نام کتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 297
اجتماعى يك
انتزاع ذهنى مجرد است كه در جهان خارج واقعيت محسوس و قابل ادراكى ندارد.
بسيار
روشن است كه ارزش يك كالا يك حقيقت عينى و واقعى است كه آثار و نتايج آن در جهان
خارج قابل احساس است، و با مقياسهاى كمى و كيفى مادّى قابل تشخيص است، درحالىكه
آنچه به عنوان (نيروى كار متوسط اجتماعى) توسط ماركس مطرح شده هيچگونه حضور محسوس
و قابل ادراكى در جهان، واقعيت خارجى ندارد و با هيچ مقياس و معيار مشخصى قابل
اندازهگيرى نيست، بنابراين چگونه مىتوان دليل و علت پيدايش اين حقيقت عينى محسوس
و مشخص را يك تصوّر مبهم و مجرد انتزاعى ذهنى دانست؟
اين
اشكال بر ماركس وارد است، صرف نظر از ديدگاه فلسفى او در رابطه با تفسير مادّى
جهان، كه اگر بخواهيم ديدگاه فلسفى او را نيز در اين زمينه مدنظر قرار دهيم اشكال
مزبور مضاعف خواهد شد؛
2.
نفى قاطعانه دخالت ارزش مصرف در تعيين ارزش كالا توسط ماركس با واقعيتهاى عينى به
هيچ وجه سازگار نيست، به خوبى مىتوان تفاوت ارزش توليدى يك ساعت كار كارگر
سادهاى را كه از صحرا هيزم جمع مىكند با يك ساعت كار كارگر سادهاى را كه با تير
كمان ساده كبك شكار مىكند، يا يك ساعت كار صياد ماهى معمولى را با يك ساعت كار
صياد ماهى خاويار را با يكديگر سنجيد، بسيار روشن است كه يك ساعت كار شكارچى كبك
يا يك ساعت كار صياد ماهى خاويار با چندين ساعت كار كارگر ساده در ميزان ارزش
توليد شده برابرى مىكند، دليل اين تفاوت فاحش چيزى جز ارزش مصرف بالاى كبك و
خاويار نسبت به هيزم يا ماهى معمولى نيست؛
نام کتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 297