برود و قصد توطّن دائمى در آنجا نمايد، آن محل
وطن او محسوب مىشود، و بايد نماز را در آنجا تمام بخواند.
95-
هرچند بعضى از فقهاء اعتبار قصد توطّن دائمى را شرط مىدانند، و عدهاى قصد توطّن
موقت را مُخلّ مىدانند و قصد دائمى را شرط نمىدانند؛ ولى عرفاً بر فروض مزبور
وطن صادق است، و شخص بايد نماز خود را در آن محلها تمام بخواند.
96-
اگر كسى در جاهاى ديگر غير از وطنهايى كه ذكر شد قصد اقامت نكند يا سى روز نماند،
نمازش شكسته است، چه ملكى در آنجا داشته باشد يا نه، و چه شش ماه در آنجا مانده
باشد يا نه.
97-
فرزند حتى بعد از بلوغ تابع پدر و مادر است، و وطن آنها وطن او محسوب مىشود، چه
وطن آنها اصلى و زادگاهشان باشد يا آنها از وطن اصلى اعراض كرده و جاى ديگرى را
وطن خود قرار داده باشند و او پيش از بلوغ همراه آنها باشد و بالغ شود؛ مگر اينكه
فرزند از آن وطن اعراض نمايد، يا در حال بلوغ او پدر و مادرش از وطن خود اعراض
كنند و در جاى ديگر قصد توطن نمايند، كه در اين صورت آنجا با قصد و الدين وطن او
نمىشود، و بايد خود او قصد توطّن نمايد.
98-
اگر كسى يكى از وطنهايى را كه گفته شد داشته باشد، ولى مردّد باشد بين اينكه در آن
وطن بماند يا وطن ديگر اختيار نمايد، مادامى كه آنجا را ترك نكرده باشد، خود او و
تابعينش بايد نماز را در آنجا تمام بخوانند.
99-
در تحقق وطن شرط نيست كه مكان سكونت انسان مباح باشد، پس اگر كسى خانهاى را در
محلى غصب كند و به قصد توطّن در آن ساكن شود، آن محل وطن او محسوب مىشود، و
همچنين است اگر در شهرى قصد توطّن نمايد كه ماندنش در آن شهر به سبب قصد ارتكاب
حرام يا به سبب نهى پدر يا مادر او از ماندن در آن شهر و ...
حرام
باشد.
شروط
نماز قصر:
شروط
نُه گانهاى كه با اجتماع آنها نماز مسافر قصر- شكسته- مىشود عبارتند از:
شرط
اول- سفر هشت فرسخ باشد:
100-
سفرى كه نماز مسافر در آن قصر مىشود، نبايد از هشت فرسخ شرعى كمتر