نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 515
نوع ششم:
دلالت استعمالى تصديقى با منشأيت عرف لغوى عام[1]:
از
جمله بارزترين موارد دلالت استعمالى تصديقى با منشأيت عرف لغوى عام آنجاست كه از
ضرب المثل ها استفاده مىشود. مثلًا: در زبان فارسى، هنگامى كه از ضرب المثل «هر
كه بامش بيش، برفش بيشتر» استفاده مىشود، دلالت تصورى اين جمله، همان است كه
معناى تحت اللفظى آن مىرساند و آن اين است كه آن كس كه وسعت سطح برونى سقف
خانهاش بيشتر است، برف بيشترى بر آن مىنشيند؛ لكن در كاربردهاى ضرب المثلى معناى
مقصود چيزى ديگر است و آن اين است كه هر كس حوزه قدرتش وسيع تر است، بار مسؤوليتش
سنگين تر است.
بسيارى
از ضرب المثل ها چنيناند كه از دال تصورى بر مصداق يك كلى، خود آن معناى كلّى
اراده مىشود. اين نوع دلالت، نه از نوع دلالتهاى حقيقى و نه از نوع دلالتهاى
مجازى است؛ زيرا دلالتهاى مجازى و حقيقى همگى از نوع دلالتهاى تصورىاند؛ در
حالى كه دلالت ضرب المثل بر معناى مقصود از نوع دلالت تصديقى است اگر چه دلالتش بر
معناى تحت اللفظى دلالت تصورى است؛ لكن معلوم است كه مدلول تصوّرى مقصود نيست؛
بلكه آنچه مقصود است آن كبراى كلى است كه معناى تحت اللفظى يكى از مصاديق آن محسوب
مىشود.
در
زبان عرب، استفاده از ضرب المثل ها بسيار فراوان و شايع است. به عنوان مثال، ضرب
المثلى كه مىگويد: «إنّ الطيورَ عَلَى أمثالِها تَقَعُ» كه به ادبيات فارسى منتقل
شده است: