نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 406
\* (4):
بيان محقّق عراقى:
حاصلش
چنين است كه بناى عرف عُقلاء بر اين است كه در نامگذارى، «طبيعت مسمّا» را در نظر
مىگيرند و «ترتّب اثر» يا «عدم ترتّب اثر» را در نظر نمىگيرند؛ و لذا بدون اعمال
مؤونه، لفظ را در فاقد جزء وشرط نيز به كار مىبرند. و از آنجا كه شارع روشى جدا
از عرف عُقلاء در اين زمينه ندارد- وگرنه بيان مىفرمود- معلوم مىشود: در تسميه
شارع نيز چيزى جز ذات طبيعت مسمّاى عبادات منظور نشده و وصف صحّت و فساد خارج از
موضوع له است[1].
ايراد
بر اين بيان:
اشكالى
كه بر اين بيان وارد است همان است كه از استاد شهيد در اشكال بر دليل چهارم اثبات
وضع للصحيح بيان كرديم كه حاصلش اين است: صرف اينكه بناى عرف عُقلاء وضع اسم بر
ترتيبى معين باشد كاشف از وضع شرعى نمىباشد، مگر آنكه رسوخ در ذهن عقلايى موجب
ظهور فعل شارع در آن روش عقلايى- در ما نحن فيه: در وضع للاعم- باشد كه اثبات چنين
رسوخ و ارتكازى نياز به دليل دارد كه مفقود است.
\*
(5): بيان مشهور:
حاصلش
اين است كه بهكارگيرى الفاظ عبادات شرعيه از سوى شارع در اعم از صحيح و فاسد دليل
بر وضع للأعم است. نمونه اين بهكارگيرى، تقسيم عبادات است به: صحيح و فاسد در
استعمالات شارع و متشرّعه، و نيز عباراتى نظير: «يعِيدُ الصَلَاةَ»[2]
در موارد فقدان جزء و شرط، يا عباراتى نظير: «لَا تُعَادُ الصَلَاةُ إلّا مِن
خَمسٍ»[3] كه تكرار
صلاة را «اعاده صلاة» ناميده است كه بهمعناى صدق «صلاة» بر «صلاة فاسده» است، يا
عبارت «دَعِى الصَلَاةَ أيامَ أقرَائِكِ»[4]
كه در آن، «صلاة» در «صلاة فاقد شرط» به كار رفته است و غير ذلك.