مسأله
2181- اجاره دهنده و كسى كه چيزى را اجاره مىكند بايد مكلّف و عاقل
باشند و به اختيار خودشان اجاره را انجام دهند و نيز بايد در مال خود حقّ تصرّف
داشته باشند، پس سفيه چون حق ندارد در مال خود تصرّف نمايد اگر چيزى را اجاره كند،
يا اجاره دهد صحيح نيست.
مسأله
2182- انسان مىتواند از طرف ديگرى وكيل شود و مال او را اجاره دهد.
مسأله
2183- اگر ولى يا قيّم بچّه مال او را اجاره دهد، يا خود او را اجير
ديگرى نمايد اشكال ندارد، و اگر مدّتى از زمان بالغ شدن او را جزء مدّت اجاره قرار
دهد، بعد از آنكه بچّه بالغ شد، مىتواند بقيه اجاره را بهم بزند، ولى هرگاه طورى
بوده كه اگر مقدارى از زمان بالغ بودن بچّه را جزء مدّت اجاره نمىكرد، بر خلاف
مصلحت بچّه بود، نمىتواند اجاره مال خود را بهم بزند، ولى نفوذ اجاره خود بچّه
بعد از بلوغش محل اشكال است.
مسأله
2184- بچه صغيرى را كه ولى ندارد بدون اجازه مجتهد نمىشود اجير كرد. و
كسى كه به مجتهد دسترسى ندارد، مىتواند از چند نفر مؤمن كه عادل باشند، اجازه
بگيرد و او را اجير نمايد.
مسأله
2185- اجاره دهنده و مستأجر لازم نيست صيغه عربى بخوانند، بلكه اگر مالك
به كسى بگويد، ملك خود را به تو اجاره دادم، و او بگويد قبول كردم، اجاره صحيح
است. و نيز اگر حرفى نزنند و مالك به قصد اينكه ملك او را اجاره دهد، آن را به
مستأجر واگذار كند و او هم به قصد اجاره كردن بگيرد، اجاره صحيح مىباشد.
مسأله
2186- اگر انسان بدون صيغه خواندن بخواهد براى انجام عملى اجير شود، همين
كه