نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 397
صلاة در
فاسد را نيازمند به قرينه و اعمال مؤونه نمىبينيم، كه خود شاهدى است بر بطلان
ادّعاى تبادر صحّت از حاق لفظ صلاة، و شاهدى است بر اينكه انسباق صحّت در صورت
صحّت ادعّاى انسباق، مستند به قراين عامّه مقارنه ظرف استعمال است.
\*
دليل دوّم:
تمسّك
به نصوص و ادلهاى است كه در آنها آثار صحت بر معناى صلاة بار شده است و نشان آن
است كه معناى موضوع له لفظ «صلاة» معناى صحيح است، وگرنه ترتيب آثار صحت بر آن جاى
نداشت. مثلًا آيه كريمه: (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ
الْمُنْكَرِ)[1] و
نيز در روايت است از رسول خدا كه فرمود: «الصلاةُ قربانُ كلّ تَقى»[2].
جواب
اين دليل:
در
پاسخ اين استدلال به دو گونه مىتوان سخن گفت:
1)
استعمال اعم از حقيقت و مجاز است، و صرف استعمال لفظ صلاة در صلاة صحيحه- كه در
اين نصوص فرض بر اين است- داّل بر حقيقى بودن اين معنا نيست. و أصالة الحقيقة در
جايى قابل استناد است كه شك در مراد باشد، نه در جايى كه مراد معلوم است و شك در
حقيقى بودن يا مجاز بودن استعمال است؛
2)
ترتب آثار صحت خود قرينه بر مراد است- كه معناى صحيح است- و استعمال «صلاة» همراه
قرينه در معناى صحيح نمىتواند گواه و دليلى بر اين باشد كه معناى صحيح موضوع له
است.