نویسنده (ها) :
عنایت الله فاتحی نژاد
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 10 اردیبهشت 1399 تاریخچه مقاله
اِسْماعیل صَبْری (1270-1341ق/ 1854-1923م)، شاعر مصری. وی پس از به پایان رساندن تحصیلات در زادگاه خود قاهره، به فرانسه رفت و پس از اخذ لیسانس حقوق در 1879م به مصر بازگشت و در وزارت دادگستری به قضا مشغول شد. در 1896م استانداری اسكندریه را بر عهده گرفت و پس از آن بار دیگر به كار در دادگستری پرداخت و سرانجام، در 1907م در 60 سالگی از كارهای دولتی كناره جست تا به فعالیتهای ادبی بپردازد (رمادی، 220-221؛ دسوقی، 2/ 319). در اواخر عمر به زهد و سرودن اشعار زاهدانه گرایید تا در 69 سالگی در قاهره درگذشت (طناحی، 113-114؛ آل جندی، 2/ 447). اسماعیل صبری سرودن شعر را از 16 سالگی با ابیاتی در مدح خدیو اسماعیل آغاز كرد و در آن زمان اشعارش در مجلۀ روضۀ المدارس به چاپ میرسید (دسوقی، 2/ 327؛ الموسوعۀ...، 159-160). وی در آغاز بنا به رسم زمانه، شیفتۀ شعر قدما شد، به شعر بحتری عشق میورزید و دیوان ابن فارض را از حفظ داشت؛ از اینرو، اشعارش پیوسته تقلیدهای گاه موفق و گاه ناموفق از آنان بود (عبدالجلیل، 392؛ دسوقی، 2/ 324-327؛ رمادی، همانجا) و به سبب همین تقلید گاه مورد انتقاد و نكوهش قرار گرفته است (دسوقی، 2/ 328- 329؛ محرم، 128- 129). با اینهمه، آشنایی او با ادبیات فرانسه باعث شد تا اندازهای در سبك شعری خود تجدیدنظر كند. او به تدریج تقلید و همانند سازی را رها كرد و به شیوهای جدید كه همانا بیان عواطف و احساسات درونی و اندیشههای ملی و میهنی بود، روی آورد ( الموسوعۀ، 160؛ ضیف، 34). موسیقی شعرش روان و طرب انگیز است و به همین سبب او را از سرآمدان شعر غنایی دانستهاند و بسیاری از اشعارش را خوانندگان به آواز خواندهاند (رمادی، 225-226؛ آل جندی، 2/ 447؛ فاخوری، 4/ 447). شیوۀ وی، كم گویی و گزیده گویی بود و از اینرو، در بازنگری و پیرایش شعرش كه گاه از 3 یا 4 بیت در نمیگذشت، سخت مصر بود (ضیف، همانجا؛ عطاالله، 2/ 345). پس از مدح، غزل بیشترین حجم اشعار صبری را تشكیل میدهد كه آن هم از نوآوری تهی است (عقاد، 250؛ دسوقی، 2/ 335- 338). از موضوعاتی كه در دیوان صبری بابی جداگانه بدان اختصاص یافته، گله و شكایت از روزگار (= شكوی) است كه شاعر در آن به نكوهش دنیا و مادیات پرداخته است و گرچه این اشعار خبر از جدی بودن گرایشهای زاهدانه و دنیا گریزی وی نمیدهد، بیانگر نوعی بدبینی نسبت به زندگی است. وی مرگ را سرآغاز آسایش و آرامش میداند و بر آن است كه «بر مردگان نباید گریست، بلكه باید برای زندگان كه در بند این زندگی مادی گرفتارند، اشك ریخت و نوحه سر داد». موضوعات و مفاهیم زاهدانهای كه وی در زهدیات خود آورده، بیشتر همان معانی تكراری و متداولی است كه شاعران قدیم همچون ابوالعتاهیه، ابوالعلاء معری و صالح بن عبدالقدوس در نكوهش دنیا و روزگار به كار گرفتهاند (همو، 2/ 361-364). صبری اشعار بسیاری نیز در رثای برخی بزرگان و درباریان و دوستان خود دارد كه بیشتر آنها را به تقلید از مرثیه سرایان معروفی چون ابوتمام و ابن رومی سروده است (همو، 2/ 365-367). از اسماعیل صبری پاشا به عنوان یكی از شاعران بزرگ مصر و استاد شاعران معروفی چون احمد شوقی و حافظ ابراهیم یاد كردهاند و او را در ردیف محمود سامی بارودی نهادهاند (كردعلی، 6؛ امین، 4/ 185). دیوان صبری پس از مرگش به كوشش احمد زین گردآوری، و در 1938م منتشر شده است. شاعر دیگری نیز به همین نام و با كنیۀ ابوامیمه (1303-1372ق/ 1886-1953م) هم روزگار وی بوده كه نسبت به اسماعیل صبری پاشا از شهرت كمتری برخوردار بوده است (نك : زركلی، 1/ 315). وی نیز دیوانی دارد كه به كوشش احمد كمال زكی و دیگران در 1938م در قاهره به چاپ رسیده است.