نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 381
فرضيه
سوّم (فرضيه محقّق اصفهانى):
محقّق
اصفهانى (رحمة الله عليه) در تصوير جامع، بيانى ايراد فرموده است كه توضيح آن با
ذكر چند مقدمه ميسّر است:
مقدمه
اوّل: سعه در ماهيات ناشى از ضعف و ابهام است؛ بر خلاف سعه در وجود كه
ناشى از شدّت و قوت است. ماهيات در موارد ضعف و ابهام سعه و اطلاق دارند و وجود هر
چه شدت و قوت بيشتر پيدا مىكند از سعه و اطلاق بيشترى برخوردار مىشود.
مقدمه
دوّم: در ماهيات حقيقيه- كه مندرج در مقولهاى خاص از مقولاتاند- از
ناحيه مقوّمات مقولهاى و نوعى هيچ ابهامى نيست؛ مثلًا: «انسان»، از ناحيه «حيوان
ناطق» بودن ابهامى ندارد؛ لكن از ناحيه مشخّصات عرضى مبهم است؛ به اين معنا كه در
مفهوم «انسان»، مشخّصات عرضى- نظير: طول و عرض و لون و حجم و ساير خصوصيات كمّى و
كيفى- مندرج نيست. و به دليل همين ابهام، مفهوم انسان نسبت به مشخّصات عرضى، سعه و
شمول دارد و بر همه خصوصيات و مشخّصات فرديه قابل تطبيق است. لكن، در ماهيات غير
حقيقيه كه تركيبى از چند مقولهاند و مىتوانند تركيبات مقولهاى گوناگون داشته
باشند- نظير مركبى كه نام «صلاة» بر آن نهاده مىشود- علاوه بر ابهام از ناحيه
مشخّصات عرضى، ابهامى ديگر از ناحيه مقولات تركيبى وجود دارد. و لهذا در ماهياتى
از اين دست، تركيبى خاص منظور نمىشود؛ بلكه تركيبى مبهم از مقوّمات مختلفهاى كه
قابليت فزونى و كاستى و تبديل و جا به جايى دارند در نظر گرفته مىشود؛ نظير آنچه
در ماهيت تركيبى «خمر» ملاحظه مىشود. «خمر» ماهيتى است كه مىتواند از ماده
«انگور» يا ماده «خرما» يا موادى ديگر و با تر كيبات و مقارنات گوناگون شكل بگيرد.
در اين گونه ماهيات، ابهام چند برابر است؛ زيرا نه تنها به لحاظ عوارض مشخّصه
مبهماند؛ بلكه به لحاظ مقولاتى كه در تركيب اين ماهيات دخالت دارند نيز كاملًا
مبهم و نامعيناند. چيزى كه نام «صلاة» يا ساير اسامى عبادات و معانى شرعيه بر آن
گذاشته مىشود از اين قبيل است. يعنى ماهيتى است مبهم كه نه تنها از ناحيه عوارض
مشخّصه قابل تنوّع و تغيير است؛ بلكه از ناحيه اجزاى تشكيل دهنده و مقولاتى كه در
تركيب آن منظور مىشود نيز كاملًا متغير و مبهم و نامعين است.
نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 381