144-
هرگاه كسى به قصد غايت حرام سفر كند، و در بين راه به قصد امر مباح به راه ديگر
برود، و پس از انجام آن دوباره به مسير حرام برگردد، چنانچه مسيرى را كه به قصد
مباح طى نموده است به مقدار هشت فرسخ باشد، بايد نماز را در آن مسير شكسته بخواند.
145-
هرگاه كسى براى كار مباحى قصد مسافرت كند، و در بين راه غرض حرامى هم در نظر
بگيرد، و با اين حال مقدارى از راه را طى نمايد، اگر قصد معصيت او مؤثر باشد، بايد
در اين مقدار از راه نماز را تمام بخواند.
146-
در سفر معصيت نماز جمعه و نوافل ظهر و عصر و عشاء از مسافر ساقط نمىشوند، و حكم
شخص حاضر بر او جارى مىباشد.
شرط
ششم- مسافر، خانه بدوش نباشد:
147-
مسافرى كه خانهبهدوش است- مانند صحراء نشينهايى كه در بيابانها گردش مىكنند و
هر جا آب و خوراك براى خود و حيواناتشان پيدا كنند مىمانند، و بعد از چندى به جاى
ديگرى مىروند- بايد نماز را تمام بخواند.
148-
اگر يكى از صحراءنشينها براى پيدا كردن منزل و چراگاه حيواناتشان سفر هشت فرسخى
برود، بايد نمازش را شكسته بخواند.
149-
اگر صحراءنشين براى زيارت يا حج يا تجارت و مانند اينها مسافرت كند، بايد نمازش را
شكسته بخواند.
150-
كسى كه چوپان گوسفند يا گاو يا شتر است و جاى مخصوصى ندارد، يا شغلش دورهگردى و
خورده فروشى است كه در روستاها گردش مىكند، بايد نماز خود را تمام بخواند.
شرط
هفتم- دائم السفر نباشد:
151-
مسافرى نمازش قصر است كه شغل او يا مقدمه شغلش مسافرت نباشد، بنابر اين چوبدار و
چاروادار و راننده ماشين و خلبان هواپيما و كشتيبان و مانند اينها، بايد نماز را
حتى در سفر اول تمام بخوانند، اگرچه براى بردن اثاثيه منزل خود مسافرت كنند.