نام کتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 87
مالكيت
خداوند نسبت به انسان مالكيت آنچه را مملوك انسان است نيز بدنبال دارد، و اين همان
مالكيت طولى است كه از آن نام برديم.
مالكيت
عرضى آن است كه دو مالك در عرض يكديگر دو چيز را مالك باشند كه در نتيجه هيچ يك از
دو مالك حق ندارد بدون اذن و اجازه مالك ديگر در مملوك او تصرف كند.
لكن
مالكيت طولى آن است كه دو مالك، يك شىء را مالك باشند و مالك نخستين مالك آن شىء
و مالك مالك آن باشد، كه در نتيجه مالكيت مالك دوّم، تحتالشعاع و فرع و در طول
مالكيت اوّل است. در اين نوع مالكيت، مالكيت مالك دوّم نمىتواند مانع از تصرف
مالك اوّل باشد، بلكه مالكيت او محدود، و در حدود اختياراتى است كه از سوى مالك
اوّل به وى تفويض شده است.
براساس
جهانبينى توحيدى اسلامى، مالكيت انسانها نسبت به ثروتهاى زمين، فرع مالكيت
نخستين خداوندى و در طول آن است؛ بنابراين حق مالكيت انسان نسبت به ثروتهاى
زمينى، خارج از محدوده اختيارات تفويض شده از سوى مالك نخستين نخواهد بود، و در
مواردى كه انسان در ثروت مملوك خود فراتر از محدوده تفويض مالك نخستين عمل كند،
مالك نخستين مىتواند طبق ضوابطى كه معين كرده نسبت به الغاى مالكيت فرعى انسان
اقدام نموده، و ثروت مذكور به مالكيت محض مالك نخستين بازگردد.
3.
اصل خلافت انسان از سوى خدا
انسان
از ديدگاه اسلام، خليفه و جانشين خدا است؛ اين خلافت دو حوزه دارد:
1.
حوزه خلافت تكوينى: خلافت تكوينى يعنى به آدمى قدرت و اختيار تصرف در جهان آفرينش
داده شده كه مىتواند به دلخواه خود در موجودات جهان آفرينش تصرف
نام کتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 87