تروريستى در دنيا را به نحوى به
جهان اسلام نسبت دهد و از فرصتهاى پيشآمده كمال استفاده را ببرد بحث تروريسم و
مسائل حاشيهاى آن، بحث جديد و نوظهورى نيست نگاهى به تاريخ، اين مقوله را شفافتر
مىسازد در اواخر قرن نوزدهم، بسيارى از سياستمداران و رهبران كشورها بوسيله
آنارشيستها ترور شدند تروريسم با اعمال خشونت و تهديد به خشونت، اغلب توسط اشخاص
غير دولتى تعريف شده است و هدف آن ايجاد ترس در جامعه و ارعاب مسؤولين، تضعيف يا
بركنارى رجال سياسى و يا انجام تغييرات سياسى بوده است.
در
طول تاريخ، تروريسم به صورتهاى مختلف وجود داشته است و امروز جامعه نه در مقابل يك
نوع تروريسم كه در مقابل انواع مختلف آن قرار دارد.
از
سال 1900 م تا به امروز، انگيزه، استراتژى و تسليحات تروريستها تغيير كرده است
آنچه مورد بحث است، استفاده ابزارى از تروريسم بر ضد اسلام است در واقع ترور،
ابزارى براى از بين بردن مسلمانان است و هر ترورى كه در دنيا بر ضد منافع غرب
انجام مىگيرد، غرب تلاش مىكند تا آن را به اسلام و مسلمين نسبت دهد علاوه بر
اين، غرب جهاد در اسلام را نوعى خشونت و بىرحمى مىخواند و هر نوع حمله يا عمليات
مسلمانان لبنانى و فلسطينى را براى دفاع از سرزمين شان و آزاد كردن آن از دست
اسرائيل، ترور قلمداد مىكند اين در حالى است كه حمله به اردوگاه پناهندگان در
قانا و نيز ترور فرماندهان و مجاهدان فلسطينى توسط اسرائيل هيچ محكوميت جهانى را
به دنبال