درونى كردن اين علاقه در نفس انسان دارد؛ زيرا
عباداتى كه در خارج انجام مىشود، انعكاسى در درون انسان دارد، و باور به خدا را
در نفيسى و درون انسان عميق مىسازد؛ همانگونه كه باور به خدا در نفس انسان
تماماً در خارج در قالب عبادات منعكس مىشود و نقش مؤثر در بعد اجتماعى و دينى
دارد، زيرا اين دو تا عنصر مرتبط باهماند كه در طول تاريخ روى هم تأثير متقابل
داشته است.
معاملات
معاملات
با فعاليت اقتصادى اسلامى شكل مىگيرد، معاملات اسلامى با عبادات در يك نقطه از هم
متمايز مىگردد و آن اينكه عبادات به صورت كلى تنها از جانب شارع جعل گرديده است،
در حاليكه معاملات بين عقلا قبل از شرع و شريعت نيز وجود داشته است؛ نهايت آنكه
شارع به اين معاملات نگاه مىكند، هر كدام كه موافق با مبناى شريعت باشد آن را
امضا مىكند و هر كدام كه مخالف با مبناى شريعت باشد آن را ملغى اعلام مىدارد؛
مانند معاملات حرام از قبيل: ربا، خريد و فروش شراب، خوك و سگ، احتكار، غش در
معامله و مانند آن. علت اين تفاوت آن است كه دين اسلام براى اصلاح كل جامعه آمده
است، دين اسلام نظام معتدل و متوازن را به منظور تحقق عدالت و توازن بين طبقات
اجتماعى و حفظ حقوق افراد جامعه بدون افراط و تفريط وضع نموده است. از آنجا كه
نظام اقتصادى اسلام مبتنى بر مصالح واقعى است، لذا گاهى با نظام عقلايى موافق و
گاهى با آن