اسارت خانه و ارتجاع، زنان مسلمان را بعنوان لعبت و بازيچه شهوت در مى‌آورند و اساس خانواده از هم مى‌پاشد، فحشاء و فجور شيوع مى‌يابد. بچه‌ها فاقد تربيت اسلامى مى‌شوند، و بالأخره آزادى بى بند و بارى رايج دنياى كفر كه لازمه لاينفك سختگيرى‌هاى خشكه مقدسان متعصب است هيبت و وقار جامعه اسلامى را تا حدود زيادى از بين مى‌برد.

بنابراين چاره‌اى جز دادن آزادى معقول اسلامى به زنان خود نداريم زن مى‌تواند گردى صورت خود را باز نگهدارد او را بايد به مدرسه برد علوم دينى و علوم تجربى را به او آموخت او حق دارد ورزش كند، و در اجتماع مسؤليت مناسب با خصوصيات بدنى و روانى خود را بعهده بگيرد.

زن مسلمان بايد شخصيت و وقار اسلامى و اخلاقى خود را در خانه و اجتماع بدست آورد و به سابقه درخشان اسلامى خود متكى باشد، بلى نه اسارت نه جهالت نه حقارت، نه بازيچه شهوت، و نه بيگانگى از طبيعت زنانگى بلكه حريت و كرامت و شخصيت و معرفت.

زن خود حق انتخاب شوهر را دارد و كسى او را در اين امر حياتى مجبور نمى‌تواند منتهى اگر باكره باشد بايد از تجربه پدر و يا پدر پدر خود استفاده كند و در انتخاب شوهر اذن آنان را حاصل نمايد و اگر پدر و جد دچار حماقت شوند و به هيچ وجه رضا ندهند اعتبار اذن آنان ساقط مى‌شود.

مرد تا مى‌تواند از تعدد زوجات صرف نظر كند كه از