نام کتاب : گوناگون (قصههاى كوتاه و آموزنده) نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 38
30- محاكم تفتيش عقايد
"
ويل دورانت" در كتاب تاريخ تمدن خود، در باره خصوصيات محاكم تفتيش، چنين
مىنويسد: محكمه تفتيش عقايد، قوانين و آئين دادرسىاى خاصى بخود داشت، پيش از آن
كه ديوان محكمات آن در شهرى تشكيل شود، از فراز منابر كليساها «فرمان ايمان!» را
بگوش مىرسانيد و از آنها مىخواست كه هر كدام از ملحد و بى دين و بدعت گذارى
سراغ دارند، به سمع اعضاى محكمه تفتيش برسانند، آنها را بهخبر چينى، به متهم
ساختن همسايگان دوستان و خويشاوندان تحريص و تشويق ميكردند.
به
خبر چينان قول راز پوشى كامل وحمايت داده مىشد و آن كس كه ملحدى را مىشناخت و
رسوا نمىساخت، يا در خانه خويش پنهان مىداشت به لعن و تكفير و نفرين گرفتار مى
گشت. اگر يهوديى هنوز اميد آمدن مسيح ديگرى در سر مى پرورانيد اگر پيرو آئين
موسوى، پرهيز ازغذا را نگه مىداشت، اگر روز سبت را روز ستايش و استراحت مىدانست،
يا براى آن روز جامه زيرين خويش را عوض مىكرد، اگر اعياد مقدس موسوى را به هرصورت
كه باشد، جشن مىگرفت، اگر فرزندانش را ختنه مىكرد يا به آنها نامى عبرى مىداد،
يا بى آن كه نشان صليب رسم كند، آنها را دعا و تبرك مىنمود، اگر با حركت دادن سر
بجا مىآورد يا يكى از مزامير تورات را بى آن كه سرود تسبيح يا ستايش را بر آن
بيافزايد مىخواند، اگر هنگام مرگ رو به ديوار مىكرد، اينها واعمال ديگرى از اين
قبيل را كه مفتشان نشانه ارتداد و الحاد پنهانى مىشمارند، مى بايستى فورى به ديوان
محاكمات گزارش دهند و به موجب قانونى كه قانون يا شرط بخشايش ناميده مىشد، هر آن
كس خويشتن را در مظان اتهام بى دينى والحاد احساس مىكرد مى بايست بيايد و به
تقصير خويش اعتراف كند در اين صورت او را جريمه مىكردند و يا به كفاره گناهش به
كارى وا مىداشتند.
نام کتاب : گوناگون (قصههاى كوتاه و آموزنده) نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 38