responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زهرا (سلام الله عليها) گل هميشه بهار نبوت نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 11

حديث اول‌

عن عايشه (رض): «خَرَجَ النَّبى غَداةً وَ عَلَيهِ مَرَطٌ مرحَل مِن شَعرٍ أسوَدٍ وَ جاءَ الحَسَن بنِ عَلى فَأَدخَلَهُ، ثُمَّ جاءَالحُسَين فَدَخَلَ مَعَهُ ثُمَّ جائَت فاطِمَه فَأَدخَلَها ثُمَّ جاءَ عَلىٌّ فَادخَلَهُ ثُمّ قالَ‌ (إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً) اين روايت را كه براى شما خواندم از جزء 15 صحيح مسلم، صفحه 195 بود و قرار است كه به مناسبت وفات فاطمه زهرا سلام الله عليها، احاديثى از صحاح سته را باهم بخوانيم. اين حديث از «صحيح مسلم» است كه از بى بى عايشه نقل مى كند كه ايشان مى فرمايد يك روز صبح پيامبر (ص) خارج شد در حاليكه يك پتو هم داشت، اصحاب كساء هم كه مى گويند؛ به همين دليل است. كساء همين پتوهايى است كه بعضى از افغانى ها هم دارند. پيامبر (ص) يك كسائى بر شانه هاى خود انداخته بود كه داراى نقش بود و منقش (مرحل) بود. بعد مى گويد كه در همين اثنا حسن بن على آمد و پيغمبر (ص) او را زير كساء برد. «ثُمَّ جاءَ الحُسَين»؛ سپس حسين آمد، در تعبير اين روايت تغيير دارد، در مورد امام حسن مى گويد «فَأدخَلَهُ»؛ پيغمبر او را داخل كرد اما موقعى كه حسين آمد؛ سر راست و مستقيم خودش داخل شد در زير كساء، وقتى ديد كه برادرش هم آنجاست او هم زير كساء رفت، ديگر صبر نكرد تا پيغمبر او را داخل كساء كند، بلكه خودش‌

نام کتاب : زهرا (سلام الله عليها) گل هميشه بهار نبوت نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 11
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست