213- اگر گواهان شهادت به نجاست ندهند بلكه فقط
سبب آن را ذكر نمايند، در حكم به نجاست كفايت مىكند، اگرچه هر دو يا يكى از آنان
آن سبب را موجب نجاست ندانند، پس اگر دو نفر بگويند اين لباس با عرق جنب از حرام
يا با آب غساله بول ملاقات كرده است، نزد كسى كه عرق جنب از حرام و آن غساله را
نجس مىداند نجس است، هرچند به نظر گواهان پاك باشد.
214-
اگر دو نفر به نجاست چيزى شهادت دهند، و لكن مستند آنها مختلف باشد- مثلًا يكى
بگويد اين لباس با بول نجس شده است، و ديگرى بگويد نه، چنين نيست، بلكه با خون نجس
شده است- در اين صورت حكم به نجاست آن چيز نمىشود.
215-
شهادت اجمالى در ثبوت نجاست كافى است، پس اگر دو شاهد بگويند يكى از دو چيز نجس
است، اجتناب از هر دو چيز واجب مىشود؛ و امّا اگر يكى بر اجمال شهادت دهد و ديگرى
بر معيّن، فقط بايد از چيز معيّن اجتناب كرد.
چگونگى
نجس شدن چيزهاى پاك:
216-
سرايت نجاست از عين نجس به چيزهاى پاك متوقّف بر دو چيز مىباشد:
1-
رطوبت مُسريه، 2- ملاقات عرفى.
پس
تمام اشياء مادّىِ پاك به صِرف ملاقات و سرايت رطوبت نجس مىشوند؛ به استثناء سه
چيز كه در ذيل تيتر بعد بيان مىشوند.
217-
اشياء مائع بايد همانند آب داراى رطوبت باشند، پس چنانچه مثل جيوه و سائر فلزات
مائع رطوبت نداشته باشند، در حكم اشياء جامد مىباشند.
218-
طلا و نقره و آهن و ... اگر به توسط حرارت ذوب شوند، و در حالت سَيَلان با نجاست
خشك ملاقات كنند، محل ملاقات نجس نمىشود، و چنانچه نجس باشند و چيز پاك خشكى به
مُذاب آنها برسد، آن چيز نجس نمىشود، و همچنين اگر آنها را در ظرف نجس ذوب كنند
نجس نمىشوند؛ مگر اينكه ظرف رطوبت داشته باشد يا از خارج رطوبتى به آن برسد.