اما جداى از مصحّحان، بسيارى از
محققان، بهويژه دوستداران دانش كتابشناسى، مىتوانند در جهت تدوين آثارى به هدف
شناخت موارد و منابع مكتوب آثار برجاىمانده، قدم بردارند. يكى از بهترين
نمونهها، كتاب كتابخانه ابن طاوس و احوال و آثار او از اتان گلبرگ[1]
است كه يك اثر باارزش در اين زمينه تلقى شده و نمونهاى عالى از تحقيق در جهت
تدوين منبعشناسى آثار يك مؤلف اسلامى شناخته مىشود.
بر
همان اساس، اينجانب، در دايرهاى محدودتر به كاوش در منابع كتاب پر ارج كشف الغمّه
اثر على بن عيسى اربلى (م 692) پرداخته و اسامى و موارد بيش از 79 كتاب را استخراج
كردم.[2] همچنين در
نوشتهاى ديگر به فهرست كردن منابع كتابهاى برجاىمانده از عماد طبرى (م بعد از
701) پرداختم كه جمعا نام 63 عنوان كتاب از آن بدست آمد[3]
كه برخى بسيار باارزش بود. نيز در بررسى مآخذ كتاب روضة الشهداء ملا حسين كاشفى (م
910) نام 44 عنوان كتاب استخراج گرديد.[4]
دنبال
كردن اين روش در آثار ديگر، مىتواند نتايج زيادى در باور كردن اطلاعات ما درباره
مآخذ مفقود داشته باشد.
نمونهاى
از كارهاى انجامشده در بازسازى متون
گذشت
كه كار مواردپژوهى از يك طرف و بازسازى متون از طرف ديگر، در چند
[1] . ترجمه سيد على قلى قرائى، رسول جعفريان، قم،
كتابخانه آية الله مرعشى، 1371
[2] . بنگريد: مقالات تاريخى، دفتر چهارم، على بن عيسى
اربلى و كتاب كشف الغمه.
[3] . مقالات تاريخى، دفتر چهارم، مقاله فوائد تاريخى و
نكات كتابشناسانه در آثار عماد الدين طبرى.
[4] . مقالات تاريخى، دفتر اول، مقاله ملا حسين واعظ
كاشفى و كتاب روضة الشهداء