سخن اصلى در اين فصل پيرامون آثار روزه در تربيت انسان و نقش آن در
رشد و كمال او مىباشد؛ يعنى روزهدارى بسان جزئى از يك مجموعه كه داعيه هدايت
بشرى را دارد. پس مسائل مربوط به سلامت جسمانى و آثار فيزيكى و مادى روزه كه در
علم پزشكى منافع آن به اثبات رسيده است از حيطه اين نوشتار بيرون مىباشد. چرا كه
سعى ما بر آن است كه فلسفه احكام اسلامى از جمله روزهدارى را از خلال هدف واقعى و
نهايى شارع مقدس، برداشت نماييم.
و اين هدف چيزى نيست جز به سعادت رساندن بشر و نگاهدارى او از
لغزشها و انحرافات، و نيز رساندن انسان به مقام برتر و مالامال از كرامت كه اين
همان جايگاهى است كه خداى متعال انسان را بدان جهت آفريده است.
به عبارت سادهتر، دين مقدس اسلام انگيزه طبابت ندارد تا در قوانينش
محور را فيزيولوژى و صحت بدن قرار دهد. بلكه داعى اصلى از روشنايى اسلام، اعطاى
دستوراتى كه چراغ