responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 406

ابن ابی اصیبعه (موفق الدین)


نویسنده (ها) :
محمدعلی مولوی
آخرین بروز رسانی :
شنبه 31 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِبْنِ اَبی اُصَیبِعه، موفق‌الدین ابوالعباس احمد بن قاسم سعدی خزرجی (ح 595- 668ق / 1199-1270م). وی مشهورترین پزشك خاندان ابی اصیبعه است. جد او، خلیفة بن یونس، از نزدیكان صلاح‌الدین ایوبی به شمار می‌رفت (ابن ابی اصیبعه، 3 / 402). دو پسر خلیفة بن یونس، قاسم و علی، از پزشكان معروف بیمارستان ناصری و نیز سالیان دراز در خدمت شاهان و امرای ایوبی بودند (همو، 3 / 402- 408). احمد در دمشق زاده شد و پرورش یافت. پس از فراگرفتن ادبیات و مقدمات پزشكی و كحالی نزد پدر و عمویش، در بیمارستان نوری دمشق نزد رضی‌الدین رحبی، ابن بیطار و عبدالرحیم بن علی دخوار به آموختن پزشكی پرداخت (همو، 3 / 221، 318- 319، 395). سالهای آموزش ابن ابی اصیبعه نزد ابن بیطار و دخوار از دورانهای خوش زندگانی وی بوده است (همو، 3 / 221، 396-397) وی با ابن بیطار در مناطق پیرامون دمشق به جست‌وجوی گیاهان طبی می‌پرداخت و از او در گیاه‌شناسی نیز بسیار آموخت (همو، 3 / 221). ابن ابی اصیبعه خوش قریحه و باهوش بود و به زودی در شناخت و درمان بیماریها مهارت یافت و در همان بیمارستان به كار و نیز تدریس پزشكی مشغول شد (همو، 3 / 395-397). عمران بن صدقه، همكار وی در بیمارستان نوری، كتابخانه‌ای بزرگ از آثار پزشكی داشت (همو، 3 / 350-351) و چنین می‌نماید كه ابن ابی اصیبعه از آن كتابخانه به ویژه در تألیف كتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء استفادۀ بسیار كرده است. وی در 631ق / 1234م به قاهره رفت و در بیمارستان ناصری به طبابت و تدریس مشغول گشت (همو، 3 / 196؛ GAL, I / 397-398). همكار نامدار وی در آنجا، سدیدالدین بن ابی البیان اسرائیلی بود كه ابن ابی اصیبعه از دانش او در داروسازی استفاده می‌كرد و در گردآوری مطالب كتاب اقرابادین به وی یاری می‌رساند (ابن ابی اصیبعه، 3 / 197). در632ق به بیمارستان نوری دمشق بازگشت و در 634ق به عنوان پزشك مخصوص امیر عزالدین اَیدَمور بن علی، به صفد رفت. و 34 سال بقیۀ عمر خود را در آنجا به كارهای درمانی و تألیف كتب گذراند و در همانجا درگذشت (نَلّینو، 66).
از شاگردان معروف او، امین‌الدوله ابوالفرج بن القُفّ (ه‌ م) است (ابن ابی اصیبعه، 3 / 444).
یادگار مهم ابن ابی اصیبعه، عیون الانباء فی طبقات الاطباء است كه عمده‌ترین منبع آگاهی ما از تاریخ طب اسلامی ‌تا روزگار اوست. از این كتاب دو نگارش به جای مانده است. نگارش نخستین آن كه در 643ق / 1245م به انجام رسیده، به امین‌الدوله ابن التلمیذ، وزیر دانشمند الملك‌ الصالح اسماعیل بن احمد، تقدیم شده است (نلینو، 69). پس از این تاریخ، مؤلّف همواره به مطالب كتاب خویش افزوده و نسخۀ مفصل‌تری فراهم آورده است (همو، 70)، اما نشر این نسخه در زمان حیات مؤلّف مسلم نیست (مولر، 470). همچنین شاگردان وی مطالبی بدان افزوده‌اند. اشاره به تاریخ وفات ابن القُف (685ق / 1286م) شاگرد ابن ابی اصیبعه، در آخرین شرح حال مندرج در عیون الانباء (3 / 445) از جملۀ این افزوده‌هاست. بسیاری از مطالب طبقات الاطباء و الحكماء نگاشتۀ ابن جُلْجُل (ه‌ م) در این كتاب یا عیناً نقل شده و یا خلاصه گردیده است .
تقسیم‌بندی كتاب برحسب زمان و مكان زندگی صاحبان تراجم صورت گرفته است. در ابتدا از پیدایش دانش پزشكی و مراحل نخستین آن سخن گفته می‌شود، شرح حال پزشكان یونان، پزشكان عرب در آغاز عصر اسلامی، پزشكان سریانی در آغاز عصر عباسی، مترجمین كتب پزشكی از یونانی به عربی، پزشكان عراق و جزیره و دیار بكر، پزشكان «بلاد عجم»، هندوستان، مغرب، مصر و شام در پی می‌آید.
