی (ادب)؛
الفهرس التمهیدی للمخطوطات المصورة، قاهره، معهد المخطوطات؛
فهرس مخطوطات جامعه الملک سعود، ریاض، 1404 ق / 1984 م؛
کراچکوفسکی، ایگناتی یولیانویچ، تاریخ الادب الجغرافی العربی، ترجمۀ صلاح‌الدین عثمان هاشم، قاهره، 1965 م؛
مقریزی، احمد بن علی، السلوک، به کوشش محمد مصطفی زیاده، قاهره، 1958 م؛
واندیک، ادوارد، اکتفاء القنوع، قاهره، 1896 م؛
نیز:

Ahward;
GAL;
GAL, S;
Mingana, A., Catalogue of the Arabic Manuscripts, Manchester, 1934;
Nemoy, L., Arabic Manuscripts in the Yale University Library, New Haven, 1956.

محمد مهدی مؤذن جامی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 554
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست