responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عاشورا و اهميت دين نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 66

يزيد گفت اگر اين شهر را گرفتيد، سه روز لشكر را آزاد بگذار تا هر كارى كه مى خواهند انجام دهند. آيا چنين فردى مسلمان است؟

مردم مدينه نمى خواستند با يزيد بيعت كنند. آنان مى گفتند جمعى از ما از مدينه به شام رفتيم، ديديم كه يزيد شراب مى خورد، سگ بازى مى كرد، نماز نمى خواند، فلان كار را مى كرد. وضعيتش اين بود. ما او را مسلمان نمى دانيم و با او بيعت نمى كنيم.

ديروز عرض كردم كه يزيد منافق نبود كه به دروغ خود را مسلمان بگويد، صريح مى گفت و صريح اللهجه بود و صراحتاً مخالفت خود را با دين ابراز مى كرد:

لست من خندف ان لم انتقم‌

من بنى احمد ماكان فعل‌

يزيد مى گويد: من از نسل خندف نباشم اگر از پسران احمد (يزيد نمى خواهد بگويد پيغمبر) انتقام خود را نگيرم. اى كاش شيوخ بنى اميه الآن زنده مى بودند و مى ديدند كه ما بر سر بنى هاشم چه آورديم و چه تعداد از آنها را كشتيم. يزيد به اين كار خود افتخار مى كند و عقده هاى جنگ بدر و احُد در دل بنى اميه باقى بود.

يك حديث صحيح السند وجود دارد و ابن حجر شافعى در دفاع از جناب معاويه كتابى نوشته است و او در اين حديث كه سندش هم صحيح است از پيغمبر (ص) نقل مى كند:

«ابغَضُ الأَحيَاءِ أو أَبغَضُ النّاسِ إلَى رَسُولِ اللهِ (ص) بَنُوامَيَّة».

نام کتاب : عاشورا و اهميت دين نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 66
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست