معاد
گاهى از نظر روح ناطقه انسانى است، و گاهى از نظر بدن جسمانى كه در قرآن مجيد آمده
است، بعضى از دانشمندان مىگويند كه در هنگام پائيز زمين طراوت خود را از دست
مىدهد و چون زمستان رسيد تمام جنبوجوش آن از بين رفته به صورت مردهاى درمىآيد
ولى تخمها و ريشههاى بىشمارى كه ثار و ودايع تابستاناند درون زمين موجوداند
اين تخمها و ريشهها به حالت خفته و آرام و بىحركت در زمين محفوظاند و سلولهاى
خوابيده در ميان تخمها و ريشهها منتظر فرصتاند، با دميده شدن نفخ صور بهارى
يعنى با رسيدن رطوبت و حرارت، زمين جنبوجوش خود را از سر مىگيرد، سلولهاى خفته
از درون خويش بيدار شده و به طور اجبار به صورت علفها و گلها از شكم زمين خارج
مىشوند و مصداق يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ آشكار
مىگردد.
همچنين
درباره انسانها كه مىميرند و در زير خاك، خاك مىشوند حيات به صورت خفته درون
ذرات خاك شده بدن به حالت انتظار مىماند و با رسيدن بهار قيامت و آماده شدن محيط
و شرايط مساعد، ذرات ابدان به حركت آمده و مانند كرمهاى خاكى شروع به رشد مىكنند
و آنگاه