responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه نظام سياسى اسلام نویسنده : اراکی، محسن    جلد : 1  صفحه : 32

«اصلاح امور خلق و اداره كردن كارهاى مملكت، مراقبت امور داخلى و خارجى كشور، رعيت‌دارى، مردم‌دارى»[1].

و در فرهنگ معين نيز نزديك به همين تفسير آمده است:

«سياست: حكم‌راندن بر رعيت و اداره‌كردن امور مملكت، حكومت‌كردن، رياست‌كردن»[2].

فيروزآبادى در كتاب القاموس المحيط در تبيين معناى سياست مى‌گويد:

«سُست الرعيّة سياسة أمرتها و نهيتها، وفلان مجرّب قد ساس، و سيس عليه ادَّبَ و ادِّب»[3].

سياست نمودم رعيت را سياستى: رعيت را امر و نهى كردم، و فلانى با تجربه است و سياست كرده و سياست شده است. يعنى: تربيت كرده يا تربيت شده است.

جوهرى در صحاح در شرح واژه سياست مى‌گويد:

«سُست الرعية سياسة، وسوِّس الرّجل أمور النّاس- على ما لم يسمّ فاعله- إذا ملك أمرهم ...

سياست نمودم رعيت را سياستى يا كسى به سياست امور مردم واداشته شد، آنجاست كه اختيار آنان را به دست گيرد- تا آنجا كه مى‌گويد:-


[1] . حسن عميد، فرهنگ لغت عميد، ذيل واژه« سياست».

[2] . محمد معين، فرهنگ لغت معين، ذيل واژه« سياست».

[3] . فيروزآبادى، القاموس المحيط، ذيل واژه« سياست».

نام کتاب : فقه نظام سياسى اسلام نویسنده : اراکی، محسن    جلد : 1  صفحه : 32
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست