نیز نقل شده است که: مَا ذَمَّ طَعَاماً قَطُّ كَانَ
إِذَا أَعْجَبَهُ أَكَلَهُ وَإِذَا كَرِهَهُ تَرَكَهُ وَلَا يُحَرِّمُهُ عَلَى
غَيْرِه؛
«رسول خدا هرگز از غذایی مذمت و بدگویی
نکرد، اگر آن غذا را دوست میداشت، میخورد و اگر دوست نداشت از آن نمیخورد،
اما خوردن آن را بر دیگران حرام نمینمود».[1]
امام صادق میفرمایند: كُفْرٌ بِالنِّعَمِ أَنْ يَقُولَ
الرَّجُلُ أَكَلْتُ طَعَامَ كَذَا وَكَذَا فَضَرَّنِي؛ «نعمت خدا را کفران کرده اگر
مردی بگوید: فلان غذا را خوردم و فلان غذا به من ضرر زد».[2]
خوردن غذا به هنگام گرسنگی
امام علی: مَنْ أَرَادَ أَنْ لَا يَضُرَّهُ طَعَامٌ فَلَا يَأْكُلْ حَتَّى
يَجُوعَ وَتنْقَى الْمَعِدَة؛ «هر کس که میخواهد هیچ غذایی
به او زیان نرساند، تنها هنگامی غذا بخورد که گرسنه شده و معدة او [از
خوراک پیشین] پاک شده باشد».[3]
امیر مؤمنان به امام حسن مجتبی میفرمایند:
«میخواهی چهار خصلت به تو بیاموزم تا از [زحمت] درمان بینیاز
گردی؟ عرض کرد: آری. فرمود: بر سر سفره منشین، مگر آنگاه که
گرسنهای، و از کنار سفره بر نخیز، مگر وقتی که هنوز اشتها
داری، و جویدن غذا را به نیکی انجام ده، و پیش از
خوابیدن به دستشویی برو. هرگاه اینها را رعایت
کردی از درمان بینیاز میشوی».[4]
علامت اشتهای واقعی به غذا آن است که
ناحیه شکم از سینه تا ناف سبک شود و تنها قسمت زیرناف، اندکی
سنگین به نظر آید. و اگر فرد آروغ بزند ترش نبوده و بوی نامطبوع
نداشته باشد و مقدار آن نیز کم باشد. بدن نیز سبک