بخش دوّم: احكام و خصوصيات استعمال
مهم ترين احكام و خصوصيات مترتّب بر استعمال را مىتوان در موارد زير خلاصه كرد:
1) فعليت دلالت وضعى؛
2) قانونمندى و تنوّع قوانين استعمال؛
3) دلالتهاى تصديقى.
1. فعليت دلالت وضعى:
به مناسبتهاى مختلف اشاره كرديم كه دلالت لفظى دو ركن دارد: وضع و استعمال:
\* ركن اوّل: موجب پيدايش قوّه قريب به فعليت است در لفظ جهت دلالت بر معناى موضوع له؛
\* و ركن دوّم: موجب فعليت اين دلالت مىشود.
معانى از نظر نوع فعليت دلالت الفاظ بر آنها بر چهار نوعاند:
1) معانى مبينه حقيقيه؛
2) معانى مبينه مجازيه؛
3) معانى مجمله، يا: مردّده[1]؛
4) معانى مبهمه[2].
[1] . مقصود از معانى« مجمله» يا« مردّده» آنجاست كه لفظ بين چند معنا مردّد باشد.
[2] . مقصود از« ابهام» اين است كه: معناى لفظ معلوم نباشد.