نام کتاب : عدالت صحابه در پرتو قرآن، سنت و تاريخ نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 147
كرد.[1]
گفته شده است كه وى روز فتح مكه اسلام آورد و در مدينه ساكن شد، پيامبر صلّى اللّه
عليه و اله او را به طائف تبعيد كرد؛ اما عثمان در زمان خلافتش او را به مدينه
برگرداند.
-
إنّ عليّا قال:
لقد
عهد اليّ رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله في قتال الناكثين و القاسطين و
المارقين،
جنگ
با ناكثين (پيمانشكنان)، قاسطين (ستمگران)، و مارقين (خوارج)، پيمانى از پيامبر
صلّى اللّه عليه و اله برعهده من است.
در
حديث «صحيح سندى»- مگر يك نفر كه دربارهاش اختلاف شده است، ولى ذهبى او را تقويت
كرده و گفته كه او يكى از اثبات است. من هيچگونه جرحى درباره او نمىدانم- روايت
شده: عمرو بن عاص بر منبر نشست و از على عليه السّلام عيبجويى كرد و حضرت را
دشنام داد. بعد از او مغيره نيز چنين كرد. شخصى [معاويه] به امام حسن عليه
السّلام گفت: بر فراز منبر بنشين و جواب آنان را بده. حسن عليه السّلام فرمودند:
من بر منبر نمىنشينم، مگر اينكه با من عهد كنيد اگر سخن حقى گفتم تصديقم نماييد
و اگر سخن باطلى گفتم مرا تكذيب كنيد. آنان با امام حسن عليه السّلام چنان عهد
كردند.
پس
از آن، امام حسن عليه السّلام بر منبر نشست و پس از حمد و ستايش خدا فرمود: اى
عمرو و اى مغيره! خدا را مد نظر بگيريد؛ آيا به ياد داريد كه رسول اللّه صلّى
اللّه عليه و اله فرمودند:
خداوند
سوقدهنده و كشنده [شتر] را لعنت كند كه يكى از آن دو معاويه بود. هردو گفتند:
بله، سپس حضرت فرمودند: اى معاويه و اى مغيره! خدا را بر شما گواه مىگيرم كه آيا
به ياد دارى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله عمرو بن عاص را به هر قافيه كه سروده
بود لعن كرد؟
هردو
گفتند: خدا گواه است كه راست مىگويى، پس از آن فرمود: اى عمرو و اى معاويه آيا
نمىدانيد كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله قوم اين فرد را [ممكن اشاره به مغيره
كرده باشد] لعنت كرد؟ هردو گفتند بله.
[1] . مسند احمد بن حنبل، جزء 4،
وى پدر مروان و عموى عثمان است.
[2] . احمد بن محمد بن حجر
الهيتمى، الصواعق المحرقة، ص 336.
نام کتاب : عدالت صحابه در پرتو قرآن، سنت و تاريخ نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 147