نفرت دارند و ناراحت‌اند. مردم از نظام سرمايه دارى خسته شده‌اند و مى‌خواهند نظام سوسياليستى در كشور به وجود آيد. در حالى‌كه سرمايه دارى اصلًا در افغانستان نيامده بود! تازه دوران كشاورزى و زراعت ما نيز ابتدائى بود. كشور افغانستان در سال 1357 از نظام سرمايه دارى تا حدودى زياد فاصله داشت، چه رسد به اين‌كه از آن خسته شده باشند. وقتى كه اين حرف‌ها را كمونيست‌هاى افغانستان مى‌گفتند: شوروى‌هاى احمق نيز در زير لحاف، نقشه‌ى جهان بزرگ را ترسيم مى‌كردند. آن‌ها به خيال بافى مشغول بودند و از روحيه‌ى اسلامى مردم ما هيچ‌گونه اطلاعى نداشتند، شوروى‌ها اصلًا به اين موضوع فكر نمى‌كردند كه در مورد اوضاع مردم مسلمان افغانستان تحقيق كنند و هرچه مزدوران عقده‌اى آن‌ها مى‌گفتند آن را باور مى‌كردند. اين بود بعضى از انگيزه شوروى براى اشغال كشور ما.

خوش باورى مسكو

شوروى‌ها درواقع نمى‌دانستند كه كمونيست‌هاى افغانستان عقده‌اى هستند و به آن‌ها دروغ مى‌گويند؛ سرانجام به اعتماد آن‌ها بر افغانستان تجاوز كردند؛ وقتى در افغانستان آمدند، ديدند كه اشتباه كرده‌اند، افغانستان مربوط به كمونيست‌هاى قليل و ذليل نيست؛ بلكه مربوط به مردمى است‌