نام کتاب : فقه نظام سياسى اسلام نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 103
پآيه سوم:
ماترياليسم تاريخى
ماركسيسم،
با تحليل جامعه و تاريخ با نگاه ويژه خود كه بر جهانبينى عمومى ماترياليسم
ديالكتيك مبتنى است، تحولات جامعه بشر را در بستر تاريخ، برخاسته از تضاد طبقاتى
مىداند؛ تضاد ميان طبقه مالك ابزار توليد، كه كار نميكند و با بهرهكشى از طبقه
زحمتكش و كاركن بر ثروت و قدرت خود ميافزايد و طبقه زحمتكش، كه كار مىكند؛ لكن
بهرهاى از كار خود نميبرد؛ زيرا منافع ناشى از كار او به وسيله طبقه استثمارگر
مالك ابزار توليد، به سرقت برده مىشود.
تنها
چيزى كه به توليدگر زحمتكش داده ميشود، لقمه نان بخورنميرى است كه او را سر پا نگه
دارد تا بتواند به نفع طبقه استثمارگر و بهرهكش كار و توليد كند. نتيجه اين تضاد
طبقاتى، فربهترشدن هرچه بيشتر مالكان و ثروتمندان و گرسنهتر شدن و لاغرترشدن هر
چه بيشتر طبقه زحمتكش و توليدگر است.
در
جامعه نخستين بشر كه خبرى از ابزار توليد نبود، طبقهاى وجود نداشت. پس از پيدايش
ابزار توليد، مالكيت بهوجود آمد و جامعه به دو طبقه مالك ابزار توليد، كه كار
نميكرد و مالك بود و طبقه توليدگر و زحمتكش كه كار ميكرد و مالك نبود، تقسيم شد و
بدين ترتيب، دوره نخستين تاريخ بشر كه به آن «كمونيسم نخستين» يا «جامعه كمون
اوليه» ميگويند، پايان يافت و با تداوم جنگ طبقاتى در تاريخ بشر، دورههاى پنجگانه
تكامل جامعه بشر، يكى پس از ديگرى شكل گرفت. ابتدا دوره بردهدارى پديدار گشت، پس
از آن دوره ارباب رعيتى و سپس دوره اشراف و بورژوايان و سرانجام، دوره سرمايهدارى
نوين، كه در اين دوره، تضاد طبقاتى به نهايت اوج خود ميرسد و در نتيجه تضاد و
كشمكش ميان طبقه سرمايهدار، كه مالك ابزار توليد است و طبقه كارگر، كه كار مىكند
ولى مالك ابزار توليد نيست و طبق قوانين حتمى ماترياليسم تاريخى، عاقبت طبقه كارگر
به پيروزى خواهد رسيد و قدرت سياسى را در چارچوب نظام دموكراسى درونكارگرى و
ديكتاتورى برونكارگرى (ديكتاتورى پرولتاريا) بهدست
نام کتاب : فقه نظام سياسى اسلام نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 103