نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 35
مقدمه سوم: موضوع علم
مشهور
در تعريف موضوع علم اين است كه: «موضوعُ كلّ علمٍ ما يبحَثُ فيه عَن عَوارِضِهِ
الذاتية»[1]. براى اينكه
موضوع علم به طور كلّى مشخّص شود و در پرتو آن بتوان موضوع علم اصول را نيز مشخّص
نمود، لازم است معناى دو واژه را تبيين كنيم:
1.
عوارض:
مقصود
از «عوارض» كه جمع «عارض» است: «محمولات» است و مقصود از «عروض»: «حمل» است. و
«حمل» بر سه نوع است:
1)
«حمل» بهمعناى «اتّصاف»:
كه مىتوان- به تعبيرى- از آن، به «حمل فلسفى» تعبير كرد. اتّصاف امرى واقعى است،
نه امرى علمى؛ در حالى كه مقصود از عروض در اينجا، عروض در مقام علم و معرفت است،
نه عروض واقعى، صرف نظر از علم به آن يا عدم علم به آن. در حمل فلسفى چون اتّصاف
واقعى مراد است، صدق و كذب و حقيقت و مجاز، متصوّر نيست و از آنجا كه بحث در اينجا
درباره موضوع علم است و اتّصاف در واقع امرى واقعى است، نه علمى، بنابر اين، مراد
از عروض، در تعريف موضوع علم، حمل بهمعناى اتّصاف، نيست؛
2)
«حمل» بهمعناى «اسناد»:
كه مىتوان از آن، به «حمل ادبى» تعبير كرد، مقصود از اسناد، اسناد در مقام
جملهبندى است، نظير: اسناد «علم» به «زيد»، در «زيدٌ عالمٌ» يا اسناد أسديت به
[1] . ر. ك: كفاية الأصول( با حاشيه مشكينى)، ج 1، ص 2.
نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 35