responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن    جلد : 1  صفحه : 73

مقدمه پنجم: موضوع علم اصول‌

بدون شك، هر علمى را موضوعى است كه مسائل آن، درباره احوال و خصوصيات جزئيات آن موضوع- خصوصياتى كه تأمين كننده غرض از آن علم است- بحث مى‌كند. در مقدّمه دوم- كه درباره ملاك تمايز علوم بحث كرديم و گفتيم ملاك تمايز علوم موضوعات است- به اين نكته اشاره كرديم كه مقصود از «ملاك تمايز علوم»، اصلى ترين و نخستين ملاك تمايز بين علوم است كه ساير جهات تمايز علوم از آن سرچشمه مى‌گيرند. در آنجا توضيح داديم كه نكته اين مطلب، اين است كه هر علمى با پرسشى آغاز مى‌شود؛ پرسش هيچ گاه در خلأ صورت نمى‌گيرد؛ يعنى: مجهول مطلق هيچ گاه پرسشى در ذهن برنمى انگيزد. هرگاه پرسشى در ذهن جوانه ميزند؛ معلومى وجود دارد كه ذهن، درباره خصوصيات نادانسته آن معلوم، پرسش و جستجو مى‌كند و از اين نقطه، علم و علم‌ها آغاز شده و مى‌شوند.

در هر علمى، آن معلوم نخستينى كه ذهن بشر، پيرامون خصوصيات آن به پرسش پرداخته است؛ موضوع اصلى آن علم به شمار مى‌رود؛ لذا اينكه «هر علمى موضوعى دارد كه درباره خواص و اوصاف آن به بحث مى‌پردازد»؛ مطلب روشنى است كه نياز به بحث چندان ندارد و شبهاتى كه در اين رابطه از سوى برخى بزرگان مطرح شده است؛ عمدتاً ناشى از اين تفكر است كه گمان رفته است: مسأله «داشتن موضوع واحد» براى مسائل علم، ناشى از لزوم وحدت غرض در هر علم است و سپس به استناد قاعده «الواحد لا يصدُر إلّا عن الواحد»، ضرورت وجود موضوع واحد پيش مى‌آيد؛ در حالى كه وحدت موضوع علم ربطى به قاعده «الواحد لا يصدُر عنه إلا الواحد» ندارد و اگر كسى به اين قاعده استناد جسته، براى تأييد و تأكيد مطلب بوده است.

نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن    جلد : 1  صفحه : 73
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست