3- به روح شيخ انصارى (ره) گفتم در صفحه اول كتاب رسايل خود اشتباه نفرموده‌ايد؟ فرمود دروغ نگفته‌ام! گفتم معاذ الله كه احتمال دروغ به ساحت شما برود، عرض شد اشتباه نفرموده ايد؟ فرمود: بلى اشتباه كرده ام.[1]

4- يكى از (منبرى‌هاى) سياسى مشهور افغانى را گفتم چرا در برزخ ناراحتى دارى؟ گفت به‌خاطر شرب شراب، البته من هيچ گمان ندارم كه آن مرد شارب الخمر بوده باشد، گو اين كه تقواى درستى هم نداشت.

5- در حالى كه من مشغول ارتباط با روح مورد نظر خود بودم روح ديگرى با من ارتباط گرفت و گفت در برزخ در اذيتم گفتم به‌خاطر نماز؟ گفت نه، گفتم به‌خاطر ولايت؟ گفت نه، گفتم به‌خاطر حقوق مردم، ساكت شد و جوابى نداد.

6- روح استاد بزرگوارم آقاى حكيم مرحوم را احضار كردم، او مى‌گفت شش ماه بعد عرب‌ها بر اسراييل غالب مى‌شوند، ولى تا امروز تقريبا 15 سال گذشت و يهودى‌ها هنوز مغلوب نشده‌اند.

شايد همين روح مرحوم آيت الله حكيم رضوان الله عليه بود كه گفت حمل خانم دوست روحانيم كه خيلى مايل بوده پسر باشد پسر است ولى بعدها

خانمش دختر زاييد.

من نمى‌گويم ارتباطات صد در صد باطل است؛ بلكه گاهى جواب صحيح و يا اقلًا معقول و فنى است؛ مثلا وقتى بر روح شيخ بهايى- دانشمند مشهور شيعه- اعتراض كردم كه چرا از غيب خبر مى‌دهى در حالى كه غيب را جز خدا نداند، بلا فاصله جواب داد: چون خداوند ما را از زمان و مكان مجرد گردانيده همه چيز، يا بعضى از امور غيبى را بما تعليم نموده است.

ولى غرض من اين است كه قابل اعتماد نيست و نبايد كه وقت خود را براى آن‌

[1] - در آن موقع نگارنده اعتقاد داشت كلام شيخ در باره عدم ا طلاق حجت بر قطع موضوعى درست نيست.