مسأله 877- كسى كه در مسجد نشسته، اگر ديگرى جاى او را غصب
كند و در آنجا نماز بخواند، نمازش باطل است مگر آنكه شخص اولى از آنجا اعراض كند.
مسأله
878- اگر در جائى كه غصبى بودن آن را فراموش كرده نماز بخواند و بعد از
نماز يادش بيايد، نماز او صحيح است، ولى كسى كه خودش جائى را غصب كرده، اگر فراموش
كند و در آنجا نماز بخواند نمازش باطل است، و اگر در جائى كه نمىداند غصبى است
نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد كه محل سجدهاش غصبى بوده، بعيد نيست كه نمازش
باطل باشد.
مسأله
879- اگر بداند جائى غصبى است ولى نداند كه در جاى غصبى نماز باطل است و
در آنجا نماز بخواند، نماز او باطل مىباشد.
مسأله
880- كسى كه ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، چنانچه حيوان سوارى
يا زين يا نعل آن غصبى باشد، نماز او بنابر احتياط باطل است، و همچنين است اگر
بخواهد بر آن حيوان نماز مستحبّى بخواند.
مسأله
881- كسى كه در ملكى با ديگرى شريك است اگر سهم او جدا نباشد، بدون
اجازه شريكش نمىتواند در آن ملك تصرّف كند و نماز بخواند.
مسأله
882- اگر با عين پولى كه خمس و زكاة آن را نداده ملكى بخرد، تصرّف او در
آن ملك حرام و نمازش در آن باطل است.
مسأله
883- اگر صاحب ملك به زبان، اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند كه
قلباً راضى نيست، نماز خواندن در ملك او باطل است، و اگر اجازه ندهد و انسان يقين
كند كه قلباً راضى است نماز صحيح است.
مسأله
884- تصرّف در ملك ميّتى كه خمس يا زكاة بدهكار است حرام و نماز در آن
باطل است، ولىاگر بدهى او را بدهند يا ضامن شوند كه ادا نمايند، تصرّف و نماز در
ملك او اشكال ندارد.
مسأله
885- تصرّف در ملك ميّتى كه به مردم بدهكار است در صورتى كه ورثه بناى
اداء قرض را بدون مسامحه نداشته باشند حرام و نماز در آن باطل است.
مسأله
886- اگر ميّت قرض نداشته باشد ولى بعضى از ورثه او صغير يا ديوانه يا
غائب باشند، تصرّف در ملك او بدون اجازه ولى آنها حرام و نماز در آن باطل است.