274-
آب كثيرى كه شىء متنجّس را پاك مىكند بايد داراى شش شرط باشد:
اول:
مطلق باشد، پس اگر آب از ابتداء مضاف باشد- مانند گلاب و امثال آن- يا قبل از
اتمام شستشو مضاف گردد، چيز متنجّس را پاك نمىكند.
دوم:
پاك باشد، هرچند به حسب ظاهر.
سوم: آب
در هنگام شستن چيز متنجّس بو يا رنگ يا مزه نجاست را به خود نگيرد.
چهارم: به
سبب شستن و يا قبل از آن عين نجاست از شىء متنجّس زائل شود.
پنجم: آب
چيز متنجّس را طورى فرا گيرد كه عرفاً شستن محقَّق شود، چه از راه ريختن آب كثير
بر چيز متنجّس باشد يا از راه داخل كردن آن چيز در آب كثير.
البته
رعايت اين شرط نسبت به شستن باطن شىء متنجّس معفوّ است، به اين معنى كه لازم نيست
آب طورى به تمام تار و پودهاى درونى شىء متنجّس برسد كه در آنها نيز شستن محقّق
شود، بلكه صِرف نفوذ آب كفايت مىكند.
ششم:
خاكمال كردن ظرفى كه سگ آن را ليسيده يا چيز روان از آن خورده است.
275-
با اجتماع شروط مذكوره هر چيز متنجّس با يك مرتبه شستن در آب كثير پاك مىشود، پس
اگر نجاست بدن را در آب كثير برطرف كنند بدن پاك مىشود، و بيرون آمدن و دوباره در
آب رفتن نياز ندارد، و فشار دادن جهت اخراج غساله در چيزهايى مانند لباس و فرش و
سه بار شستن در ظروف لازم نيست.
276-
براى تطهير موكت و فرشى كه به زمين چسبانده شدهاند، چنانچه پس از برطرف نمودن عين
نجاست به قدرى آب شلنگى كه به كر وصل است روى آن بريزند كه علم به نفوذ آب در محل
و عمق متنجّس پيدا شود، موكت و فرش متنجّس پاك مىگردند؛ ولى در صورتى كه با بول
نجس شده باشند، بهتر است آنها را دو مرتبه بشويند.