نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 434
\* اجمال در
مدلول تصديقى اول در كلام عقلا راه ندارد؛ مگر آنكه اماره عقلائى يا دليل قطعى بر
فقدان اراده استعمالى وجود داشته باشد؛ زيرا در آنجا كه اماره عقلائى يا دليل قطعى
بر فقدان اراده استعمالى در كار نباشد، بر اساس قرينه عام (يعنى: همان قاعده
عقلائى فوق الذكر) به احتمال عدم اراده استعمالى اعتنا نمىشود و بنا بر تحقّق
مدلول تصديقى اول كلام گذاشته مىشود.
\*
نوع دوم: اجمال در مدلول تصديقى دوم:
اجمال
در مدلول تصديقى دوم، در آنجاست كه متكلّم در مقام خطاب كلامى را انشا كند؛ لكن
احتمال رود كه به طور كلى قصد خطاب نداشته يا آنكه قصد خطاب به مخاطب معين را
نداشته است. اين اجمال بر دو نوع است:
1)
اجمال در قصد خطاب: يعنى اجمال ناشى از عدم احراز حال خطاب به سبب فقدان ظهور حال
در خطاب مثل جايى كه شخصى در حين انشاى كلام، تنها باشد و ظاهر حال نشان از قصد
خطاب نداشته باشد. در اين صورت ظهور حال در خطاب مختل است و قاعده يا اصلى كه
بتوان با آن حال خطاب را اثبات كرد در كار نيست؛ بنابر اين، اجمال مستحكم خواهد
شد.
2)
اجمال در مقصود به خطاب: يعنى اجمال در تعيين مخاطب پس از احراز اصل ظهور حال
درخطاب.
اين
اجمال در موارد فقدان قرينه بر عدم قصد خطاب به مخاطب معين معلوم، با ظهور حال در
خطاب منافات دارد؛ زيرا ظاهر حال متكلّم در موارد توجيه خطاب گفتارى به مخاطبى
معين، قصد تفهيم اوست. بنابر اين، به مقتضاى قاعده عقلائى تطابق اثبات و ثبوت، در
موارد توجيه خطاب به مخاطبى معين، به احتمال عدم قصد تفهيم او اعتنا نمىشود، و بنا
بر اين گذاشته مىشود، كه گوينده قصد تفهيم كسى را كه مورد خطاب قرار داده، داشته
است.
لكن
ميان اين ظهور حال، با ظهور حال در مدلول تصديقى اول تفاوتى وجود دارد، و آن اين
است كه ظهور حال در مدلول تصديقى اول ظهور حال ذاتى است؛ لكن در مدلول تصديقى دوم
نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 434