ابن ابی اصیبعه با گردآوری آگاهیهای بسیار دربارۀ زندگی و كار پزشكان روزگار خود، گام بزرگی در راه روشن ساختن زندگی علمی‌ آن عصر، و به ویژه تاریخ پزشكی برداشته و حق بزرگی بر گردن اهل دانش دارد. آگاهیهایی كه او دربارۀ طب یونانی و هندی به دست داده، برای عصر وی منحصر به فرد است با اینكه پژوهشهای نوین، نادرستی بسیاری از گزارشهای او را در زمینۀ طب یونانی آشكار ساخته است. در عین حال، اثر او برای آشنایی با میزان آگاهیهای پزشكان دوران وی از طب یونانی، بی‌مانند است. عیون الانباء همچنین شامل نقل‌قولهایی از كتب دیگران، از جمله جالینوس، حنین بن اسحق، اسحق بن حنین، ابن جلجل، مبشر بن فاتك، دخوار (ه‌ م م) و ابن بختیشوع است كه اصل آنها از میان رفته است. مؤلّف، سخنان شفاهی بسیاری از پزشكان را نیز نقل كرده است و در پایانِ شرح حال بسیاری از پزشكان ــ كه غالباً نیز دقیق و مفصل است ــ فهرستی از كتب ایشان را نیز به دست داده است. این كتابها غالباً از میان رفته‌اند و عیون الانباء یگانه منبع آگاهی ما دربارۀ آنهاست. این فهرستها، حجم عظیم كار علمی‌ دانشمندان سده‌های نخستین عصر اسلامی ‌را نشان می‌دهد. عیون الانباء دور از شیوۀ ادبی، بسیار ساده و نزدیك به شیوۀ سخن عامیانه نگاشته شده و گاه نیز عباراتی به لهجه‌های محلی مصر و شام در آن دیده می‌شود. در این كتاب اشعار بسیاری آمده است كه از نظر ادبی در پایۀ بلندی نیست. خود مؤلف هم گاه شعر می‌سروده است. خطاهای دستوری بسیاری نیز در كتاب هست كه به احتمال قوی به خود مؤلف مربوط می‌گردد. این كتاب از خطاهای موضوعی نیز تهی نیست. از آن جمله است خلط در نام سهروردی مقتول (587ق / 1191م) كه به جای ابوالفتح یحیی بن حبش، ابوحفص عمر آورده (3 / 273) یعنی شیخ اشراق را با صاحب عوارف المعارف اشتباه كرده است. همچنین سرزمین سند را به خطا زادگاه ابوریحان بیرونی شمرده است. عیون الانباء، به رغم خطاهای آن و نیز به رغم آنكه مؤلف از ذكر نام برخی پزشكان عصر خویش (مانند ابن نفیس) خودداری كرده، از اهمیت زیادی برخوردار است و پژوهشگران اروپایی به طور گسترده به بررسی آن پرداخته‌اند. اوگوست مولر با مطالعۀ پانزده نسخۀ خطی از این كتاب، آن را با توضیحات و یادداشتهای بسیار، برای چاپ آماده ساخت ولی نتیجۀ كوششهای او به شكل نامطلوبی در قاهره به چاپ رسید (1299ق / 1882م)، بدین سان كه همۀ نشانه‌های اختلافات نسخ حذف گردید و در فهرست اعلام نیز نابسامانیهای بسیار پدید آمد. لغزشهای دیگری نیز در كتاب راه یافت (نلینو، 64) به طوری كه مولر ناگزیر گشت آن را برای بار دوم با تكملۀ مفصلی به چاپ برساند (كونیگزبرگ، 1884م).
در اروپا، دو كتاب معتبر دربارۀ طب اسلامی، یكی به زبان فرانسوی به قلم لكلرك و دیگری به آلمانی توسط ووستنفلد نگاشته شده است كه در هر دو، عیون الانباء پایۀ كار قرار گرفته است .
ابن ابی اصیبعه آثار دیگری نیز داشته كه از آنها در عیون و برخی منابع دیگر نام برده شده، ولی بعدها از میان رفته‌اند. از این جمله‌اند: حكایات الاطباء فی علاجات الادواء، اصابات المنجمین، التجارب و الفوائد و معالم الامم .

مآخذ

ابن ابی اصیبعه، احمدبن قاسم، عیون الانباء، بیروت، 1376ق، 1 / 3- 9؛
ابن تغری بردی، النجوم، 7 / 229؛
حمارنه، سامی ‌خلف، فهرس مخطوطات دارالكتب الظاهریة فی الطب و الصیدله، دمشق، 1389ق، صص، 476-482؛
دائرةالمعارف الاسلامیة؛
دانشنامه؛
زیدان، جرجی، تاریخ آداب اللغة العربیة، قاهره، الهلال، 3 / 171-172؛
صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به كوشش احسان عباس، بیروت، 1389ق / 1969م، 7 / 295؛
نلینو، كارلو، علم الفلك و تاریخه عندالعرب فی القرون الوسطی، رم، 1911م، صص، 64-71؛
نیز:

GAL;
Müller, August, «Arabische Quellen zur Geschichte der indischen Medizin», ZDMG, 1880, p. 134.

محمدعلی مولوی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 406
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست